سینماسینما، پریسا ساسانی
از ساخت فیلم «ابد و یک روز» تا «برادران لیلا» فقط هشت سال گذشته است. هشت سالی که سعید روستایی رشد کرد و بالنده شد. او توانست خود را نه در سینمای ایران بلکه در سینمای جهان نیز تثبیت کند.
در این هشت سالی که گذشت چه اتفاق و یا اتفاقهایی افتاد تا سعید روستایی از یک سو و مدیران سینمایی از سوی دیگر در نقطه کنونی بایستند؟
برای پاسخ به این سئوال کمی عقبتر و به سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برمیگردم. جشنواره سی و چهارم که تک ستارهای یعنی سعید روستایی در آن درخشید و از آن پس توانست سه فیلم تحسین شده «ابد و یک روز»، «متری شیش و نیم» و«برادران لیلا» را در کارنامه کاری خود به ثبت برساند.
گرچه «برادران لیلا» را هنوز در ایران ندیدهایم اما حضور این فیلم در جشنواره کن –جدا از خوب یا بد بودن آن- نشان میدهد که نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت و زمانی که نشود بیتفاوت از کنار پدیدهای گذشت یعنی آن پدیده کار خود را درست به انجام رسانده است. درست مانند محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی که با تیتر خبری «فیلمهای سینمایی باید برای حضور در جشنوارههای خارجی پروانه نمایش بگیرند» نتوانست از کنار درخشش سعید روستایی در جشنوارههای مختلف بیتفاوت بگذرد و این یعنی همافزایی سعید روستایی در سینمای ایران. همافزایی که شاید مطلوب نگاه ایدئولوژیک مدیریت فعلی سینمای ایران نباشد.
آقای خزاعی رییس محترم سازمان سینمایی! میخواهم آنچه در ذهنم میگذرد را خیلی بیپرده عیان کنم. خیلی دردناک است درخشش فیلمی از سینمای ایران که به بهانه طولانی شدن فیلمبرداری در ایامی که باید فرم جشنواره چهلم را پر میکرد؛ تهیهکننده و کارگردان آن حاضر نشدند فیلم را در جشنواره فجر نمایش دهند.
بله آقای خزاعی نمیتوان با بایدها و نبایدها و هزاران قانون و تبصره، سد راه رودخانهای شد که روان است و سریع میگذرد. در تاریخ بخصوص در تاریخ معاصر دیدهایم که با تنبیه و تادیب و یا حتی تشویقهای موضوعی و دورهمیهای خیلی خودمانی نمیتوان با انسان رفتار کرد.
تاریخ شفاهی سینمای ایران خوب به یاد میآورد که جواد شمقدری در دولت دهم بر همین صندلی که اکنون شما نشستهاید، تکیه زده بود و هر کاری کرد تا درِ خانه سینما به روی اهالی آن بسته شود. او موفق شد. بله در مقطعی کوتاه. اما آیا این در بسته ماند؟ خیر در دولت یازدهم سینمایی با درایت مدیریت و گفتگو و تعامل با اهالی سینما باز شد و البته که باز میماند.
یادم است در همان زمان گفتگویی با مهدی فخیمزاده داشتم او نکتهای را گفت که شد آویزه گوشم. با فخیمزاده درباره سیاستگذاری رییس سازمان سینمایی در دولت دهم صحبت میکردم. او به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: با انسان نمیتوان با زبان تند و بایدها و نبایدها صحبت کرد زیرا انسان صاحب عاطفه و امید است.
حال این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که یک مدیر بخصوص یک مدیر فرهنگی آگاه باشد بر انسانهایی از جنس هنر و آرامش در حوزه ادبیات، سینما، کتاب و غیره مدیریت میکند و لازم است با گفتگو و نرمش سخن بگوید تا به نتیجه مطلوب و مورد نظر هر دو طرف برسید.
با زبان تهدید و زور نمیتوان با انسان رفتار کرد و یا به قول دوسنت اگزوپری نویسنده فقید «شازده کوچولو» نمیتوان انسان را اهلی کرد.
آقای خزاعی پوشیده نیست که شما در بهترین شرایط ممکن و یا به عبارت بهتر در یکدستترین دولت سینمایی روی کار آمدهاید و میتوانید قبل از عجله برای فشار دادن دکمه انتشار اخباری از جنس بایدها و نبایدها، کمی تامل کنید و به قائل بودن به تفاوتها فکر کنید.
باید بپذیریم با نسلی سر و کار داریم که از حقِ به حق خود کوتاه نمیآید. دیده شدن فیلمهایی چون «برادران لیلا»، «پوست» و «قاتل و وحشی» حق مسلم کارگردان و تولید کننده یک اثر سینمایی و در عین حال دستاورد شمردن آثار ارزنده و درخشان سینمای ایران هم حق مسلم مدیران سینمایی است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «زن و بچه»؛ کوچه پسکوچههای یک فیلمساز
- درباره «زن و بچه»؛ کدام زن؟! کدام بچه؟!
- «زن و بچه»؛ دوئلی تصویری با چهرههایی خیرهشده به دوربین
- «زن و بچه»؛ خیره با چشمان باز به کابوسی که زندگیات را میبلعد
- بازنمایی جامعه مردسالار در «پیر پسر» و «زن و بچه»
- بدهی ۳۵ میلیاردی سینما/ سعید روستایی فیلم جدید میسازد/ بزودی بلیت شناور اجرا خواهد شد
- «زن و بچه»؛ چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟
- «زن و بچه»؛ فرم پیش از معنا
- «زن و بچه»؛ سفری در دل تلاطم زندگی یک زن
- خوانشی آدلری از پدر در «برادران لیلا»/ تاجی از توهّم بر سرِ عقده
- اکران «زن و بچه» به تعویق افتاد
- با اعلام آکادمی علوم و هنرهای سینمایی؛ سازندگانِ «در سایه سرو»، روستایی و معادی عضو آکادمی اسکار میشوند
- سید جمال ساداتیان خبر داد: «زن و بچه» تیرماه در ایران اکران میشود
- چی دیدی؟ چطور بود؟/ روایتی از روزهای پایانی جشنواره فیلم کن
- نشست خبری «زن و بچه» در جشنواره کن؛ روستایی: این فیلم مستقلترین زنِ سینمای من را روایت میکند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم





