تاریخ انتشار:1399/08/07 - 16:16 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 144546

سینماسینما، محسن جعفری راد

باید درباره برخی بازیگران نوشت که مرور جزئیات نقش آفرینی شان، شاید چراغ راه آیندگان باشد. فاطمه (سیمین) معتمدآریا که امروز، تولدش هست، از تئاتر شروع کرد، گزیده کار بود و این دو، شروع موفقیت هایش را رقم زد. کسی که از عروسک گردانی در مجموعه مدرسه موشها در سال ۶۰ شروع کرد و از سال ۶۶ با بازی در فیلم جهیریه برای رباب تا حالا، همواره کاندید سیمرغ بوده است و این ثبات و استمرار در موفقیت، نشان از پشتکار و چشم انداز وسیع او دارد. بیش از سی سال «بودن» در سطح اول سینمای ایران.

با بازی در روسری آبی، استعدادش را به رخ کشید؛ به یک دختر روستایی با لهجه ای به یادماندنی قوام بخشید و تبدیل به یکی از امتیازات مثبت فیلم شد. او شاید در زمینه به کار گیری لهجه، در سینمای ایران یکه تاز باشد. در عینک دودی، وجه دیگری از بازی او را دیدیم، یک بازی به شدت پر اکت و برون گرایانه که کاملا در خدمت فیلم و فیلمنامه بود و موفقیت خوبی نصیبش شد. در همکاری هایش با ایرج طهماسب و حمید جبلی با استفاده مناسب از کودک درونش، محبوب کودکان و نوجوانان شد و یکی از عوامل پرفروش شدن سری فیلم های کلاه قرمزی. در گیلانه، انگار گیلانی بود و از عهده نقشی به شدت دشوار برآمد، بایستی نقش مادر مسنی را بازی می کرد و این کار را با زبان بدن بسیار منعطفش به بهترین شکل انجام داد. در مسافران بهرام بیضایی یکی از شاه نقش هایش را اجرا کرد،آن هم در تعاملی مناسب با کارگردانی پر وسواس. در اینجا بدون من، فاصله خودش با نقش را به حدی حذف کرد که به راحتی با او همذات پنداری کردیم و گریستیم، انگار سالها گریه کرده بود و دیگر چشمانش گریه نداشت! در نمایش خنکای ختم خاطره درخشان بود و به معنای دقیق، تئاتر بازی کرد، نه صرفا گفتن دیالوگ و مخاطب با او هم نفس شد. در همسر، لج بازی هایش گاهی لج مخاطب را در می آورد آنقدر که راکورد حسی اش را به موقع حفظ می کرد و اندازه طنز را نگه می داشت. در فیلم بهمن با بازی در سکوت، خیرگی در چشمان، استفاده به جا از زبان بدن، به برگ برنده فیلم بدل شد و در تازه ترین بازی هایش مثلا در حکایت دریا (که البته فیلم ضعیفی است) معتمدآریا همچنان با صلابت است و با لحن تند و تیزی که به فن بیانش می بخشد و با سردی که به صورتش بخشیده و به یک «چهره سنگی» تبدیل شده ، شاید تنها نقطه قوت فیلم است.
آری، گزیده کاری، زندگی کردن در نقش، تعامل مناسب با کارگردان های مختلف با جهان بینی های مختلف- از محسن مخملباف و بهرام بیضایی گرفته تا رخشان بنی اعتماد و فیلم اولی ها – استفاده خلاقانه و مبتکرانه از زبان بدن، فن بیان و میمیک چهره از او بازیگری ساخت که قطعا در کنار سوسن تسلیمی و لیلا حاتمی، جزو بهترین بازیگران زن «سه نسل مختلف سینمای ایران» قرار می گیرد و رکورد داری اش در کسب جوایز – با کسب چهار سیمرغ جشنواره فجر در کنار پرویز پرستویی، رکورددار تاریخ جشنواره است، در کنار جوایز معتبر بین المللی مثل جشنواره مونترال برای اینجا بدون من – و نیز استقبال همیشگی منتقدان از بازی هایش، از مهمترین نمود های عینی این گذاره است.

امیدواریم بازیگران تازه کار، به جای غرق شدن در حواشی و حضور بی رویه در فضای مجازی و هیاهوی بسیار برای هیچ، از تجربه این بزرگان بیاموزند و فیلم هایشان را مرور کنند که حداقل ده نقش ماندگار در تاریخ سینمای ایران دارد. از روسری آبی تا بهمن، از گیلانه تا اینجا بدون من، از پریناز تا یحیی سکوت نکرد و جان دار و از ناصرالدین شاه آکتور سینما تا صد سال به این سالها و … بازیگری که به معنای دقیق کلمه، علاوه بر بازیگر بودن، آرتیست است و این ویژگی، در زمانه ما، غنیمت بزرگی است که حتی از مصاحبه هایش می توان آموخت. از تیپ ها و ژستهایش در محافل سینمایی و از نجابت و اصالتش در کردار و رفتار و گفتار.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها