تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۸/۰۵ - ۱۵:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 98920

سینماسینما، افشین اشراقی _ صحنه‌ سربه‌نیست‌کردنِ شهره (مرجان اتفاقیان)، نقطه‌ عزیمتِ مناسبی برای بررسیِ دیالوگ‌گویی در فیلم است. شهروز پارچه‌ای را دور گردن شهره انداخته است و دارد خفه‌اش می‌کند. شهره فریاد می‌زند و کمک می‌خواهد اما در آوایش جز جرجر، نشانی از خفه‌شدن نیست. مونولوگ‌ها کامل و دقیق ادا می‌شوند، بدون ذره‌ای لغزش. کافی‌ست تصویر را ماسکه کنید و به تمنای شهره گوش دهید؛ واقعاً دارد خفه می‌شود؟

در سراسر فیلم کیفیت دیالوگ‌گویی همین‌گونه است. کوچک و بزرگ، در شرایط عادی و بحرانی، شیوا و رسا حرف می‌زنند. جالب‌تر این‌که، همه به‌طرز شگفت‌انگیزی حاضرجواب‌اند و همیشه پاسخی حاضر و آماده در آستین دارند که به وقت‌اش آن را بی‌درنگ و بی‌تپق تحویل طرف مقابل می‌دهند.

به نظر می‌رسد یکی از تاکتیک‌های فیلم برای همراه و درگیرکردنِ تماشاگران همین ریتمِ پرشتاب و بی‌سابقه‌ دیالوگ‌گویی باشد. واژه‌ها بی‌وقفه از گوش مخاطبان سرریز می‌شوند و درنگیدن را از او سلب می‌کنند. این‌طور که پیداست خودِ نویسنده هم اسیر و مسحورِ تاکتیکِ مزبور شده و گره‌گشایی‌ها را فقط بر دوش گفت‌وگو‌ها انداخته است. شخصیت‌ها روبه‌روی هم، نشسته و ایستاده، از رازها پرده برمی‌دارند: شاهین به زندان و ملاقاتِ شکور می‌رود. در خلال گفت‌وگوها شکور به او می‌گوید که تا اطلاع ثانوی یتیم است چرا که پدر و مادرش افرادِ دیگری‌اند. شهره رودرروی شاهین می‌نشیند و ماجرای کلیپ را «شرح» می‌دهد…

بله، هر فیلمی جهان و منطق خودش را بنا می‌کند (امیدواریم که هر فیلمی چنین کند)، در ضمن، وراج‌بودنِ شخصیت‌ها خود گواهی‌ست بر کوچکی و زنگ‌زدگیِ مغزهای‌شان؛ آن‌ها اغلب در حال بلغورکردن‌اند و به‌هیچ عنوان حرف‌شان را مزه‌مزه نمی‌کنند. اما این حد از حاضرجوابی و تسلط بر کلام، پذیرفتنی نیست.

مغزها… به‌طور کلی، فضای شنیداریِ پُرازدحامی دارد. ویژگی‌ای که در همان اوایل آشکار می‌شود: توأم‌شدنِ فریادِ شادی و موسیقی در صحنه‌ پایکوبی؛ غرشِ مهیبِ موتورها در صحنه‌ای که مأمورِ نیروی انتظامی دارد خودرویِ به‌سرقت‌رفته را شناسایی می‌کند. به این‌ها اضافه کنید با لِولِ بالا دیالوگ‌گفتن و فریاد زدن و مهم‌تر از همه، سَیلانِ آواهای انسانی را (در این‌جا منظورِ نگارنده گفت‌وگو‌هاست، فارغ از معنای‌شان).

باندِ صوتی‌ای که ذکرش رفت، می‌توانست تناسبی داشته باشد با متن و جغرافیای آدم‌ها و شرایطِ درهم‌وبرهم و ملتهبِ زندگی‌شان. اما فیلم راه افراط را پیموده و از این حیث لطمه خورده است. مشکل به دیالوگ‌نویسی و دیالوگ‌گویی‌ برمی‌گردد، و نه صدابرداری و صداگذاری.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها