تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸ - ۱۳:۰۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 57453

شبنم راعیدیروز صبح یک نفر در تهران به غیر از محمود دولت آبادی، کلیدر را به نام خودش به چاپ رساند. بعد از ظهردر سالن سینما فیلمی اکران شد به نام “آهو” که سکانس به سکانسش کپی برابر اصلی بود از رمان “شوهر آهو خانم” البته با این تفاوت که در تیتراژ نام شخص دیگری به عنوان نویسنده درج شده بود و همان شب مجری رادیو شعری از شاملو خواند اما در پایان نامی از شاعر نبرد. سینماسینما، شبنم راعی:
این ها مثال هایی غیر قابل باور از اتفاق های واقعی رایج در جامعه ی هنر و ادبیات ایران است. این اتفاق نه تنها در ایران که در تمام جهان رخ داده و آن را با عنوان Plagiarism می شناسند.
اسلامی (۱۳۹۰) معادل “انتحال” را برای این کلمه انتخاب کرده است. وی به نقل از ترابیان (۲۰۰۷) چنین می گوید: «در تحقق انتحال، لازم نیست شخص حتمن قصد سرقت داشته باشد، کافی است اندکی در نحوه ی ارجاع دهی خود کوتاهی کند، تا دیگران محق باشند او را به انتحال متهم کنند. هر عملی که مایه ی بی اعتمادی مخاطب و بدبینی او باشد، انتحال به شمار می رود. به همین سبب، موارد زیر انتحال شمرده می شود:
سخنی را نقل می کنیم و منبع آن را نیز می آوریم، ولی از گذاشتن عین سخنان نقل شده در نشانه نقل قول خودداری می کنیم.
سخنی را نقل به مضمون می کنیم و منبع آن را نیز می آوریم، اما عبارات ما چنان نزدیک و شبیه به منبع اصلی است که درواقع نقل مستقیم به شمار می رود.
ایده ها و شیوه را از جایی می گیریم، اما از ارائه ی منبع آن خودداری می کنیم.» منبع: کارآگاه –صفحه ی ۴۴ – دوره ی دوم – سال پنجم – پاییز ۹۱ شماره ی ۲۰ – سرقت ادبی (علمی) و نقش ابزارهای زبانی در شناسایی و تحلیل آن
به عبارتی دیگر سرقت یعنی به یغما بردن دارایی دیگران که حتا ایده ی ناب ذهن یک انسان دیگر را نیز شامل می شود.
براساس قوانین ایالات متحده، عبارت “ایده های اصلی” به عنوان یک ملک فکری شناخته می شود و توسط آیین نامه همانند اختراعات اصیل از آن ها محافظت می شود. تقریبن تمامی گفته ها و عبارات تا هنگامی که آن ها به نوعی طبق حقوق طبع و نشر (Copyright) ضبط شده باشند (مانند یک کتاب یا یک فایل کامپیوتری) تحت محافظت حقوق طبع و نشر قرار می گیرند.

منبع: http://www.plagiarism.org/plagiarism-101/what-is-plagiarism/
همانطور که می دانید ماندگارترین آثار نمایشی و سینمایی جهان، اقتباسی هوشمندانه از آثار ادبی هستند. آثار ادبی، نمایشی و سینمایی از سرمایه‌های فرهنگی و هنری یک جامعه به حساب می‌آیند و هرسه در یک راستا به اعتلای ارزش‌های آن جامعه کمک می‌کنند اما هنگامی که روی پرده ی سینما شاهد اکران فیلمی براساس داستانی از یک نویسنده ی مشهور باشیم و در پایان هیچ اشاره ای به نام نویسنده یا اثر نشود؛ نه تنها تلاشی در راستای اعتلای ارزش های جامعه رخ نداده بلکه با یک سرقت ادبی بزرگ روبه رو هستیم که ارزش های موجود را نیز از بین می برد.
در جامعه ی جهانی فیلمنامه های اقتباسی به دلیل بهره مندی از ادبیات و پیکره بندی صحیح داستانی از ارزشی ویژه برخوردارند تا آنجا که در جشنواره های بزرگ سینمایی بخشی به آن ها اختصاص داده می شود اما در ایران بیشتر با پدیده ی رو به رشدی مواجهیم که بعضی فیلمنامه نویسان با سرقت ایده ی اصلی و گاه تمام بخش های یک رمان یا داستان کوتاه؛ سعی در کسب جایگاه و شهرت برای خود دارند. این امر ریشه در سرانه ی بسیار پایین مطالعه بین جامعه ی هنرمند کشور دارد. چرا که یک کارگردان و فیلمساز به نام، فیلمنامه را خوانده و ترغیب به ساخت آن می شود بی آنکه بداند کپی یا برداشتی است از ایده یا داستانی انتشار یافته و ناخواسته در تله ی سرقت ادبی گرفتار می شود، آنچنان که سال ۱۳۹۴ شاهد اکران فیلمی کمدی اجتماعی با درجه ی کیفی خوب در سینماهای ایران بودیم که با اقبال از سوی تماشاگران روبه رو شد و میزان فروش آن به مرز شش میلیارد رسید. فیلمنامه ی این فیلم پیش از تولید مدعی دیگری پیدا کرد و با توجه به شکایت ها و پیگیری ها از طریق “خانه سینما”در تیتراژ نام دو نفر به عنوان نویسنده درج شد، حال آنکه شخصیت نقش اول زن در این فیلم اقتباسی کامل از رمان “نفرین شدگان” اثر “سیامک گلشیری” است که سال ۱۳۸۱ نامزد دریافت جایزه ی مهرگان و جایزه ی ادبی اصفهان به عنوان بهترین رمان سال بوده است. اختلاف زمانی چاپ رمان و ساخت فیلم به ۱۳ سال می رسد. می توان به این احتمال اشاره نمود که نویسنده ی فیلمنامه پس از خواندن رمان گلشیری؛ تحت تأثیر شخصیت زن داستان به نام “رؤیا” قرار گرفته و بعدها آن را در فیلمنامه ی فیلم مذکور جایگذاری کرده بی آنکه به خاطر داشته باشد این شخصیت از همان رمان در ذهنش جای گرفته است. اما این احتمال ضعیف و باطل است وقتی شخصیت اصلی زن در رمان “نفرین شدگان” را حتا بدون تغییر نام وارد فیلمنامه می کند و هیچ اشاره ای به اقتباس یا تأثیر خود از داستان نمی کند. شخصیت ها، شیوه ی نگارش و ادبیات داستانی و انتخاب سوژه ها در داستان های سیامک گلشیری به گونه ای است که ذهن خواننده را با تصویر می آمیزد و کمتر پیش می آید که خواننده ی آگاه؛ به قابلیت تبدیل داستان های ایشان به فیلمنامه اشاره ای نکند با این حال تمام نکات مثبت برشمرده درباره ی آثار این نویسنده یا نویسندگان دیگر سبب نمی شود که جامعه ی آرام و تقریبن ساکت ادبیات کشور را مورد بی مهری قرار داده و حق طبیعی ایشان برای معرفی اثر و البته حقوق مادی شان را نادیده گرفت.
در سال های اخیر سرقت ادبی آنقدری گسترش یافته که برخلاف قانون موجود با عنوان حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان – مصوب ۱۱ دی ماه ۱۳۴۸ اقدامی مبنی بر جلوگیری از اینگونه جرم ها و مجازات مجرمین صورت نمی گیرد، چرا که شکایتی از جانب جامعه ی ادبی کشور به دلیل ترس از غلبه ی شهرت و ثروت بیشتر بر قانون و صرف و اتلاف زمان بسیار مطرح نمی شود.
در این مطلب مجالی برای اشاره به شیوه ها و شاخه های مختلف اقتباس و پیوند ادبیات و سینما نیست بنابراین نوشتن درباره ی آن را به زمانی دیگر موکول باید کرد اما لازم به بیان است که بنابر نیاز جامعه ی امروز برای جلوگیری از رخدادهایی ناگوار از این دست، ایده ی ایجاد بانک اقتباس قابل تأمل بود و در همین راستا گروهی از نویسندگان و محققان و منتقدان کشور تشکیل شد و برای معرفی فعالیت های خاص خود برای گسترش فرهنگ اقتباس و پشتیبانی از آن بیش از یک سال تلاش بی وقفه را پشت سر گذاشت. فعالیت های این گروه شامل دو بخش اصلی است. این افراد با مطالعه ی داستان های انتشار یافته با مجوز رسمی از سوی انتشارات و جلب رضایت نویسنده، بستر داستان را برای تبدیل آن به یک فیلمنامه می سنجند و سپس با همکاری نویسندگان، فیلمنامه ی اقتباسی آن اثر را می نویسند. در شاخه ای دیگر از فعالیت هایشان برای پیوند جامعه ی سینمایی و هنرمند کشور با ادبیات، فیلمنامه های اقتباسی نگارش یافته توسط فیلمنامه نویسان را تحت بررسی قرار داده و میزان و نوع اقتباس اثر و حقوق پدیدآورندگان را تعیین نموده سپس آن را به ثبت بانک فیلمنامه ی موجود در کشور می رسانند. این امر سبب می شود پس از این کمتر شاهد تضعیف حقوق نویسندگان و نشرها و در کل جامعه ی محترم ادبی کشور بوده و فیلمنامه نویسان و گاه فیلمسازان جویای نام را از افتادن در ورطه ی سرقت ادبی درامان داشته تا بتوان چنان که گفته شد شاهد پیوند ادبیات و سینما در راستای اعتلای ارزش های جامعه و احقاق حقوق صاحبان آثار باشیم.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها