تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۱/۱۴ - ۱۶:۴۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105405

سینماسینما، یزدان سلحشور:

سینما حاصل یک دوربین است. شما دوربین زیاد دیده‌اید! دوربین‌ها جلوی شما قرار می‌گیرند و عکاس به شما می‌گوید «بگو سیب!» عکس خوب از قدیم، عکسی بوده که اخم نداشته باشد؛ روز چهارم جشنواره، در چارسو شاهد فیلم‌هایی بودیم که هم دوربینی بودند سمت تماشاگر و هم سینماگران با صدای بلند می‌گفتند «بگو سیب!»

«ناگهان درخت» از صفی یزدانیان تداوم منطقی سینمایی‌ست که پیش از این در «در دنیای تو ساعت چند است؟» شاهدش بودیم. فیلمی سهل و ممتنع که ساختن‌اش آسان به نظر می‌رسد اما حفظ ریتم و تازگی و جذابیت برای چنین فیلمی، واقعاً دشوار است کاری پیچیده که یزدانیان از عهده‌اش برآمده؛ فیلم، ظاهراً داستان ساده‌ای دارد مردی که پا به میان‌سالی نهاده اما همچنان کودک است و البته در حسرت پدر شدن؛ ایده‌ای که می‌توانست در یک داستان خطی سینمای بدنه، به ملودرامی بدل شود که تماشاگران این سینما را هم خیلی راضی از درهای سالن نمایش به خارج راهنمایی کند اما الان فیلم، واقعاً چیز دیگری‌ست با طنزی گیرا، رفت و برگشت زمانی و بدون اینکه سینماگر بخواهد جلو یا پشت دوربین، خیلی آوانگارد به نظر برسد! در همین حد فعلا می‌توانم بنویسم تا اکران عمومی‌اش! -به خدا!- [بگذارید یک پیش‌بینی هم بکنم: احتمالاً اگر در زمان مناسبی اکران شود، نه تنها دخل و خرج می‌کند که حتی می‌تواند در جدول فروش هم، مقام قابل توجهی را به خودش اختصاص دهد؛ نه فقط به خاطر مهناز افشار و پیمان معادی‌اش، به خاطر…]

مونا زندی حقیقی؛ مستندسازی که پیش از این، داستانی «عصر جمعه» را هم در کارنامه دارد؛ و «بنفشه افریقایی»، فیلمی‌ست آرام، خوش‌ریتم و با داستانی خطی درباره مثلثی عشقی در پایان میان‌سالی و به شکلی کاملاً منطبق با سینمای ما و عرف اجتماعی. ببخشید که بیشتر از این نمی‌شود درباره‌ داستان‌اش حرف زد چون لو می‌رود! بازی‌های فیلم، خیلی روان و جاافتاده و بدون ادعا هستند از فاطمه معتمد آریا و سعید آقاخانی  و رضا بابک. فیلمی سالم و گرم برای سینمای پیشنهاد‌دهنده بدنه.[اگر کسی یا کسانی فکر می‌کنند که فیلم متعلق به سینمای تجربی‌ست در اشتباه‌اند. کمترین تهدید، پیشنهاد مناظره است و بیشترین‌اش هم، همان پیشنهاد بهروز وثوقی در «گوزن‌ها»: «من و تو و این قدر تیزی!»]

«ایده اصلی» آزیتا موگویی، یک فیلم فوق‌العاده شیک است؛ اولین فیلمی‌ست که در این جشنواره دیدم و مطمئنم رکورد فروش را در سال آینده خواهد شکست؛ همه چیز فیلم شیک است از مناظری که در جهان نشان می‌دهد -یا لااقل تماشاگر عام باور می‌کند که دارد نشان می‌دهد- تا بازی‌های بهرام رادان، مریلا زارعی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی و مهرداد صدیقیان؛ داستان شیکی دارد؛ روایت شیکی دارد؛ بامزه است! کلاً تماشاگران سینمای بدنه در کل جهان، از داستان‌های معمایی درباره کلک‌زدن‌های متقابل استقبال می‌کنند! فیلم، نه ایده‌ی تازه‌ای دارد نه اجرای تازه‌ای، اما آن قدر خوب جمع و جور شده که چیزی از سینمای کلاس «B» هالیوود کم ندارد مخصوصاً آن‌هایی که جوری ساخته می‌شوند که مجوز نمایش برای تمام اعضای خانواده را از سیستم «ممیزی اقتصادی اکران» بگیرند. موگویی از سال ۶۶ در سینمای ایران، انواع شغل‌ها را تجربه کرده و حرفه‌ای شده؛ پیش از این هم فیلم «تراژدی» را در کارنامه دارد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها