تاریخ انتشار:1398/04/20 - 12:25 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 116410

سینماسینما، محسن جعفری‌راد

چرا یک فیلمساز قبل از اینکه فیلم تازه ا ش اکران شود فیلم بعدی را کلید می زند! این روند طبق چه نوع سیاست گذاری انجام می شود؟ مگر نه اینکه یک فیلم ابتدا باید اکران شود، نظر مخاطب خاص و عام و به ویژه فروش در گیشه و نظر منتقدان مشخص شود و چراغ راه فیلمساز برای ساخت فیلم بعدی باشد؟ خب با این شیوه که به چنین بدیهیاتی بی اعتنایی می شود. در خارج از ایران رسم است مثلا چند قسمت یک سریال را می سازند و اگر با استقبال مطلوب مواجه شد سراغ دنباله های آن می روند اما در اینجا کارگردانی سراغ داریم که سریالش توقیف شده اما دنباله دوم و سوم و چهارمش را می خواهد بسازد!

پاسخ ساده است. سرمایه و پول باد آورده و فله ای باعث شده که سود فیلم در مرحله تولید فراهم گردد و تهیه کننده و سرمایه گذار و کارگردان و حتی بازیگر به سود هنگفتی برسد و دیگر برای آنها مهم نیست فیلم چه زمانی و با چه کیفیتی اکران شود. نمود عینی اش یکی از فیلم های اکران نوروز امسال بود که در بدترین زمان ممکن اکران شد و کک سازندگان آن نگزید چون هدف دیگری را دنبال می کردند!

علت دیگر عدم توجه مخاطب به نقد و نظر روزنامه نگاران و منتقدان است. چی؟! مسعود فراستی گفته علت فروش بالای سرخپوست، نظر مثبت اوست؟! (نقل به مضمون) یا ایشان ساز و کار فروش در سینمای ایران را نمی داند و یا همان خودشیفتگی دوباره گریبانش را گرفته است. برای مصداق بارز اشتباه فاحش او چند مثال کافیست؛ اولا ایشان گفته فیلم شبی که ماه کامل شد، ساخته نرگس آبیار فیلم خیلی بدی است، با این فرضیه، پس چرا در صدر فروش هفتگی اکران قرار دارد؟! گفته اند فیلم رحمان ۱۴۰۰ فیلم بدی است؛ پس چرا قبل از توقیفش کم کم به رکورد فروش هزارپا نزدیک می شد؟! گفته اند فیلم کمال تبریری ما قبل نقد است، در حالیکه در هفته های آغازین در صدر فروش بود و بعد که مخاطب دید فیلم چیزی در چنته ندارد با افت فروش مواجه شد.

نمونه بعدی، فیلم هایی مثل تگزاس ۲ است که فروشش روند صعودی دارد پس منتقدان این برنامه کمتر تاثیری در فروش گیشه دارد. صرفا یک دورهمی دارند و نان به هم قرض می دهند، متلک می می گویند و کنایه می زنند، مشاور یک فیلم می شوند و بعد موقع اکران، از آن فیلم تعریف می کنند، بدون توجه به این نکته کلیدی که نقد یک فیلم باید مکالمه با متن فیلم با ارائه مصداق و فکت و جزئیات و مثال باشد ،نه کلی گویی و نظرهای فله ای.

و دلیل چهارم، عدم توجه مخاطب سینمارو به روزنانمه و کتاب و … که تیراژ پایین کتاب و نعطیلی تشریات تخصصی و روی آوردن نشریات قدیمی به سمت دنیای مجازی، مزید بر این علت است. مخاطب خسته از اتفاقات زندگی روزمزه فقط می خواهد یک چیزی بخواند و برود یا در سالن سینما سرگرم شود و پاپ کورن بخورد و دو ساعت را سپری کند؛ بنابراین طبیعی است که به تحلیل و نقد و زیبایی شناسی … وقعی نمی نهد.

این یک گذاره کلی نیست. حاصل تحقیق میدانی است. نگارنده از چند نفر از صاحبان کیوسک های روزنامه فروشی در تهران و کرج پرسیده و می گویند و تاکید می کنن که فقط روزنامه خبر ورزشی خریدار دارد و روزنامه همشهری را نیز فقط به خاطر نیازمندی هایش و بقیه،همگی مرجوعی است. می پرسم وضعیت ماهنامه های تخصصی چطور است. می گوید افتضاح! فکر نمی کنم دیگر بیاورم!

می بینید جناب فراستی! اغلب سینماروهای ما را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند که همگام پخش برنامه شما یا خوابند یا در تخیلات خود سیر می کنند! البته طبیعی است که اینها را نمی دانید چون در جامعه زندگی نمی کنید چون نوجوانان و جوانان و دغدغه های آنان را نمی شناسید چون از نقد مدرن و پست مدرن فیلم های مدرن و پست مدرن و علاقه مندان به این نوع سینماها چیزی نمی دانید و همچنان مبهوت اندام فربه آلفرد هیچکاک هستید.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها