تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۱۵ - ۲۱:۳۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 116096

سینماسینما، تینا جلالی

صحبت درباره کیارستمی هم سخت است و هم آسان. سخت همچون عظمت نگاهی که داشت و آسان به سادگی و صمیمیت جاری در فیلم هایش. پس بنا را بر سهل و ممتنع بودن می گذاریم و سخن را اینگونه آغاز می کنیم که سینمای ایران تاکنون زمینه ساز رشد و پرورش فیمسازان مهم و معتبر زیادی بوده که اتفاقا توانایی بالایی در خلق آثار ممتاز داشته و دارند اما بی راه نیست بگوییم بخش قابل توجهی از ارزش ماهوی سینمای ایران در جهان به نام عباس کیارستمی گره خورده است که البته درسالهای گذشته این اعتبار با اصغر فرهادی هم تقسیم شده است.

اینکه بخش مهمی از ماهیت سینمای ایران در جهان مدیون عباس کیارستمی است منظور جوایز بین المللی بیشماری که این کارگردان کسب کرده و حتی تقدیرهایی که در محافل رسمی از او شده نیست و دال بر اهمیت کیارستمی نیست چرا که این مراحل تاکنون توسط خیل عظیمی از سینماگران ایرانی طی شده اما آنچه کیارستمی را از دیگر همکاران خود متمایز می کند در چند نکته خلاصه می شود.

نخست ساخت فیلم هایی با جهان بینی خاص کیارستمی است که قابل فهم هستند و قدرت ارتباط با اکثر مردمان دنیا را دارند و همین ویژگی برجسته فیلم باعث دیده شدن و به تبع آن تجلیل و تحسین های پی در پی برای این فیلمساز بوده و به مرور برای کیارستمی بستری فراهم کرده تا تعامل و ارتباط او با سینمای جهان بیشتر شود. از نگاهی دیگر می توان گفت این تشویق ها به جای اینکه برای کیارستمی پرسود باشد برای ایران مفید بوده به طوریکه با هر بار موفقیت او در جهان، نام ایران دهان به دهان و دست به دست میان اهالی و دوستداران سینمای جهان و حتی مردم معمول کشورهای مختلف می چرخیده.

خاطره محمدرضا هنرمند از عباس کیارستمی در کوچه پس کوچه های شهر آتن خود دلیلی بر این مدعاست آنجا که از مواجهه خود با پیرمردی ساده دل و ریز جثه در محله‌ای دورافتاده و فقیرنشین در شهر آتن صحبت می کند که وقتی متوجه می شود هنرمند از مردمان ایران است با لهجه غلیظ آتنی می گوید: «ایران ؟ آآباس کیارستمی؟» و هنرمند هم که شوکه شده بود بعد از مکث کوتاهی گفته یس‌یس عباس کیارستمی! من اهل کیارستمی هستم! ونکته دوم و مهم در اهمیت عباس کیارستمی اینکه او مجموعه ای از چند هنر بود. از کارگردان فیلم های سینمایی گرفته تا فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر، عکاس، تهیه‌کننده، گرافیست و کارگردان هنری بین‌المللی، همچنین نویسنده و نقاش ایرانی از او انسانی جامع الاطراف ساخت. امروز تاثیر دلنوشته و عکس های کیارستمی کمتر از فیلم های او نیست به این معنی که مهارت و فن اصلی او صرفا در فیلمسازی نبود و در اکثر رشته هایی که ورود پیدا می کرد نبوغ داشت.

همچنین میل به تجربه گرایی را خصیصه مهم و دیگر کیارستمی می توانیم بدانیم. درواقع این فیلمساز شهیر با خلق هر اثرش حرفهای بزرگی در دل آن اثر می زد که زاویه نگاه منحصر به فردی بر آن غالب بود. انگار در هر فیلم خود تلاش می کرد به ذاتی دیگر از تعریف سینما دست یابد. به یک جوهر و کیمیای غیراکتسابی اما ملموس. آنطور که منتقدان می گویند آن تفاوتی که او در روایت انتخاب می کرد مانع از آن نمی شد که بیانش سخت و حتی غیرقابل باور باشد. با چنین نگاهی بعید به نظر می رسد سینمای ایران دوباره نظیر چنین فیلمسازی را آن هم در ابعاد جهانی ببینید.

دوستی می گفت از آنجایی که عباس کیارستمی اول تیر به دنیا آمده و چهاردهم تیر هم زندگیش به پایان رسیده بد نیست این فاصله زمانی را دهه کیارستمی بنامیم و از زوایه نگاه این فیلمساز سینما را مورد بررسی قرار دهیم و آثار او را برای فیلمسازان جوان تحلیل کنیم. حرف درستی هم بود.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها