کارگردان مستند «خاتمه» که درباره زندگی یک زن جوان افغانستانی است، درباره رد شائبهی توهین به افغانها معتقد است: فکر میکنند چون شخصیت اصلی این فیلم اهل افغانستان بوده ما او را انتخاب کردهایم، اما واقعیت این است که این زن جوان و مهاجر، پیش از هر چیز یک انسان است.
به گزارش سینماسینما، واپسین جلسه نمایش فیلمهای مستند در سال جاری که شامگاه شنبه ۱۸ اسفندماه و به همت انجمن کارگردانان این سینما در کانون فیلم خانه سینما برگزار شد، به نمایش «خاتمه» ساخته مهدی و هادی زارعی و سپس برگزاری جلسه پرسش و پاسخ با حضور سازندگان این فیلم اختصاص داشت.
در ابتدای این برنامه که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت، مهدی زارع در پاسخ به پرسشی درباره نحوه انتخاب سوژه فیلم گفت: ایده اولیه مستند «خاتمه» تقریباً چهار سال پیش، زمانی که من و برادرم در سازمان بهزیستی شیراز مشغول تحقیق برای پیدا کردن سوژه مناسب فیلم بودیم به ذهنمان رسید. ما برای انجام این کار با حدود شصت-هفتاد نفر گفتوگو کرده بودیم و در مورد بعضی از آنها حتی به تصویربرداریهای پراکنده هم منجر شده بود. تا اینکه با ماجرای فرار یک دختر افغانتبار (به نام خاتمه) از خانه مواجه شدیم و احساس کردیم پرداختن به زندگی او میتواند برای ساخت فیلم، چالشبرانگیز و تاثیرگذار باشد.
وی سپس با اشاره به اینکه مرحله تصویربرداری، مثل خود فیلم با بخشهای ابتدایی آن آغاز شده است، خاطرنشان کرد: بعضیها فکر میکنند چون شخصیت اصلی این فیلم اهل افغانستان بوده ما او را انتخاب کردهایم. اما واقعیت این است که ما با خود فکر کردیم این زن جوان و مهاجر، پیش از هر چیز یک انسان است و در ضمن، مواجهه با ماجرای عجیب زندگی او برای هر مخاطب دیگری نیز میتوانست جذاب باشد.
مهدی زارع خاطرنشان کرد: همین ویژگیها باعث شد در طول دو سالی که پرونده خاتمه در سازمان بهزیستی شیراز در جریان بود، تصویربرداری جریان داشته باشد.
هادی زارع، دیگر کارگردان این فیلم نیز در توضیح نحوه ساخت این فیلم گفت: ما از میان شصت -هفتاد نفر، پنج شش سوژه انتخاب کرده بودیم که وضعیت زندگی چند نفر از آنها به مراتب بدتر از خاتمه بود.
وی افزود: شخصیت اصلی این فیلم (خاتمه) از یک خانواده مهاجر و بهشدت سنتی آمده بود و همین نکته میتوانست چالشبرانگیز بودن فیلم ما را تشدید کند.
هادی زارع همچنین گفت: میتوان گفت در خانواده آنها همه ترسیده بودند. خاتمه از خانواده و محیطی که در آن قرار گرفته بود میترسید وبرادرش (گلاب) هم از این میترسید که اتفاقات پیشآمده، مشکلاتی را برای او و سایر اعضای خانوادهاش ایجاد کند.با این وجود من و برادرم تمام سعی خود را کردیم تا با گلاب، ارتباط دوستانهای برقرار کنیم و او به ما اجازه بدهد که ما با دوربین وارد خانه و زندگیاش شویم.
وی افزود: از زمان نخستین نمایش این فیلم (در جشنواره سینما حقیقت) بارها از ما پرسیدهاند چرادر «خاتمه» اینقدر فحش و ناسزا وجود دارد؟ پاسخ این است که ما مستندساز هستیم و تلاش میکنیم تا شخصیتها را در واقعیت و همانگونه که هستند نشان بدهیم؛ نه آنگونه که دوست داریم آنها رفتار کنند.
هادی زارع سپس با رد شائبهی توهین به قوم افغان در این فیلم گفت: من و برادرم هنگام ساخت «خاتمه» اصلاً به این چیزها و مسائلی از قبیل قومیت، مذهب و عقاید شخصی افرادِ درون فیلم فکر نمیکردیم.
وی همچنین در توضیح نحوه ساخت این فیلم به صورت مشترک توضیح داد: زمانی من به عنوان کارگردان تصمیم میگرفتم و زمانی دیگر، برادرم. در برخی موارد من تصویربرداری میکردم و او کار صدابرداری انجام میداد. گاهی هم جایمان را عوض میکردیم؛ و به همین ترتیب کار تا پایان مرحله تولید ادامه داشت. در پایان دو سال تصویربرداری برای ساخت این فیلم، حدود دویست و هشتاد ساعت راش در اختیار داشتیم که با احتساب مدت زمانی که صرف تدوین، صداگذاری، ساخت موسیقی و آمادهسازی نهایی این فیلم شد، میتوان گفت تولید «خاتمه» حدود چهار سال طول کشید.
مهدی زارع هم در اینباره گفت: بخشی از طولانی شدن مرحله تصویربرداری این فیلم به خاطر این بود که پروندهی «خاتمه» و دادخواست او برای طلاق از همسرش به دادگاه ارجاع داده شد. شاید اگر وقتگیر نبودن و پیچیدگیهای دادگاه نبود، این فیلم در مدت زمانی بسیار کوتاهتر به پایان رسیده بود و چهبسا او موفق شده بود به کمک نمایندگی یونیسف در ایران به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کند.
وی سپس در پاسخ به پرسشی درباره سرنوشت مبهم خاتمه در انتهای فیلم مطرح کرد: بعد از آنکه برادر خاتمه (گلاب) موفق شد حکم ترخیص او از سازمان بهزیستی را بگیرد محل زندگیشان را تغییر داد تا دیگر کسی نتواند آنها را پیدا کند. به همین دلیل باید گفت برای خود ما هم سرنوشت او در هالهای از ابهام قرار دارد.
مهدی زارع گفت: از زمان پایان تصویربرداری در سازمان بهزیستی شیراز ما هم اطلاع دیگری از خاتمه و خانواده او نداریم. فقط چندبار به صورت تلفنی با برادر خاتمه (گلاب) تماس گرفتیم که به شکلی قابل پیشبینی هیچ اطلاعات تازهای به ما نداد.
وی افزود: سرنوشت خاتمه در پایان این فیلم و بازگشت او به خانه، سرنوشتی است که خودش آن را انتخاب کرد و تعبیر عامیانهاش این است که شاید تقدیر او همین بوده که به خانه برگردد و به همان زندگی قبلیاش ادامه دهد. نکته این جاست که ظاهراً طبق قانون، دادگاهها موظفاند پرونده اتباع مهاجر را طبق فرهنگ خود آنها مورد بررسی قرار دهند. در حالی که خاتمه و سایر فرزندان آن خانواده درایران به دنیا آمدهاند و به غیر از تبار خود، کشور افغانستان را فقط در تلویزیون و احتمالاً از طریق اخبار دیدهاند.
مهدی زارع در بخش دیگری از جلسه، فرار شخصیت اصلی فیلم از یک زندگی نابسامان و خطرناک را «بزرگترین شهامت» او توصیف کرد و افزود: واقعیت این است که او با وجود اینکه میخواست صدای زنان مظلوم افغانستان باشد اما متاسفانه در آخرین روزهای پیش از سرانجام رسیدن پرونده خسته شد و سرانجام، بازگشت به زندگی تحقیرآمیز وخشونتبار قبلی را برگزید.
در ادامه جلسه، هادی زارع در پاسخ به پرسش مجری برنامه درباره نحوه طراحی برای تدوین این فیلم گفت: ما برای تدوین «خاتمه» طرحهایی در نظر داشتیم اما از آنجا که میشد آن را با شکلهای مختلفی تدوین کرد، از بابک حیدری (تدوینگر فیلم) خواستیم تا با حفظ تمام آنچه که در طول دو سال تصویربرداری رخ داده، تدوین آن را برعهده بگیرد. بازبینی حجم راشهای فیلم، بیش از چهار ماه زمان برد و در نهایت، کار اصلی تدوین، با نسخهای به جریان افتاد که حاصل سر هم بندیِ بخشهای مختلف فیلم بود. نسخهای که در نهایت با نظر تدوینگر فیلم به حدود نود دقیقه رسید.
زارع در بخش دیگری از جلسه و در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران درباره حضور نامحسوس خود (به عنوان کارگردان) در فیلم گفت: ما تلاش کردیم تا خود را در زیر پوست شخصیتهای فیلم پنهان کنیم و کاری کنیم که حضور دوربین به چشم نیاید.
وی سپس «کاربرد شیوه دوربین روی دست» را «یک تمهید کارآمد در ساخت این فیلم» توصیف کرد و افزود: ما برای آنکه شخصیتهای فیلم نسبت به ابزار ساخت فیلم، احساس غریبگی نداشته باشند حدود یک هفته دوربین را بدون ضبط حتی یک لحظه، به گردن میآویختیم تا آنها به حضور ما با این وسیله عادت کنند.
زارع همچنین درباره وجود نماهای ناواضح در فیلم «خاتمه» گفت: دلیل این اتفاق، فوکوسکشی به روش دستی است. شاید اگر ما به جای دوربین Canon ۵D از یک دوربین تصویربرداری استفاده کرده بودیم، بروز حساسیتها مانع ضبط تصویرهای مورد نیاز فیلم میشد.
وی سپس با اشاره به دشواریهای مختلف در مراحل ساخت این فیلم گفت: خوشبختانه بعد از آنکه موفق شدیم برای تکمیل «خاتمه» حامی مالی جذب کنیم تعدادی از عوامل حرفهای (شامل آهنگساز، صدابردار و…) نیز از کار ما خوششان آمد و با تخفیف دستمزد خود به صرفهجویی در هزینه تولید این فیلم کمک کردند.
بخش پایانی این جلسه پرسش و پاسخ به جمعبندی سازندگان فیلم «خاتمه» اختصاص داشت، در این بخش، مهدی زارع«ضبط تصویرها بدون حضور واسطه» را مهمترین ویژگی این فیلم دانست و افزود: در فیلم «خاتمه» تمام آنچه که برای تماشاگر به نمایش گذاشته میشود، بی هیچ بازسازی و مداخلهای ساخته شده و برای این کار حتی از صدابرداری با میکروفنهای HF که قابلیت ضبط صدا از راه دور را دارند نیز صرفنظر شده است.
منبع: ایسنا
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گفتوگو با علی پاکزاد درباره نمایشگاهش/ «در برابر فراموشی»؛ موضوع مشترک کابل، کییف و تهران
- مهدی شامحمدی: اکران آنلاین تاثیری بر تعداد مخاطبان مستند نداشت/ مستند اجتماعی همیشه پر مخاطب است
- بازخوانی یک قتل از پیش طراحی شده/ نگاهی به مستند «ترور سرچشمه»
- گفت آن گلیم خویش بدر میبرد ز موج/ وین جهد میکند که بگیرد غریق را/ نگاهی به مستند «صبیه»
- رهایی از پیلهی تنگ ظلم/ نگاهی به نمایش «مدهآ در قندهار»
- آبشخورِ آهوانِ تشنه!/ نگاهی به مستند «مُغیسُف»
- نمایش ۶ فیلم مستند ایرانی در برنامه انجمن آسیایی نیویورک
- تلنگری به جامعه ایرانی/ نگاهی به کتاب «چای سبز در پل سرخ»
- نگاهی به مستند «زیر این چتر باران میبارد»/ چیزی خزنده و مرموز راه پیدا کرده به دفتر مدیری مسئول
- «کاغذپارهها» از اول بهمن اکران عمومی میشود
- خبرهای تازه از «اکران حقیقت»/ نمایش چهار مستند در بهمن ماه
- برگزاری یک نمایشگاه در حمایت از فعالان، روزنامه نگاران، معلمان و قشر نخبه افغانستان؛ به همراه سخنرانی رضا دقتی
- صنوبرهایِ شیرین، در همنوازیِ عشق
- مستندهای بخش مسابقه اصلی «ایدفا» معرفی شد
- شهرت یا آرامش / مستند «مزرعه کلارکسون»؛ پیچوخمهای مزرعهداری
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری