تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۵/۲۸ - ۲۲:۵۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 179821

سینماسینما، حمید عبدالحسینی*
متون بزرگ ادبیات نمایشی از جهات مختلف و در هر دوره‌ای می‌تواند به سبب پتانسیل‌های بالای خود، اجرایی کامل و نمایشی پرمغز و تفکر برانگیز را بر صحنه پدیدار سازد که آثار نویسندگان بزرگی چون ویلیام شکسپیر، برتولت برشت، چخوف و… را می‌توان به عنوان نمونه‌هایی از این دست مثال زد .
یکی دیگر از نویسندگان شاخص این جرگه تنسی ویلیامز با
نمایشنامه‌ی باغ وحش شیشه‌ای است که بارها یا خود متن و یا برداشت‌های مختلف از آن منبعی برای به صحنه آوردن آثاری درخور بوده و نمایش باغ وهمی شیشه‌ای نیز در راستای همان تجربیات شکل گرفته است. امید افشاری در این نمایش دست به تجربه‌ای سهل و ممتنع می‌زند و با در هم ریختن روند متعارف متن ویلیامز از حیث اجرایی، روایتی غیر خطی از آن را ارائه می‌کند. نکته جالب توجه آن است که نمایش در عین وفاداری به چهارچوب‌ها و قالب کلی نمایشنامه بدعت‌هایی را پایه می‌گذارد که با ظرافت در تارو پود اجزای دیالوگ‌ها تنیده می‌شود و گاه با ایجاد ابهام و سوال مخاطب را با مفاهیم موردنظر ممزوج می‌کند. اما آنچه قدرت این اجرا را رقم می‌زند عبارت است از نگاه جاه‌طلبانه‌ی افشاری در چیدمان و طراحی فرم بصری مبتکرانه و همسو با جهان‌بینی و شخصیت‌پردازی کاراکترها؛ آدم‌هایی که گویا بدل به مابازاء وهم گونه از خود واقعی شده‌اند و حالا ما با اوهامی بر صحنه مواجه‌ایم. فضاسازی با بهره‌گیری از نمادهای شیشه‌ای متحرک و به کارگیری دود به عنوان نمادهایی که مرز واقعیت و فراواقعیت را ایجاد و در مقاطعی در هم می‌ریزند از جمله ایده‌های فکر شده و هم راستا با شیوه‌ی اجرایی است که در عین دستیابی به دکور و چیدمان مینیمال کاملا در خدمت اثر قرار می‌گیرد. باغ وهمی شیشه‌ای به مدد بهره‌گیری از ابعاد مختلف صحنه و جای‌گذاری کاراکتر حتی خارج از مرکزیت بازی، موفق می‌شود ریتمی پویا و منسجم را بیافریند که تماشاگران در کمتر لحظاتی بتوانند چشم از دنبال کردن وقایع روی صحنه بردارند که خوشبختانه موزیک زنده نیز این کارایی را مضاعف ساخته است و در نهایت این گروه بازیگران هستند که با ریسک پذیری و انعطاف مناسب مجموعه‌ی آن‌چه را که در سطور پیشین بیان شد به مرحله عمل درآورده‌اند: نقش‌هایی که به سبب موقعیت‌های حرکتی طراحی شده عمدتا فیزیکال  و مستلزم تبحر و مهارت‌های بیانی و بدنی بالایی‌اند که اینجا به اندازه اتفاق می‌افتد و یکدستی و هارمونی مناسبی را در نتیجه به دنبال دارد.
باغ وهمی شیشه‌ای قرائتی آداپته و امروزی از متنی شگرف و جاندار است که با نگاهی مدرن و آوانگارد تعریفی مبتکرانه از اقتباس را ارائه می‌دهد که برداشت از یک متن و ایجاد تغییر و تحول نه فقط از منظر دیالوگ و عناصر نمایشنامه که می‌تواند در سایر بخش‌ها به ویژه میزانسن و عناصر بصری نیز وارد شود هرچند که وجود کپشن و نریشن پایان اثر تا حدودی با روح سایر بخش‌ها منافات دارد و شائبه‌ی توضیح و اضافات را برای برخی ابهام‌ها تقویت می‌کند که برای چنین نمایشی که مدعی و موفق در ایجاد سوال است، متناقض می‌نماید.

*نویسنده و کارگردان

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها