سینماسینما، مهگان فرهنگ
«ترومن» (۲۰۱۵) فیلمی که در فستیوال گویا جوایزی چون بهترین فیلمبرداری، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین بازیگر نقش مکمل، بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه را به خود اختصاص داده این فیلم را سزگ گای کارگردانی کرده است و اسم آن مربوط به هیچ کدام از شخصیت های انسانی فیلم نیست بلکه متعلق به سگ شخصی بنام خولیان است که نقش آن را ریکاردو دارین (بازیگر آرژانتینی الاصل که در سینمای اسپانیا شهرت دارد) بازی میکند. اگر چه قصه حول محور زندگی خولیان و شرایط او مىگردد در برخی از متن هایی که درباره این فیلم نوشته و نشر شده میخوانیم که ترومن از آن جمله فیلم هایی است که ویژگی های متفاوتش در همان دقایق اول فیلم مشخص است.
شروع فیلم در کاناداست، زمستان و سرما و توماس(خاویر کامارا ستاره ی مطرح بازیگری اسپانیاست که در با او حرف بزن آلمادوار نقش آفرینی کرد) بازی میکند مسافر است و در ادامه ما او را در مقابل در خانه خولیان در اسپانیا میبینیم.
کل فیلم در یک دیدار چهار روزه بین دو دوست قدیمی است که، یکی در کانادا زندگی می کند و استاد دانشگاه است و دیگری هنرمند و بازیگر است و در حال گذراندن روزهای آخر عمرش. حالا توماس از کانادا برای دیدار خولیان میرود.
با دانستن موضوع فیلم که مرگ است شاید دنبال کردن فیلم برای مخاطب خوشایند نباشد، اما در این فیلم ما با رویکرد زندگی روبرو هستیم و فیلم ما را به سمت مرگ و فنا نمیبرد و باز همچنان تلاش یک انسان و رفتارهای معمولی او را شاهد هستیم.
خولیان و توماس با یکدیگر همراه میشوند و خولیانِ بیمار از اقتدارطبیعی بیشتری برخوردار است و در رفتارش حتی تظاهر دیده نمیشود. او شیمی درمانی و مردن در بیمارستان را انتخاب نمیکند و ترجیح میدهد به زندگی عادی خود ادامه دهد تا تمام شود.
خولیان در این روزها به دنبال جایی و افرادی است که بعد از او از ترومن نگهداری کنند. سگی که در طول فیلم به عنوان وفادارترین به او میماند. نکته ی غریبانه و حتی خوشبختانه در این فیلم بیان تمامی لحظات احساسی بوسیله کلمات و احساسات بسیار نیست، در فیلم خیلی چیزها بدون کلمات و حتی در سکوت منتقل می شوند. و این در بازی هر دو به ویژه توماس که همه چیز را میداند اما مانند دیگر آدم های اطراف خولیان رفتار نمیکند، دیده میشود.
یک نمونه از این موارد دلنشین وقتی است که این دو نفر به طور غافلگیرانه و به بهانه تولد پسر خولیان به هلند و دانشگاهش میروند و خولیان نمی خواهد پسرش را در مورد وضعیت خود آگاه کند، اما خداحافظی آخر و حتی بازگشت بار دوم پسر به آغوش پدر و در نهایت خولیان که او را به رفتن با دوستش تشویق میکند، کاملاً واضح است و شاید پسر ش بتواند بین سطرها یا همان سکوت قضیه را بخواند. این ها همان لحظه های احساسی قدرتمند فیلم است که در آن فقط مخاطب می داند دقیقاً چه خبر است.
توماس دوستی است که مانند ناظر به همه رفتارهای خولیان و آدم های اطراف او و حتی در تلاش برای ترومن است. توماس به ظرافت در لحظه های احساسی فیلم نظارت دارد. گویا مخاطب و توماس آن لحظه ها را با هم دنبال میکنند.
عنوان دقیقا به ترومن سگ با وفا اشاره دارد، شاید هم اشاره به خود خولیان که تا آخرین لحظات به خودش و زندگی و شیوه اش وفادار است. صحنه ی تئاتر و ارتباطش با دوستانش را ترک نمیکند اگر چه آن ها در برخورد با این مساله و بیماری لاعلاج او نمیتوانند در واکنش به او خوددار باشند. اما خولیان با شهامت پیش میرود. زندگی را دوست دارد. وقتی وارد اتاق توماس در هتل میشود پرده را کنار میزند تا نور وارد اتاق شود. کارگردان در کلیه ترکیب بندی ها به فضاهای روشن و پر امید زندگی پرداخته. خولیان و توماس با سکوت و بدون هیچ سوال و جوابی این چند روز را به تجربه ای خوب تبدیل میکنند.
خولیان حتی در نگرانی خود نسبت به سگش که چنان آشکار است سعی میکند که باوقار رفتار کند اگر چه این واکنش در دو نقطه ی فیلم که خولیان از ترومن خداحافظی میکند از طرف ترومن هم دیده میشود. ترومن شخصیتی دارد که همه ی آنهایی که خولیان را میشناسند او را دنبال میکنند حتی پسر خولیان به محض دیدن پدر میپرسد که ترومن کجاست و چه میکند. با توجه به این همه علاقه و احساسات اما خولیان هرگز بیش از حد آن را تحت تأثیر قرار نمی دهد. اما نگرانی برای ترومن حالا برای مخاطب نیز تبدیل به یک نگرانی عمده می شود. خولیان هم نگران است که بعد از رفتنش، ترومن چه رفتاری دارد و برای این قضیه مانند، تابوت و دیگر موارد در تلاش است.
ترومن یک فیلم با ساختاری ساده و بیشتر در سکوت گفتاری، بازی های خوب و شخصیت های درست است. در آن هیچ نکته مبهم یا چاله و حتی مچ گیری و رودست زنی دیده نمیشود و نیاز به خوانش دوم برای مخاطب نیست شاید کمی ضعف تلقی شود اما فیلمی آسان درباره مرگ است که در آن مرگی هم دیده نمیشود. سزگ گای راه ایمنی را انتخاب می کند و مخاطب میتواند ظرافت و سکوت های سینمای او را ببیند و تحسین کند.
اینکه میشود در مقابل مرگ آنقدر شهامت داشت و رو راست بود. مرگی که میتواند بدون ترس باشد.
در یکی از عنوان هایی که برای این فیلم نوشته شده این عنوان برای این کار بسیار جالب بود: «بمیر هر طور که میتوانی» و خولیان همانطور که دوست دارد، انتخاب میکند.
این دو رفیق با وجود دوری بسیار ولی گویی سال هاست یکی بوده اند در دوست داشتن ها و علاقه ها و رفتارها. آن ها به همه پرسش های هم به راحتی با رفتار شان و همچنین به بقیه پاسخ می دهند. بی نقص ترین کار فیلم بدون شک تمرکز روی هر دو ی آن هاست. یکی که قرار است بمیرد و دیگری نه. اما هر دو رنج می برند، هر دو یک چیز را دوست دارند و هر دو سعی می کنند یکدیگر را درک کنند. و در پایان با ترومن و سپردنش به توماس و آسوده بودن خولیان، عنوان فیلم شکل میگیرد. هیچ کدام نمیتوانند جلوی اتفاقات را بگیرند. خولیان، توماس را میفهمد حتی زمانی که میخواهد هتل را ترک کند و توماس در تمامی لحظه ها، خولیان را. و در نهایت، خداحافظی. هر دو میدانند که یکدیگر را نخواهند دید و حتی ترومن باز به طرف خولیان بر میگردد. اما میروند و مسیر فیلم به سمت نقطه شروع فیلم یعنی کانادا میرود.
لوسیا روز در یادداشتی برای این فیلم در اسپین آف مینویسد:
«بدون تردید «ترومن» برای یک بیان راحت و خوب، همه مواد لازم را دارد تا به یکی از بهترین فیلم های اسپانیایی سال تبدیل شود. فیلمی که میتواند در میان چهار نامزد گویا برای بهترین فیلم سال باشد. او در همان مطلبش جای دیگر مینویسد: سزگ گای با این تجربهی خوب عنوان فیلمساز معتبر را به خود اختصاص می دهد.»
حساسیت ویژه سزگ گای در صحنه هایی که پر از زندگی و روشنایی است و قرار دادن موسیقی در صحنه هایش از نکات در خور توجه است. او از ساخته های نوازنده آرژانتینی نیکو کوتا و گیتاریست بزرگ اسپانیایی توتی سولر استفاده کرده است. در این بین، صدای لوئیز آلبرتو اسپینتا و گروه اسطوره ای او از بوینس آیرس پسکادو ربیوسو شنیده میشود.
مینیمال هایی که در ترومن به راحتی دیده میشود قابل ستایش است.
منابع برای مطالعه ی بیشتر :
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- به انتخاب تماشاگران و به یاد شانتال آکرمن؛ ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن جایزه جدید میدهد
- رقابت «آنیتا، گمشده در اخبار» در جشنواره استانبول
- پایان تور کنسرت علیرضا قربانی در تهران
- تلفیق شادی و شایستگی؛ نگاهی به برنامه «آی نسیم سحری عید شد»
- همکاری دوباره با یونیورسال؛ کیلین مورفی وارد ماجراهای جنجالی زغال سنگ آمریکا شد
- نگاهی به سریال افعی تهران
- علی اصغر رضایی نیک درگذشت
- ۱۰ روز مانده به شروع اجرا؛ نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
- برنامه تعطیلی سینماها در شبهای قدر
- به کارگردانی مهیار علیزاده؛ بازیگران نمایش «و تو هم برنگشتی» معرفی شدند/ اولین حضور شمس لنگرودی در تئاتر
- کنسرت «علیرضا قربانی» / گزارش تصویری
- بهار «مولوی» با متن محمد چرمشیر آغاز میشود
- شروع فیلمبرداری فیلم «پیکی بلایندرز» از ماه سپتامبر با حضور کیلین مورفی
- الهه نوبخت داور بخش اصلی جشنواره هلند شد
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- جایزه جشنواره فریبورگ به ایران رسید
- «شیرین»، مثل عشق زنانه
- تلاش برای تحریف تاریخ/ نگاهی به فیلم «پرویزخان»
- فریاد، فضیلت است/ یادداشتی بر فیلم «داگویل» با نگاهی به پرفورمنس «ریتم صفر» مارینا آبراموویج
- جورج میلر با «فیوریوسا» به کن میرود
- نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با حمایت همراه اول در حال برگزاری است
- سفری به سوی ناشناخته ها
- فرامرز اصلانی درگذشت
- پوسترهای ۲ بخش جنبی جشنواره کن منتشر شدند
- جان تراولتا در یک فیلم درجه ۳ دیگر بازی کرد/ نمایش در آوریل
- عیدی همراه اول با سبدی از محصولات دیجیتال
- احمدرضا عابدزاده از عوامل «پرویز خان» شکایت کرد
- صدور پروانه نمایش غیرسینمایی برای ۴۱ اثر
- اجرای طرح «اکران شبانه» سینماها در تعطیلات نوروز