سینماسینما، فریبا اشوئی
زهره مشیری زنی تنها است که گرفتار مشکلات زندگی شده است. همه چیز برعلیه اوست و او یک تنه با تمام تهدیدهای دنیای اطرافش می جنگد. این نمای بیرونی درام دشمنان است. اماپی رنگ اصلی داستان دشمنان به چالش عشق، محبت و احترام درون خانواده و در تعقیبش جامعه پرداخته و از اثرات فاجعه بار این اتفاق سخن گفته است. دشمنان عنوانی است دوسویه برای انسان های منزوی و تنهایی که در دو جبهه خودی وغیر خودی با دشمنانِ زاده توهمات خویش درگیرمی شوند. انزوا، اعتیاد، مهاجرت، خیانت، تهمت، نادیده گرفتن حریم شخصی افراد و… از جمله پی رنگ های فرعی روایت زندگی زهرهِ دشمنان است.
اما کاراکتر زهره که روایت حول محور زندگی او می چرخد جایی میان تیپ و شخصیت رها شده است. نه بطور کامل تیپ است (چون نمونه آشنا و ملموسی در اجتماع ندارد) و نه بطورکامل شخصیت. داستان زندگی او داستان زندگی یک کیس روانی مازوخیسم است که نگارنده فیلمنامه تنها به ارائه نشانه هایی از این بیماری بسنده کرده است. از عوامل ایجاد بیماری و چرایی رابطه معیوب زهره با خانواده و همسایگان و بالعکس، سخنی مطرح نیست. پسر معتاد، شوهر فراری مادر غرغرو و بالاخره دختر بدنام از کجای قصه زندگی زهره به این حال درآمده اند.(بعید است که همه بواسطه گربه بازی زهره باشد!) همین ماندن در سطح نویسنده است که دست کارگردان را در نزدیک شدن به لایه های پنهان شخصیت زهره و بررسی علل و عوامل طرد او بسته است. زهره ِ دشمنان در واقع از خلاء کمبود یا نبود محبت، دچار یک مازوخیسم فیزیولوژیک (خود آزاری) است. حالت هایی در او سبب شده تا اساسا از احساس درد و رنج، لذت ببرد و بدن خود را با اشتیاق در معرض زجر و درد و عذاب قرار دهد. برای او، درد مفهوم خود را از دست داده و حتی در مواردی این زجر برایش لذت بخش و شعف انگیز نیز می شود. درام دشمنان از دو پرده کلی شکل گرفته است. پرده اول هجوم دشمنان به حریم شخصی زهره و خانواده و پرده دوم فرو افتادن پرده ها و هجوم زهره به دشمنان ذهنی.
فواصل این دو پرده از موتیفهای اتصالی درقالب کپشن (نوشته هایی که برای انتقال مفهوم به کمک تصویر می آیند) استفاده شده است تا جریان سقوط کاراکتر برای مخاطب ملموس تر شود. ترفندی که متاسفانه نتوانسته چندان هم موثر واقع شود.
فیلم در نگاهی کلی، تلخ و سیاه نما است و از نمایش این همه سیاهی و تلخی هم پیام خاصی جز یاس و ناامیدی نصیب مخاطب نمی شود.
علی درخشنده دراولین تجربه فیلم بلندش بسراغ مضمونی روانشناسانه رفته که خواسته یا ناخواسته متصل به جریانات مهم سیاسی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مردم شناسی، جامعه شناسی و…است. عدم شناخت درست از مقولات یاد شده سبب شده تا سوژه و محتوا به خوبی ورز پبدا نکنند و رشته اتصال سوژه با عناصری که هویت فعلی او را ساخته اند بدرستی برقرار نشود. این خامی و ناپختگی در میزانسن و انتخاب نماهای فیلم هم مشهود است. حتی دوربین هم در این هنگامه درد، طراحی حرکت و نقطه نگاه ناشیانه ای را تجربه می کند و در طول فیلم و بخصوص لحظات حساس و مهم حسی هم، جرات نزدیکی به سوژه (اصلی وفرعی) و حس وحال آشفته اش را ندارد و فیلمساز پیوسته جهان سوژه ها را در قابهای باز تعقیب می کند. دشمنان اگر در تحلیل و شناخت درست مفاهیم محتوا را وزین می نمود شاید ساختار قابل قبول تری هم می یافت. اما دشمن اصلی دشمنان سبک شمردن مفاهیم است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اکران «همسایه شما، زهره» در هنر و تجربه/ پوستر فیلم رونمایی شد
- علی درخشنده مطرح کرد/ احتمال اکران «دشمنان» در زمستان/ فیلمنامهای عاشقانه مینویسم
- مجوز نمایش سه فیلم صادر شد
- یا در اوج یا سوار بر موج/ بررسی حواشی نقدهای “روز صفر”
- قانون هست، اما نیست/ نگاهی به جایگاه قانون در فیلمهای جشنواره سیوهشتم فجر
- مروری بر سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر/ تنوع در ژانر؛ ضعف در فیلمنامه
- اسلوب غلط از درک واقعیت عاجز است/ درباره داوری فیلم
- نگاهی به بهترین های جشنواره/ پیروزی جوانها بر پیشکسوتها!
- من از «از دست دادن» میآیم وطنم/ نگاهی به فیلم «روز صفر»
- یورش سنگین برنامه هفت علیه جشنواره فیلم فجر + ویدئو
- آن سه کام حبس لعنتی/ نگاهی به فیلم سه کام حبس
- نگاهی به فیلم عنکبوت/ همه چیز در سطح
- گفتوگو با مجید مجیدی/ نباید فضا را خشن کنیم
- ای کاش قضاوتی در کار بود/ یادداشتی درباره «قصیده گاو سفید»
- گرمتر بتاب/ یادداشتی درباره «خورشید» مجید مجیدی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت





