سینماسینما، آرش عنایتی؛
هاینریش (که نامش هم یادآور قصاب پراگ است)-سفیر سوئیس در آلمان نازی- تا انتها منکر هر نقش و نافی همه چیز؛ و مدعی است که جز منافع مردمش، چیز دیگری را مدنظر نداشته. منافعی که در واقع با متامع جلاد و استبداد گره خورده است. فیلمِ «مرد فراموش شده» به کارگردانی لوران نگر، افشا و انشای این نقش و مشارکت با زبان سینماست.
نمای نخست بازتاب تصویر معکوس و محوِ مرد جوانی است که در انتهای پلکانی ایستاده است. در نماهای بعدی همان کاراکتر را میبینم که دو مرد نظامی دو سویش را گرفتهاند و از پلکان پایین میآورندش و کشان کشان به راهروی دیگری میبرند. در این نما متوجه میشویم نمای نخست بازتاب تصویر اینان در اندک آبی بود که در کفِ سیمانی آن محل جمع شده است. این شیوهی کادربندی، از یکسو عاقبت کاراکتر را نمایان میسازد (سرنگونی/مرگ) و از سویی دیگر با ماسکه کردن دو سوی کادر و محو(فلو) بودن چهرهی کاراکتر مرکزی، توجه بیننده را به سمت آنچه فیلمساز در نظر داشته است، جلب میکنند. صحنهی بعدی، شامل چند نما از تصاویری آرشیوی و آشنا برای مخاطب امروزی سینماست که پیشتر بارها و بارها در فیلمهای مستند از وقایع جنگ جهانی دوم دیده است. تصویری از دریچه یک هواپیمای بمب افکن که بمبهایش را در آسمان رها میکند. در صحنهی بعد چند نما از فردی را میبینم که روبروی شومینه ایستاده و اوراقی را میسوزاند. فضای اتاق به ترتیبی است که نشان میدهد وسایل سریع جمع شدهاند تا محل تخلیه شود. آشفتگی محیط و برافرختگی چهرهی مردی که مقابل آتشِ افروخته در شومینه ایستاده (و نوع معرفیاش، ندیدن چهرهاش در ابتدا-پشت به لنز دوربین است- و نزدیک شدن تدریجی به او از طریق نماهای متوالی) حال و هوای معنایی و احساسی فیلم را تبیین و برجسته میسازند. ارتباط این نما با نماهای ابتدایی وقتی شکل میگیرد که عکس مرد جوان در نماهای نخست، میانِ اسناد دیگر به آتش سپرده میشود. پیش از این، دو نمای نزدیک از چهرهی هاینریش را میبینیم. زاویه نما و نورپردازی (از پایین و منبع نور: آتشِ داخل شومینه) تصویر کاراکترمان را دفرمهتر و هراسناکتر میکند این مجموعه با صدایی غیرداستانی و خارج از کادرِ جوانی تکمیل میشود. «گذشته، آینده را نابود میکند!»
ترتیب نماها (تصویر معکوس، نمای داستانی، نمای مستند آرشیوی)، نوع میزانسن و ترکیب بندی نماها به زیبایی شیوهی روایت و خاستگاه مفاهیم فیلم را در همان چند دقیقهی آغازین برای تماشاگر ترسیم میکنند. ادامهی فیلم نیز بسط و گسترش همین مهم (گذشتهای که آینده را نابود میکند!) بر مبنای همین المانهاست. لوران نگر روایتی جذاب از ماجرایی را بیان میکند که تا پیش از این از عموم پنهان داشته شده است. داستانی از نقش طرفدارانهی سوئیس بیطرف در ارتباط با آلمانیهای نازی است (از تبانی برای فشار و حدفِ یهودیان، تا معاملات پنهانی اقتصادی، نظامی و…). در پی شکست آلمان، هاینریش زویگارت، نمایندهی وزارت خارجهی سوئیس در آلمان به کشورش فراخونده میشود تا از طریق منزوی کردناش نقش جانبدارنهی دولت متبوعاش از نازیها پنهان داشته شود. نقش فردیاش در واقعهای، در حقیقت بهانهای برای پیش کشیدن نقوش منحوس جمعی هموطناناش (در قالب دولت) در کل آن مقطع تاریخی است. لوران، چنان که در تشریح چند نمای نخست ذکرش رفت، این ماجرا را دستآویزی قرار داده تا از تصورِ بیطرفی کشور سوئیس افسانهزدایی کند و هوشمندانه اقرار هاینریش زویگارت را در میانِ بخشِ پایانی قرار میدهد تا بر تفاوت هاینریش با آیشمن و آیشمنهای زمانهاش و شاید بر متفاوت بودن کشورش با کشورهای دیگر تاکید کند!
پ.ن: ایران نیز بسان سوئیس در طول جنگ جهانی دوم اعلان بیطرفی نمود اما حتی پیش از به پایان رسیدنش، برای ما قحطی، سُرگونی و سرنگونی در پی داشت. پس از پایانش هم، بهانهی جنگ سرد، موجبات بخشش غرامت دویست و پنجاه میلیون دلاری را برای سوئیسیها به ارمغان آورد و برای ما تاراج منابع، لگد مال شدن غرور و کودتای بیست و هشت مرداد را…
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- آینهی استاد!
- «بیچاره، پاول بیچاره»؛ جشنِ تشییع!
- «تشخیص: نافرمانی»؛ داستانی آشنا!
- پسا سولاریس!
- فیلم «۹۷۷»؛ پسا سولاریس!
- «ستاره»؛ آکواریوم
- «شوهر ستاره»؛ حقیقتی منبعث از زندگی و تجربهی زیستهی بخشی از زنان
- به وقت فرعون
- «بچه مردم»؛ فیلمی که به دیگران جوالدوز میزند، اما از زدن سوزن به خودی باز میماند
- ذلت ماندن یا لذت رفتن و رستن!
- قابهای رنگین از روزگاری ننگین!/ نگاهی به فیلم ۱۹۷۶
- سقوط قهرمان، فروپاشی جامعه/ نگاهی به فیلم «اعدام»
- تبانی ابر قدرتها و تباهی ملتها/ نگاهی به فیلم «در سایه»
- همسویی مدرنیته و سنت در جایگاه قدرت!/ نگاهی به فیلم «اتاق دبیران»
- این همانی سوژه و ابژه/ نگاهی به فیلم «چه کسی برایت آواز میخواند»
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما





