سینماسینما، افشین اشراقی _ صحنه سربهنیستکردنِ شهره (مرجان اتفاقیان)، نقطه عزیمتِ مناسبی برای بررسیِ دیالوگگویی در فیلم است. شهروز پارچهای را دور گردن شهره انداخته است و دارد خفهاش میکند. شهره فریاد میزند و کمک میخواهد اما در آوایش جز جرجر، نشانی از خفهشدن نیست. مونولوگها کامل و دقیق ادا میشوند، بدون ذرهای لغزش. کافیست تصویر را ماسکه کنید و به تمنای شهره گوش دهید؛ واقعاً دارد خفه میشود؟
در سراسر فیلم کیفیت دیالوگگویی همینگونه است. کوچک و بزرگ، در شرایط عادی و بحرانی، شیوا و رسا حرف میزنند. جالبتر اینکه، همه بهطرز شگفتانگیزی حاضرجواباند و همیشه پاسخی حاضر و آماده در آستین دارند که به وقتاش آن را بیدرنگ و بیتپق تحویل طرف مقابل میدهند.
به نظر میرسد یکی از تاکتیکهای فیلم برای همراه و درگیرکردنِ تماشاگران همین ریتمِ پرشتاب و بیسابقه دیالوگگویی باشد. واژهها بیوقفه از گوش مخاطبان سرریز میشوند و درنگیدن را از او سلب میکنند. اینطور که پیداست خودِ نویسنده هم اسیر و مسحورِ تاکتیکِ مزبور شده و گرهگشاییها را فقط بر دوش گفتوگوها انداخته است. شخصیتها روبهروی هم، نشسته و ایستاده، از رازها پرده برمیدارند: شاهین به زندان و ملاقاتِ شکور میرود. در خلال گفتوگوها شکور به او میگوید که تا اطلاع ثانوی یتیم است چرا که پدر و مادرش افرادِ دیگریاند. شهره رودرروی شاهین مینشیند و ماجرای کلیپ را «شرح» میدهد…
بله، هر فیلمی جهان و منطق خودش را بنا میکند (امیدواریم که هر فیلمی چنین کند)، در ضمن، وراجبودنِ شخصیتها خود گواهیست بر کوچکی و زنگزدگیِ مغزهایشان؛ آنها اغلب در حال بلغورکردناند و بههیچ عنوان حرفشان را مزهمزه نمیکنند. اما این حد از حاضرجوابی و تسلط بر کلام، پذیرفتنی نیست.
مغزها… بهطور کلی، فضای شنیداریِ پُرازدحامی دارد. ویژگیای که در همان اوایل آشکار میشود: توأمشدنِ فریادِ شادی و موسیقی در صحنه پایکوبی؛ غرشِ مهیبِ موتورها در صحنهای که مأمورِ نیروی انتظامی دارد خودرویِ بهسرقترفته را شناسایی میکند. به اینها اضافه کنید با لِولِ بالا دیالوگگفتن و فریاد زدن و مهمتر از همه، سَیلانِ آواهای انسانی را (در اینجا منظورِ نگارنده گفتوگوهاست، فارغ از معنایشان).
باندِ صوتیای که ذکرش رفت، میتوانست تناسبی داشته باشد با متن و جغرافیای آدمها و شرایطِ درهموبرهم و ملتهبِ زندگیشان. اما فیلم راه افراط را پیموده و از این حیث لطمه خورده است. مشکل به دیالوگنویسی و دیالوگگویی برمیگردد، و نه صدابرداری و صداگذاری.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سریال «وحشی»؛ الهامی واقعی از یک اسطورهی شوم
- «وحشی»؛ اولین حضور سریالهای ایرانی در تورنتو
- «پیرپسر»؛ جلوهی صوتیِ تأویلپذیر
- درباره «وحشی»؛ شاخ و برگ ندهیم
- وحشیسازی یا وحشیزادگی؟/ روایتی از داود اشرف و زخم فرودستان در «وحشی»
- شروین حاجیپور تیتراژ ابتدایی «وحشی» را خواند
- در آستانه انتشار سریال؛ پوستر رسمی «وحشی» رونمایی شد
- از ۲۵ فروردین؛ سریال هومن سیدی به شبکه نمایش خانگی میآید
- یک منبع ارزشمند/ نگاهی به کتاب «طراحی صدا برای فیلم»
- صدا در حاشیه/ ادبیاتِ سینمایی و تدوین چگونه صدا را به حاشیه راندهاند
- «جنگ جهانی سوم» به هلند میرود
- نامزدی جنگ جهانی سوم در سه رشته در دومین دوره جوایز سپتیمیوس آمستردام
- چهارمین جایزه بین المللی محسن تنابنده برای فیلم جنگ جهانی سوم از جشنواره فانتاسپوآ برزیل
- گفتگوی اختصاصی سینماسینما با علی سرتیپی/ فضای سینما را باید از تنگنظری و فشارها خارج کنیم
- «جنگ جهانی سوم» بهترین فیلم جشنواره استانبول شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





