سینماسینما، زهرا مشتاق
در نیمه دوم سال ۹۶ معاونت توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی از بهره برداری میز خدمات الکترونیکی در این سازمان خبر داد و تاکید کرد این یک تکلیف قانونی در برنامه های نقشه راه اصلاح نظام اداره کشور است.
گرچه گام برداشتن در راستای هوشمندسازی نظام ناکارآمد اداری می تواند نوید بخش باشد، اما مخاطبان این سیستم الکترونیک با چنان مشکلاتی رو به رو می شوند که آرزو می کنند صدبار در همان راهروهای ارشاد و میان طبقات سرگردان باشند، ولی گرفتار سامانه نشوند. سامانه ای که در بدو ورود اولین پیامش این است که فقط با مرورگرهای کروم یا فایرفاکس وارد شوید. اما این تازه اول مشکلات است. مهم نیست که چه تقاضایی داشته باشید؛ صدور پروانه ساخت برای فیلم بلند یا کوتاه، تمدید مجوز فیلم یا شرکت فیلم سازی، تعویض نام فیلم، پی گیری یک درخواست و یا هر کار دیگری. شما با سامانه ای انباشته از مشکلات جدی، هم در ورود و هم ادامه کار رو به رو می شوید.
برای همین تصمیم می گیرید سامانه را رها کنید و به مسول مربوطه مراجعه کنید. مسول مربوطه؟ مسول مربوطه کجا بود. آقایان و خانم ها نیستند. دورکاری هستند. خب پس چگونه امکان دسترسی وجود دارد؟ نه تلفن همراه کارمند را داریم و نه اصلا درست است که به تلفن شخصی او زنگ بزنیم. حالا شما تصور کنید یک گروه، یک مجموعه لنگ همین مجوز یا نتیجه کار است. پس یک ریز تلفن می کنید به شماره هایی که دارید. از این داخلی به آن داخلی. از این اتاق به آن اتاق. تلفن ها یک بند اشغال است. یا بوق می خورد و کسی جوابگو نیست. مستاصل تصمیم می گیرید به ۳۸۵۱۱ که تلفن خانه مرکزی است زنگ بزنید تا آنها شما را به یک جایی وصل کنند. شاید حتی پشت تلفن یک ده هزار تومانی نذر کنید که فقط کسی گوشی را بردارد. بعد از روزها، بعد از بسیار صدای بوق اشغال و بوق ممتد شنیدن، ناگهان معجزه ای می شود و صدای آقا یا خانم کارمند شنیده می شود. ارزش این بله ای که شنیده اید؛ حتی از بله سر سفره عقد هم مهم تر است. شوکه می شوید. باور نمی کنید کسی زحمت کشیده تا گوشی تلفن را جواب دهد. ذوق زده و یک نفس بعد از سلام و سرسلامتی مشکلتان را می گویید و با خوشحالی تمام منتظرید و فکر می کنید، تمام، مشکلتان دیگر حل شده است. شما سخت در اشتباهید. کارمند مربوطه حق به جانب، بی تفاوت و در بی حوصلگی محض می گوید سامانه. به سامانه مراجعه کنید و اگر خیلی خوش شانس باشید، ممکن است شما را به واحد پشتیبانی سایت ارجاع دهند تا آنها پاسخگو باشند. در واحد پشتیبانی اساسا کسی نیست که گوشی را بردارد چه رسد به پاسخگویی. ولی بالاخره بعد از سه چهار روز زنگ زدن های بی وقفه کسی گوشی را برمی دارد و با اخمی که از پشت تلفن هم پیداست می گوید چرا به اینجا زنگ زده اید؟ کی شماره اینجا را داد؟ کی گفته اینجا زنگ بزنید؟! و شما با شرمساری و البته استیصال تمام گوشی زودتر قطع شده را زمین می گذارید و اسکناس ده هزار تومانی را که نذر کرده بودید، در جیبتان می گذارید.
برای همین فکر کردم از مدیران ارشد سازمان سینمائی بخواهم با «صدای مبدل» یا فرستادن اشخاصی با «لباس مبدل» حال و روز زار ارباب رجوع ها را در مواجهه با سایت و اداره، خود شخصا یا نیابتا تجربه کنند و ببینند کارمندان محترم سازمان سینمائی در برخورد با مراجعه کنندگان مستاصلی که هیچکس جوابگویشان نیست چه می کنند و چه حالی دارند.
زنگ ها برای که به صدا درمی آید؟ این جا کسی جوابگو نیست.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- حقیقتِ حذف/ وقتی حذف، جای گفتوگو را در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی میگیرد
- آغاز شمارش معکوس برای میزبانی فارس از جشنواره جهانی فیلم فجر
- خلف وعده سازمان سینمایی/ خانه سینما از حضور در کمیته انتخاب نماینده ایران برای اسکار کنارهگیری کرد
- بماند به یادگار از دولت وفاق!/ نامه سرگشاده یک مستندساز به رئیس سازمان سینمایی
- خروج کانون کارگردانان سینما از شورای صنفی نمایش/ برای رائد فریدزاده متاسفیم
- بیانیه سازمان سینمایی در پی حمله به صداوسیما
- برگزاری فعالیتهای هنری تا اطلاع ثانوی لغو شد
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- موتمن: سردر سینماهای کشور شبیه تئاتر بولینگ عبدو شده است/ فارابی را تعطیل کنید
- مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی شد
- به بهانه تغییر رییس سازمان سینمایی/ باید مدیران را پاسخگو کنیم
- سقوط آزاد جشنواره فیلم کوتاه تهران به چاه بیاعتباری
- سینمای استراتژیک به استراتژی سینما تبدیل شود
- ابراز شگفتی هیأت رئیسه خانه سینما از انگیزههای تنظیم کنندگان سند ملی سینما
- انجمن تهیهکنندگان مستقل سینما مطرح کرد؛ درخواست شفافسازی مالی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





