سینماسینما، فریبا اشوئی
فاتحی داماد فردی صاحبنام و ذینفوذ در شهرستان، عازم سفر معنوی به حرمین شریفین است. او با برگزاری میهمانی شام با فامیل و همسرش خداحافظی کرده و ضمن پیچاندن و دور زدن آنها، راهی کشور تایلند می شود.
پیرنگ اصلی فیلمنامه چهار انگشت، برآن تیپ انسان هایی تاکید دارد که نیرنگبازند و ظاهر سازی می کنند. همان هایی که این روزها در جامعه امروز ما،کم هم نیستند. این گروه یا خودشان در پُست های سیاسی-اجرایی مشغولند و یا به واسطه دیگران، افرادی ذینفوذ به شمار می روند. اکثریت این افراد، داعیه سیاسی بودن دارند و در خفای خود، آن کار دیگر می کنند. متاسفانه چهارانگشت تنها به بهانه انتخاب این سوژه داغ و به روزش به خود غره شده و از محتوا و پرداخت جا می ماند. شخصیت های فیلمنامه (فاتحی و ایستاده) به شدت شخصیت هایی مُنفعل، سطحی و رها شده اند. شخصیت هایی که بیشتر شبیه به تیپ های کلیشه ای فیلم فارسی شده اند تا شخصیت های تیپیکال یک فیلم کُمدی. هیچ گونه منطقی درفرآیند حوادث یا نمودار تغییرات شخصیت ها در متن موجود نیست. فیلم همین طور الابختکی، از نقطه A (میهمانی وداع حج ) آغاز و با عبور از شماری هجو مضمونی که چندان هم ربطی به مدیوم سینما و پیام این رسانه ندارد به نقطه B می رسد. طی مسیر هم، از لودگی شخصیت هایش پرهیز ندارد و در موارد زیادی با تعمد بر آن تاکید هم می کند تا بتواند مخاطب عام را تا انتهای فیلم به بهانه آن در کنار هزل های تصویری، همراه خود نگاه دارد.
چهارانگشت دربخش فیلمنامه روایتی یک خطی است، که در آن هیچ نشانی ازتولید ماجرا و تکمیل موضوع با اضافه کردن پی رنگ های فرعی و نهایتا دراماتیزه کردن داستان، وجود ندارد. روایتی از یک سفر کِشدار و بیثمر. هم سفران در چرخه ای معیوب و تکراری، بی هدف به در و دیوار می کوبند تا مخاطب رابخندانند. حال به هر ترفندی که شد، فرقی نمی کند فقط بخندانند. اما این لودگی ها نتیجه عکس می دهد و بیشتر دافعه می سازد تا جاذبه. جواد عزتی و امیر جعفری دو بازیگر شناخته شده با پیشینه بازی در نقش های کمدی (زوج کمدی در فیلم اکسیدان)، این بار هم به انتخاب تهیه کننده و کارگردان فیلم چهار انگشت کنار هم قرار گرفته اند تا گیشه را ضمانت کنند، اما موفق نیستند. این ناکامی هم مستقیم متوجه بستر کمبضاعت متن است ولاغیر.
متاسفانه به دلیل ضعف در محتوا، بازیگران هم به ورطه تکرار کشیده شده اند. تکراری که به واسطه نبود رویداد تازه درمتن و پرداخت آن، بازیگر رامجبور کرده تا ادابازی کند و فیگورهای تیپیک خودش را به محتوا اضافه کند. به عبارتی خودش دست به تولید محتوا ببرد. منتهی فیلمساز با بهرهبری از این ترفندها هم باز نتوانسته طرفی برای فیلم ببند و این سفرنامه یَخ، بَد فُرم و بَد محتوا را آبرومند به مقصد برساند.
فیلم سر و شکل مشخصی ندارد. چند پاره است. در حقیقت یک سری راش بی سر وته، که از سرگردانی دو شخصیت لُمپن در میانه خیابان های شهری پرهیاهو در کشور تایلند تهیه شده است. راش هایی که از هرجهت ( فرم و محتوا) زیر اندازه و استانداردهای قابل قبول هستند و فیلمساز حتی بانهایت اغماض از پِرتی های آن باز نتوانسته خط روایتی منسجمی ازدرون آن بیرون بکشد. فیلمبرداری فیلم با کمترین امکانات و نامتعادل ترین شرایط نور و قاب بندی انجام شده و به تبع متن آن، میزانسن و دکوپاژ آن نیز بسیار ضعیف از کار درآمده است.
امید فیلمساز و تهیه کننده اش ،تنها به تهیه فیلم در خارج از مرزها بوده تا شاید بتواند به این بهانه از خط قرمزها عبورکند (اقدامی که در شمار زیادی از پروژه های تولید مشترک مرسوم شده تا با بهره گیری از زنان خارجی بی حجاب، بتوانند ساده تر از ممیزی ها عبور کنند) و با تعدد سکانس های خارجی و نمایش جاذبه های توریستی کشور مقصد، رضایت مخاطب را بیشتر فراهم سازد. اقدامی که نه تنها مشکل مهم و اساسی فیلمنامه، ساختار حرفه ای و اجرای مناسب این پروژه و پروژه های مشابه را حل نکرده و نمی کند بلکه بیشتر فیلم و مخاطبش را دچار یک سردر گمی ذهنی وبطالت زمانی ساخته است. درست مثل این که در زمینی بایر، دانه ای بکاریم و توقع برداشتی خوب و با کیفیت از محصولات آن زمین را در ذهنمان بپرورانیم. فیلمنامه خوب، زمین دایر فیلم است که بَر پُرباری محصولات آن زمین، تاثیرات مستقیم دارد.
موضوع فرعی دیگری که در کنار موضوع اصلی ظاهر سازی، سوژه فیلمساز و گروه سازنده فیلم بوده شیطنت مردان درسفرهای خارجی و موضوع زنان صیغه ای و…است که موضوعی دست چندم و تکراری است. نمونه های مشابه این موضوع، پیشتر ساخته شده اندکه چهار انگشت، به تعبیری در قیاس با نمونه های مشابه خود، شاید ضعیفترین آن ها باشد.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «خاتی»؛ در حلقه داستان تکراری و نخنما
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- یادداشتی بر «آبستن»؛ تعلیق نصفه نیمهای که ناکارآمد میشود
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ
- «بازنده»؛ حکایت آدمهای بازندهی زخمی
- تضاد معنایی و ساختاری/ نگاهی به فیلم «آغوش باز»
- موفق در سرگرم سازی/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- اهمیت جزئیات کلیدی/ نگاهی به سریال «هفت»
- اتکا به ویترین، خلاء فیلمنامه/ نگاهی به سریال «قهوه ترک»
- داستانهایی جذاب در چشماندازهایی بکر/ نگاهی به سریال ۱۹۲۳
- وقتی شخصیتها دوستداشتنی نیستند/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- مار از پونه خوشش نمیآید!/ نگاهی به فیلم «چپ راست»
- شلوغ کردن معرکه!/ نگاهی به سریال «پوست شیر»
- پایان اکران فیلم پرفروش سال/ «چپ، راست» به سینماها میآید
- بدون منطق روایی/ نگاهی به فیلم «خائنکشی»
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- انتقاد عباس یاری از تبلیغات مخرب شهرداری تهران
- از انیمیشن به عنوان یک رسانه هنری برای جذب گردشگر استفاده کنیم
- «زن و بچه» سعید روستایی به کن دعوت شد
- تعطیلی موقت پردیس تئاتر باغ کتاب تهران
- آکادمی علوم سینمایی اوراسیا آغاز به کار کرد
- به خاطر یک عمر دستاورد سینمایی؛ موسسه فیلم آمریکا به فرانسیس فورد کوپولا جایزه میدهد
- آیا «پایتخت ۷» حقوق حیوانات را زیرپا گذاشته بود؟
- امشب به صرف بورش بدون خون به روایت نازنین؛ صابر ابر و الهام کردا دوباره همبازی میشوند
- تولد یک سینماگر درخشان ازبکستانی
- معرفی بازیگران فیلم تازه اصغر فرهادی
- فیلمی که هنوز عنوانش اعلام نشده؛ اثر جدید اصغر فرهادی در پاریس
- پوستر رسمی جشنواره کن منتشر شد
- با حکم رئیس سازمان صداوسیما؛ رمضاننژاد رئیس جدید ساترا شد
- سینماحقیقت در نمایش خانگی
- چشم سینماهای آمریکا به گیشه تابستانی/ هالیوود نگران افزایش قیمت بلیت سینماها شد
- فستیوال «کوچه» برگزار می شود
- حسین سلیمانی داور جشنواره ایتالیایی شد
- «یخ بستگی»؛ نمایشی که شنبهها سانس فوقالعاده دارد
- تأملی بر فیلم «صیاد» و بازنمایی یکی از مؤمنترین فرماندهان ایران/ صیاد در آیینه سینما
- موفقیت بینالمللی نمایش «مستطیل» در امارات
- «دورهمی زنهای دیکتاتورها» در تالار حافظ
- اولین جایزه بهرام/ یادداشت جواد کراچی درباره زندهیاد بهرام صادقیمزیدی
- «غبارزدگان» رونمایی شد
- شروین حاجیپور تیتراژ ابتدایی «وحشی» را خواند
- اولین نمایش جهانی «چشم در برابر چشم» در جشنواره ترایبکا
- با حضور داور ژاپنی جشنواره کن؛ هیات داوران جشنواره فیلم و عکس «پنج» معرفی شدند
- یک «پایتخت» غیرمعمولی/ فصل هفتم «پایتخت» جزو فصلهای موفق نبود
- انصراف شهاب حسینی از انتخابات خانه تئاتر/ هیات مدیره جدید انتخاب شد
- نمایش و نقدِ «مصائب شیرین ۲» در سینما اندیشه
- سوگ، فقدان و زوال با طنز؛ آیا «کفنها» آخرین فیلمِ دیوید کراننبرگ میشود؟