تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۱۳ - ۰۷:۴۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 129831

سینماسینما، یاسمن خلیلی‌فرد

سامان سالور در آخرین ساخته ی خود به سراغ موضوعی رفته است که در چند سال اخیر به کرات به آن پرداخته شده است: اعتیاد.

فیلم نقطه شروع خوبی دارد. مخاطب خود را با خانواده ای شاد و سرزنده مواجه می بیند که به ناگاه پیشامدی همه چیز را دستخوش تغییر می کند و بسیاری از واقعیت ها را آشکار.

«سه کام حبس»، ایده اولیه خوبی دارد اما از میانه هایش به ورطه تکرار می افتد و به شدت کلیشه ای می شود. همراهی نسیم با مجتبی برای فروش مواد و … انتخاب هایی هستند که درام را از نفس می اندازند و روند پیشرفت داستان را به بسیاری دیگر از فیلم هایی با همین محوریت نزدیک می کنند.

فیلم به لحاظ منطق روایی دچار ابهاماتی می شود که عدم شفافیت آن ها مخاطب را نسبت به واقعه های اتفاق افتاده در درام دچار تردید و پرسش می کند. مثلاً این که چرا پلیس، خانه ای را که مالک آن یک قاچاقچی شیشه است به همین راحتی رها می کند؟ و پرسش هایی از این دست به کرات برای مخاطب فیلم پیش می آیند چرا که پاسخ آن ها نه در متن فیلمنامه و نه در مکالمات و کنش های میان شخصیت ها دیده نمی شود.

اما اگر بخواهیم به وجوه مثبت فیلم بپردازیم باید اذعان کنم که فیلمساز با شناختی کامل و جامع از جامعه و تحقیقاتی مبسوط راجع به مصرف کنندگان و قاچاقچی های مواد مخدر به سراغ ساخت فیلم خود رفته و بنابراین بی هیچ چشم پوشی و سانسوری سیاهی ها و تلخکامی های زندگی این قشر از جامعه را به تصویر می کشد.

همچنین سردی حاکم بر فضای فیلم به واسطه نورپردازی مناسب، فیلمبرداری هوشمندانه و طراحی خوب صحنه به شکل متقاعدکننده ای به مخاطب القا می شود.

فیلم سر و شکل مناسبی دارد و هیچ نشانی از شلختگی در اجرا و میزانسن آن دیده نمی شود.

شاید بزرگ ترین ایراد وارد بر آن را بتوان همین پرداخت نخ نما و کلیشه ای به مسئله اعتیاد دانست و داستانی که پس از مقدم شدن مبحث اعتیاد بر دیگر مسائل فیلم، به شدت قابل پیش بینی و گاه باورناپذیر می شود. فیلمساز به منظور محکم کاری و اثبات هر چه بیش تر سیاهی هایی که اعتیاد بر مبتلایانش تحمیل می کند گاه خرده داستان ها و جزییاتی را وارد فیلم می کند که لزومی به بودنشان نیست و شاید بهتر باشد بگویم نبودن شان قطعاً انتخاب درست تری می توانست باشد.

در مقابل برخی خرده رفتارهای کاراکترها و بعضی از کدها و نشانه های ظریفی که سالور در سطوح و لایه های زیرین متن اثر جا داده هوشمندانه اند و به غنای محتوایی اثر می افزایند.

«سه کام حبس» مجموعه ای کامل از بازی های خوب جشنواره را در خود دارد؛ نقش پریناز ایزدیار در فیلم می توانست او را با خطر تکرار نقشش در «ابد و یک روز» و حتی «تابستان داغ» مواجه کند اما او نقش را از خود عبور می دهد و با برجسته ساختن خصوصیات منحصر به فرد رفتاری او میان بازی خود در «یک کام حبس» با دیگر فیلم هایش تفاوت ایجاد می کند. بازی ایزدیار از امتیازات فیلم است. محسن تنابنده نیز بازی درخشانی دارد. در میان بازیگران فرعی کار نمی توان از حضور کوتاه اما تاثیرگذار سمیرا حسن پور چشم پوشی کرد. با همه این حرف ها «سه کام حبس» فیلمِ پریناز ایزدیار است؛ نقشی که می تواند او را به نامزدی یک سیمرغ بلورین دیگر نزدیک کند.

فیلم پایان بندی دلپذیری دارد؛ پایانی محتوم و خوشایند که دریچه های امید را بر مخاطب نمی بندد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها