تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۸/۱۹ - ۱۷:۵۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 5428

بهروز افخمیمحمد تاج‌الدین در روزنامه جهان صنعت نوشت : دو سال پیش بود که فریدون جیرانی چراغ برنامه‌ای را روشن کرد که خیلی‌ها گمان می‌کردند قرار است نود سینمایی باشد. البته فکری که جیرانی بارها بر ضدش صحبت کرد و اعتقاد داشت برنامه اش قرار نیست کپی برنامه نود باشد. نودی که بینندگان تلویزیون بیش از یک دهه است که دنبالش می‌کنند و هر دوشنبه تا نزدیکی‌های دو صبح برای دیدنش بیدار می‌مانند اما عاملی که باعث ماندگاری برنامه نود شد، عامل تعطیلی برنامه جیرانی بود. جیرانی که سعی می‌کرد در روزهای مدیریت جواد شمقدری و طیف احمدی‌نژاد بر سازمان سینمایی، چراغ برنامه‌اش را روشن نگه دارد و به نحوی پای مخالفان مدیریت دولتی را به تلویزیون باز کند، بعد از برنامه‌ای که برای نقد فیلم داریوش مهرجویی روی آنتن برد، چراغ برنامه‌اش خاموش شد. آن زمان مدیران دولتی و صدا‌وسیما خیال می‌کردند بیش از حد جریان روشنفکری سینما که رابطه‌ای با تفکرات آنها ندارد، جای عرض اندام پیدا کرده است اما همان موقع بسیاری از بینندگان تلویزیون و مخاطبان سینما از خنثی بودن برنامه جیرانی می‌نالیدند به همین دلیل بعد از تعطیلی برنامه و رفتن فریدون جیرانی، خیلی سرو‌صدایی به پا نشد.
همه منتظر بودند تا ببینند مجری بعدی برنامه هفت کیست، بعد از کش‌وقوس‌های فراوان، صدا‌وسیما دست روی گزینه‌ای گذاشت که هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد. گبرلو، مرد آرام و خنثی و بدون کاریزمایی که هفت را به پایین‌ترین کیفیتی که می‌توانست یک برنامه تلویزیونی داشته باشد رساند. کسل‌کننده، پرتبق و بی‌تاثیر. البته گبرلو که بعد از چند ماه خیال می‌کرد جای پایش را با مماشات با بعضی طیف‌های فکری سینما، سفت کرده کمی خواست متفاوت عمل کند. همین شد که به سراغ رخشان بنی‌اعتماد و فیلم قصه‌ها رفت. بعد از آن برنامه بود که تلویزیون نسخه برنامه گبرلو را هم پیچید.
دیگر همه مطمئن شده بودند که صدا‌و‌سیما خیال ندارد به جریان‌های مختلف سینمایی و آنها که با طرز فکر مدیران سیما اختلاف دارند، اجازه حرف زدن بدهد. باز هم اسم‌هایی برای اجرا و کارگردانی برنامه هفت مطرح شد اما هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که این‌بار قرعه به نام یک کارگردان بیفتد. بهروز افخمی کارگردان پیشکسوت سینما که آخرین ساخته‌اش یعنی روباه یکی از فیلم‌های نمایش داده شده در آخرین جشنواره فیلم فجر بود و در ژانر کمدی ناخواسته (کمدی ناخواسته آن دست فیلم‌هایی است که در ژانر‌های مختلف سینمایی از اکشن تا ملودرام و … ساخته می‌شود به جای کارکرد اصلی، موجبات خنده مخاطبین را فراهم می‌کند) جای می‌گرفت، ساخت برنامه هفت را عهده‌دار شد و هدفش را نجات دادن سینمای در حال مرگ ایران قرار داد.
سه قسمت ابتدایی برنامه هفت که حکم پیش‌شماره‌های این برنامه را داشت، تعجب بینندگان و کارشناسان را برانگیخت افخمی که انگار آنتن شبکه سه را ارث خانوادگی‌اش می‌دانست، ساعت‌ها تئوری بافت و حرف زد و نظراتشان را به خورد بینندگان داد. ترکیبی که برای اجرای برنام هفت در نظر گرفته بود هم، تعجب‌آور بود. مسعود فراستی، منتقد همیشه ناراضی و البته کاریزماتیکی که در دوره اول برنامه هفت هم حضور داشت و حمید گودرزی، بازیگر فیلم آخر افخمی.
سه قسمت ابتدایی روی آنتن رفت و افخمی اتود‌های ساخت و برنامه‌اش را یکی‌یکی روی آنتن برد. نکته‌ای که به خودی خود می‌تواند برنامه هفت در سری جدید را از جذابیت بیندازد، زنده نبودن برنامه افخمی است؛ برنامه‌ای که ماهیتش را از آنتن زنده تلویزیون می‌گرفت در سری جدید تن به فرمی داده بود که انگار قرار نیست جذابیتی را در پی داشته باشد. از آن بدتر افخمی که با شعار نجات سینمای ایران برنامه‌اش را آغاز کرده بود در حرکتی عجیب از عدم نقد فیلم‌های روی پرده سخن به میان آورد. افخمی که خود نقد را فاسدکننده عوامل سینما می‌داند! اجازه نقد فیلم‌های روی پرده را به منتقدان برنامه نداد.
نوع نگاه بهروز افخمی کاملا مغایر با سیاست‌هایی است که برنامه هفت حول آن شکل گرفته است. حالا دو قسمت از برنامه هفت به غیر از سه قسمت ابتدایی روی آنتن رفت و مخاطبان، شب‌های جمعه با برنامه‌ای مواجه شدند که ملغمه‌ای از بخش‌های خسته‌کننده است.
برنامه آخر افخمی که با حضور علی معلم به عنوان کارشناس سینما روی آنتن می‌رفت، آب سردی بود بر تن مخاطبان سینما. افخمی که برنامه تلویزیون را با ‌هال پذیرایی خانه شان اشتباه گرفته،بحث‌هایی را پیش می‌کشد که انگار برای خود و اطرافیانش مهم است. او که در برنامه دیشب بحث مخاطب و بازگشت سرمایه را در سینمای ایران نقد می‌کرد با توهین‌های پی‌در‌پی به حجت‌الله ایوبی، مدیر سازمان سینمایی، پا به پای علی معلم، خواسته‌های جمع چند نفرشان را بیان کرد و گویی نظرات دیگران برایش اهمیتی نداشت. آن دو که از سینمای محفلی ایران شکایت داشتند، خواسته و ناخواسته برنامه هفت را تریبونی کردند برای گفتن از دغدغه‌های محفل خودشان. افخمی که سرمایه فیلم آخرش یعنی «روباه» را از سازمان فارابی و سازمان انرژی اتمی گرفته بدون توجه به سابقه خود نقد‌هایی را متوجه سینماگران دیگر کرد که فرصتی برای بازگو کردن حرف‌هایشان در برنامه غیرزنده هفت ندارند. آن موقع است که خیال می‌کنی افخمی به این دلیل از زنده بودن برنامه شانه خالی کرده که توان پاسخگویی به منتقدانش را ندارد.
علی معلم در بازگو کردن وضعیت سینمای ایران مثال جالبی زد، او گفت در شهر نیویورک تحقیقی انجام دادند و فهمیدند در زمان پخش آگهی‌های بازرگانی، سطح فاضلاب شهر بیشتر از ساعت‌های مشابه بالا می‌آید، آن موقع بود که فهمیدند مردم از فرصت تبلیغات تجاری که در بین سریال‌ها پخش می‌شود، برای دستشویی رفتن استفاده می‌کنند، آن موقع بود که رویه خود را عوض کردند و انقلابی در بحث تبلیغات به وجود آمد. پیشنهاد می‌کنیم دست‌اندرکاران شهرداری تهران هم مورد مشابهی را برای دو ساعتی و چند دقیقه‌ای که برنامه هفت روی آنتن می‌رود، انجام دهند و نتیجه‌اش را به مردم اعلام کنند. شاید در روند ساخت برنامه تغییری به وجود آمد و سازندگان آن تکانی به خودشان دادند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها