تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۳۱ - ۱۱:۵۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 110876

سینماسینما، یزدان سلحشور

فکر نکنم در این مورد خاص که علیرضا داوودنژاد فیلمساز خوبی‌ست اختلاف نظر چندانی باشد؛ «خوب» از این نظر، که کارنامه قابل دفاعی دارد و دائم هم در حال بهتر شدن است.

شخصاً فکر می‌کنم که او در مصائب شیرین۲، کاملاً «به‌روز» است خودش را از نظر کارگردانی بهتر کرده و با نیم‌نگاهی به کارنامه راجر کورمن -به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده و سرمایه‌گذارِ ارزان‌ساز اما «قابل‌توجه‌ساز»- به «روشی تک» دست پیدا کرده و آن را هم ارتقاء داده که در این مصیبتِ غیرِ شیرینِ «سقوط مالی روند سرمایه‌گذاری فیلم در ایران» بتواند فیلم قابل دفاع و آبرومند بسازد با شگردهای سینمای آوانگارد اما برای مخاطب عام.

اینکه سینماگری بتواند با بریده‌هایی از فیلم قبلی و سکانس‌هایی در کادرهای بسته و زیرسقف در ایران و چند سکانس توی ماشین و بعد چند دورنما و سکانس‌های دو-سه نفره خلوت در انگلستان، فیلمی را جمع کند که قصه داشته باشد و برای مخاطب عام هم جذاب باشد، به خودیِ خود کاری‌ست کارستان چه برسد به اینکه فیلمش خانوادگی هم باشد! خانوادگی به دو معنا، اول به معنای اینکه خانواده‌ها بروند ببینند و دوم به این معنا که کل خانواده خودش را هم جمع کند در یک فیلم! البته ۶۰ درصد این کارها را در مصائب شیرین۱ هم کرده بود اما ریتم فیلم دوم بهتر است و «به‌روز»تر هم هست یعنی مشخص است که چیزهایی دارد که فیلم اول ندارد؛ فیلم ارزانی‌ست که تضمین‌کننده «سود» با حداقل فروش می‌تواند باشد حالا اگر فروش حداکثری داشت که نازِ شست تهیه‌کننده که باز خودش است!
*
«مصائب شیرین۲» با وجود کارگردانیِ خوب، فیلم خوبی نیست! هنوز هم فکر می کنم که داوددنژاد نویسنده، پهلوی داوودنژاد کارگردان کم می‌آورد همچنانکه معتقدم داوود‌نژادِ تهیه‌کننده هم، از داوود‌نژادِ کارگردان بهتر است! [ بگذارید یک خاطره تعریف کنم از اورسن ولز وقتی که از او درباره «ویلیام وایلر» پرسیدند و جواب داد که «تهیه‌کننده» بزرگی‌ست! و مصاحبه‌کننده گفت اما وایلر که کارگردان است! ولز جواب داد وایلر هر نما را از زوایای مختلف می‌گیرد و بعد بهترین را انتخاب می‌کند این کار یک کارگردان نیست کار یک تهیه‌کننده‌ است!] متن «مصائب شیرین۲»، «خرده روایت» کم دارد و کارگردان سعی می‌کند با «پیچاندن روایی» مخاطب، این نقص را بی‌اهمیت جلوه دهد اینکه چقدر در این امر موفق است در اکران عمومی مشخص می‌شود اما مشکل بزرگ‌تر «نظرگاه» فیلم است؛ راوی فیلم واقعاً چه کسی‌ست یا چه کسانی هستند تا «نظرگاه» بر اساس دید آنها تعریف شود؟ از نظر من، راوی فیلم حتی کارگردان هم نیست؛ فیلم بدون راوی‌ست و بدون «نظرگاه» و در واقع با «نظرگاه» مغشوش…باقی بقای‌تان، جانم فدای‌تان!

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها