تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۲/۳۱ - ۱۰:۱۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 175137

محمد تاجیک : ۳۱ اردیبهشت سالروز تولد عزیز الله حمید نژاد کارگردان مطرح سینمای ایران است .

/فیلمسازی در شرایط سخت/

عزیزالله حمیدنژاد، از کار گردانان مطرح سینمای ایران است که آخرین فیلمش آناهیتاچند سال پیش به اکران عمومی در آمد .البته او چند سال پیش سریال بسیار موفق بانوی عمارت را برروی آنتن تلویزیون داشت که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد . حمید نژاد همانند تعدادی دیگر از فیلمسازان مجبور به جدال با شرایط برای ساخت فیلمهایش بوده است .حمید نژاد در همان زمان اکران فیلم اشک سرما ، در گفت وگویی با ایسنامی گوید : وقتی فیلمساز در یک شرایط آرام و بدون استرس فیلم‌می‌سازد، طبیعتاً آن فیلم کیفیت بهتری، خواهد داشت و در اعتلای سینمای ایران مؤثر است.بنابراین من هم به عنوان فیلمساز دوست داشتم ،زمانیکه یک فیلم دشوار و نامتعارف را شروع می‌کنم، شرایط مناسبی برای اعضا گروهم، فراهم شود تا از کار لذت ببرند. اما متأسفانه این شرایط چندان فراهم نشد و ما در شرایط بسیار سختی، «اشک سرما» را ساختیم.

/تاثیرات دعا بر روی مولکولهای آب/

همانطور که گفته شد آناهیتا آخرین فیلمی بود که از عزیز الله حمید نژاد درسینماها اکران شد. حمیدنژاد فیلمنامه «آناهیتا» را بر مبنای بخش‌هایی از تحقیقات علمی ایموتو دانشمند نامدار ژاپنی (که معتقد است دعا و الفاظ خوب در مولکول‌های آب تاثیر می‌گذارد) نوشت و جلوی دوربین برد. دکتر ایموتو بخش‌هایی از تحقیقات علمی‌اش را در اختیار فیلم آناهیتا گذاشته است.

/شیطنتی ژورنالیستی درباره حمید نژاد/

این‌که حمیدنژاد، فیلمساز سینمای جنگ است، یک شیطنت ژورنالیستی است. این جملات را یک بار خود حمید نژاد درصحبتهایی گفته وافزوده بود : اصلاً معتقد به خط‌کشی نیستم. این‌که یک نفر فقط می‌تواند در ژانر کمدی کار کند یا یک نفر در اجتماعی و یک نفر در جنگ و غیره… درست نیست. معتقدم فیلمساز در مورد هر موضوعی می‌تواند کار کند. فیلم ستارگان خاک و شخصیت‌پردازی آدم‌هایش هیچ ربطی به این‌که کسی به جنگ رفته باشد و یا جنگ را نشناسد ندارد، چون فیلمی اجتماعی‌ست، حتی قله ی دنیا. فیلمساز باید در هر حیطه‌ای که کار می‌کند، آن را بشناسد، همین. من تاکنون چهار فیلم ساخته‌ام که هیچ‌کدامشان در متن جنگ نیست. این فیلم‌ها صرفاً نمایش درگیری دو جناح در جنگ نیست، اما بررسی ارتباط و روان‌شناسی آدم‌ها در شرایط جنگ هست و به آن معتقدم. در شرایط جنگ آدم‌ها، قابل مطالعه و تحلیل هستند. شرایطی‌ست که ناخودآگاه شخصیت انسان‌ها بروز پیدا می‌کند و آدم می‌تواند راحت‌تر به «انسان» بپردازد. کما این‌که رمان‌ها و فیلم‌های زیادی درباره‌ی جنگ نوشته و ساخته شده که فیلم‌ها و رمان‌های بسیار موفقی هستند. مهم این است که سوژه درست انتخاب شود.

/بالاخره دوربین حمید نژاد به شهر آمد/

بالاخره نگفتید که چه موقع دوربین شما به شهر می‌آید؟هر وقت سوژه‌ی مناسبی پیدا کردم (مصاحبه بامسعود مهرابی در ماهنامه فیلم درزمان اشک سرما)

/ارتقائ سلیقه مخاطب عام /

حمید نژاد در طول سالهای بسیار فیلمسازی اش نگاه متفاوتی به ارتباط برقرار کردن با مخاطب داشته است . خود او دراین باره گفته : طبیعی‌ست که هر فیلمسازی دوست دارد فیلم‌هایش مخاطب عام و خاص داشته باشد اما شخصاً معتقدم فیلمساز نباید جوهر و اصالت خودش را فدای سلیقه‌ی عام کند. او باید سلیقه‌ی عام را ارتقا بدهد، یعنی شرایطی فراهم کند تا عام با او همراه شود و نه او با آن‌ها.

/دست به هرکاری نمی زنم /

عزیز الله حمید نژاد در زمان فیلم اشک سرما در گفت وگوی دیگری با مسعود مهرابی در ماهنامه فیلم می گوید : فیلم ساختن فی‌نفسه کار ساده‌ای است، اما همیشه به چند دلیل اساسی، بین تولید کارهایم وقفه‌ای طولانی می‌افتد. این موضوع، اول برمی‌گردد به سلیقه‌ی شخصی من در انتخاب موضوع و فیلمنامه‌ای که تصمیم می‌گیرم روی آن کار کنم. دوم به شرایط عمومی سینما برمی‌گردد. سلیقه‌ی شخصی من می‌گوید که دست به هر کاری نزنم. معتقدم فیلمسازی، کاری حساس، دشوار و بامسئولیت است و فیلمساز باید جوابگوی مخاطب عام و خاص‌اش باشد. تلاش می‌کنم روی موضوع‌های نو کار کنم؛ راه نرفته باشد. اگر امروز به من گفته شود دوباره چیزی شبیه هور در آتش بسازم، غیرممکن است این کار را بکنم، زیرا معتقدم که سینمای هور در آتش راهی‌ست که قبلاً طی شده و دوباره رفتنش به نظرم حماقت است. بنابراین، این یک نوع سلیقه‌ی شخصی‌ست که باعث می‌شود صبر پیشه کنم و فیلمی بسازم که در درجه‌ی اول خودم را ارضا کند و بعد مخاطب را. شرایط عمومی سینمای ما هم فعلاً این است که از تجربه‌ی جدید هراس دارد. آن‌ها دنبال موضوع‌هایی هستند که امتحانش را به‌خوبی در گیشه پس داده است.

/فیلمسازی صاحب قصه های بکر ولی …/

همیشه تعدادی از منتقدان سینمای ایران اعتقادداشته اند که حمید نژاد فیلمسازی بوده که مضمون قصه فیلم‌هایش همیشه بکر بوده است. اما اصولاً عزیزالله حمید نژاد فیلمسازی نبوده که اعتقاد داشته یاشد که در ابتدا، بایدحتما قصه ای باشد.چون از نظر او اگر قصه‌ای باشد دیگر نیازی به تحقیق و جامعه‌شناسی نیست. چون قصه وجود ندارد، پس اول دغدغه‌هایی هست که هرچه پررنگ‌تر باشد، برای تبدیل‌کردنشان به قصه، انگیزه‌ی بیش‌تری ایجاد می‌شود.خود او دراین باره گفته : مثلاً فیلمنامه‌ی هور در آتش به این نحو شکل گرفت. آن فضاهای جبهه و زیبایی‌شناختی‌ای که از آن فضاها داشتم در ذهنم تبدیل به قصه شد. درواقع طرح یک‌خطی قصه، در مسیری که با اتوبوس به خانه می‌رفتم، شاید حدود یک ربع تا بیست دقیقه در ذهنم شکل گرفت. ستارگان خاک هم به همین شکل بود، یعنی ابتدا فقط یک دغدغه بود. یک لذت شخصی که از آن موضوع و فضا حس می‌کردم و این‌که حالا چه‌گونه می‌توانم این احساس را به مخاطب منتقل کنم، چیزی بود که ذهن مرا درگیر کرد و موضوع هم خیلی دشوار بود. با مطالعه و تحقیق، پس از چند طرح رسیدم به طرحی جامع‌تر که شد فیلم ستارگان خاک. اشک سرما هم همین روند را طی کرد، یعنی اصلاً قصه‌ای وجود نداشت.

/قصه گوی آدمهای گمنام/

به اعتقاد تعدادی از منتقدان عزیزالله حمیدنژادهمیشه قصه‌گوی آدم‌های گمنام و مهجور بوده . آدم‌هایی با احساسات گرانقدر و والا و در حاشیه. اما این علاقه او به آدمهای گمنام ریشه در کجا دارد .این موضوع در گذشته حمید نژاد ریشه دارد . زمانی که در جنگ حضور داشت .همانطور که خودش در گفت وگویی گفته : دوران جنگ به خودم گفتم اگر قرار است در آینده به صورت حرفه‌ای فیلم بسازم، از آدم‌های گمنام و در حاشیه خواهم ساخت. چون آدم‌های گمنام در اجتماع دیده نمی‌شوند. قلم‌ها و دوربین‌ها همیشه متوجه آدم‌های نامدار است. قصه‌های خوب، لزوماً محتاج آدم‌های نامدار نیست. آدم‌های گمنام اتفاقاً شخصیت‌های پررنگ‌تری برای قصه‌ها دارند. به‌هرحال کارم نوعی ادای دین به آدم‌های گمنام است. علاوه بر آن‌که خودم هم گمنام هستم و بهتر آن‌ها را درک می‌کنم.

 

/رنج کشیدن برای ایمان /

منتقدی درزمان نمایش فیلم ستارگان خاک در ماهنامه گزارش فیلم درباره این فیلم وحمید نژاد نوشته بود که همچنان خواندنی به نظر می رسد :حمید نژادهنوز حرفهایی را می زند که به آنها ایمان دارد . اوهنوز به دشواری دغدغه هایش را به تصویر می کشد .او هنوز برای به تصویر کشیدن آنچه که می خواهد رنج کار کردن در مناطق صعب العبور را برای خودش وگروهش می خرد حتی خطر تعطیلی کاررا هم می ژذیرد تا فیلم را به همان شیوه ای که می خواهد بسازدو این به تنهایی در سینمای امروز که علی الظاهر همه چیز آن به گیشه ریال ودلار ختم می شود باارزش و احترام است .(ماهنامه گزارش فیلم ـشماره پیاپی ۷۰-سال ششم )

/مروری بر کار نامه عزیز الله حمید نژاد/

هور آتش ،زندگی درارتفاعات ،اشک سرما ،ستارگان خاک و….از جمله فیلمهای مهم حمید نژاد در طی دو دهه فیلمسازی بوده اند . فیلمسازی که یازیگری چون گلشیفته فراهانی(که در فیلم اشک سرما بازی داشت ) درباره اودر برنامه شب شیشه ای گفته بود اگر قرار باشد در فیلم آقای حمید نژاد حتی نقش درخت را بازی کنم این نقش را قبول خواهم کرد.

/زندگی درارتفاعات:حتی یک تیر هم شلیک نشد/

اولین فیلم مستند مستقل عزیزالله حمید نژاد «زندگی در ارتفاعات» بود که به گفته خودش الان هم که به این فیلم نگاه می کند نکات بسیار آموزنده ای برایش دارد چون حتی در حال حاضرهم نمی داند آن سال ها چطور به این نگاه رسیده که فیلمی بسازد که در بستر جنگ باشد ولی جنگی نباشد. فیلمی که مواجهه انسان و طبیعت درام آن را در بسترجنگ شکل می دهد. فیلمی که حتی یک تیر در آن شلیک نمی شود.حمید نژاد بعد از این همه سال وقتی نگاه می کند ومی بیند در تمام سوژه های سینمای ایران بخصوص سینمای مستندهیچ فیلمی در آن فضا ساخته نشده، غبطه می خورد که چرا بیشتر از آن نوع مستند کار نکرده است . فیلمی که بستری شد برای سال ها بعد که اشک سرما راساخت.

/شباهتهای اشک سرما وزندگی درارتفاعات/

در واقع فضای جغرافیایی و نوع زندگی آدم های دو فیلم زندگی درارتفاعات واشک سرما شبیه یکدیگراست. اما در مضمون باهم متفاوتند. طبیعت در زندگی در ارتفاعات جزء موانع
اصلی است اما فیلم اشک سرما به تعامل رسیدن دو دشمن در بستر جنگ است واینکه حرف اول را عشق برای رسیدن به صلح می زند.
اما هر دوی این فیلم ها بازتاب تجربیات شخصی خود حمید نژاد از دوران جنگ است که دوست داشت این تجربیات و احساسات را با مخاطب شریک شود .این فیلم ها از آدم
ها و فضاهایی برخوردار است که عزیزالله حمید نژاد با آن ها زندگی کرده و برایش ملموس بوده است .
البته آقای حمید نژاد دراین سالها اعتقادداشته که مضامین این فیلمها از دغدغه های درونی و فکری خودش نشات گرفته که در آن فضای پر از سوء تفاهم جنگ چه چیز می تواند سوء‌تفاهم ها را برطرف کند. او دراین سالها به این رسیده که عشق می تواند چنین کاری انجام بدهد و سوء برداشت ها را به دوستی تبدیل کند.

/انسان وحمید نژاد /

در فیلمهای عزیزالله حمیدنژاد و به گفته خودش بیشتر خود انسان برایش مهم بوده است انسانی که در هر شرایطی بازتاب هایی را از خودش نشان می دهد واین بازتابهاهمیشه برایش جذاب بوده است. چون آدمی که در شرایطخاص قرار می گیرد با کسی که در محیطی پر از صلح و آرامش است فرق می کند.در آن شرایط می شود ماهیت اصلی انسان ها را دید. در این موضوعات هم توان بالقوه ای وجود دارد که از دل آن ها سوژه های جذاب شکل بگیرد.

زندگی در ارتفاعات همان سال در جشنواره پنجم فیلم فجر به نمایش درآمد وبه عنوان بهترین فیلم مستند لوح زرین دریافت کرد.بعد از آن حمید نژاد با اتکا به این فیلم مستند، فیلم اولش«هور در آتش» رامی سازد .یعنی زندگی در ارتفاعات پاساژی شد برای اولین سینمایی بلندش…..

/هور در آتش/

هور در آتش فیلمی بود که در زمان خودش عموما جلب توجه کرد و نظرات مثبتی نسبت به آن ابراز شد و چندین بار نیز تا کنون از تلویزیون به نمایش در آمده است .در زمان ساخت فیلم هور در آتش کمتر تهیه کننده ای حاضر به سر مایه گذاری درباره این فیلم می شد چون فکر می کردند فیلمی غیر قابل اجراست .
اصولا فیلنامه هور در آتش فیلمنامه ای بود که ۷۰درصد آن برروی آب ودرمه می گذشت واز نظر اجرایی وتولیدی برای گروه تولید وکار گردانی بسیار وحشتناک بود که چنین تصاویری را ثبت کنند.در آن زمان اسپشیال افکت با ابتدایی ترین امکانت صورت می گرفت و دادن این حجم مه روی آب بااستقرار دوربین و دکوپاژمدون کار غیر قابل تصور و البته غیر متعارف وجذاب بود .هور در آتش در خارج از کشور نیز موفق بود در جشنواره هایی چون بیرمنگام انگلیس و اسکندریه مصر و جشنواره حقوق بشر و دانشگاه توکیو و حتی در مرکز فرهنگی لینکلن نمایشهای موفقیت آمیزی داشت وبسیاری با آن ارتباط برقرار کردند.فیلم حتی در کانادا اکران عمومی شد وبیش از ۶-۷ جایزه بین المللی گرفت . فیلم هور درآتش که مضمون اصلی آن درباره ارتباط یک پدر و پسر است به نظر مضمونی بود که هر مخاطبی می توانست در هرجای دنیا با آن ارتباط برقرار کند.

/اشک سرما ۱۲سال پس از هور در آتش/

فیلم هور در آتش داستان یک خطی و زیر پوستی داشت و با فضا سازی وبازیها در می آمد و در زمان خودش ودر نوع خودش یک ریسک بزرگ بود .
۱۲سال پس از هور در آتش نیز فیلم اشک سرما نیز برای خودش یک ریسک بود .ساخت این فیلم در برف وبوران وکوهستان و چون درایران چنین فضاهایی در استودیوها وجودندارد و کار درفضاهای طبیعی بسیار مشکل است وبه همین خاطر از لحاظ اجرایی کار شاقی به نظر می رسید .
اشک سرما درواقع با توجه به فیلمنامه درامی که داشت و شخصیت پردازی ویژه ای که برروی شخصیتهای روناک وکاوه صورت گرفته بود بسیار موفق شد .خود حمید نژاد معتقد است که اگر گلشیفته فراهانی در آن زمان در فیلم بازی نمی کرد بازی به این قدرتمندی شکل نمی گرفت .تفاوت بازی پارسا پیروز فر نیز دراین فیلم بسیار مشهود است .
ساخت فیلم اشک سرمااز سالها قبل در ذهن حمید نژاد بود ولی در سالهای اولیه بعد از جنگ اجازه ساخت چنین موضوعاتی را نمی دادند و حتی ۶- ۷سال طول کشید تا در واقع متقاعد شوند که همچنین سوژه ای باید ساخته شود .به نظر حمید نژاد ۶- ۷ سال ممیزی مانع ساخت این فیلم شد و می شد به نکات ظریف تر و دقیقتری دراین فیلم پرداخت .

/عزیز الله حمید نژاد : گلشیفته فراهانی استعداد درخشانی بود که از سینمای ایران ربوده شد/

گلشیفته فراهانی از بازیگران اصلی فیلم اشک سرما است . بازیگری که سالهای زیادی است از ایران مهاجرت کرده است .عزیز الله حمید نژاد معتقد است : گلشیفته فراهانی استعداد درخشانی بود که از سینمای ایران ربوده شد . حمید نژاد در ۱۷ آبان سال ۹۰در مراسمی با عنوان «نکوداشت سه نسل از سینماگران ایران» در هتل «استقلال» تهران و به بهانه عرضه فیلم اشک سرما سخن می گفت افزوده بود: با این شب برفی یاد و خاطره فیلم «اشک سرما» برایم زنده شد. وقتی این بخش‌ها را از فیلم‌های سینمای ایران دیدم انرژی گرفتم. سکانس‌هایی که در حال حاضر کمتر می‌بینیم. سینمای ایران انرژی زیادی دارد که باید به منصه‌ی ظهور برسد.
وی افزود‌ سال‌ها باید دوید تا فیلمی مانند «اشک سرما» ساخته شود. حدود شش سال طول کشید تا شرایط برای ساخت این فیلم فراهم شد.

این کارگردان با اشاره به حضور گلشیفته فرهانی در این فیلم گفت:‌ تصمیم‌گیری‌های عجولانه در سطح کلان می‌تواند استعدادها را فراری دهد و چه خوب است برای هنرمندانی که ماندند شرایطی را فراهم کنیم تا نروند. بی‌احترامی بسیاری از هنرمندان را از پای در می‌آورد و تنها یک توجه کوچک کافی است تا آنها دلگرم شوند.
گلشفیته سه فیلم دفاع مقدسی مهم در این سالها بازی کرد فیلم هایی چون به نام پدر اشک سرماو میم مثل مادر و دریغ از یک تشویق ناقابل.

وی ادامه داد: البته آقای شمقدری تلاش زیادی کردند تا مشکلات گلشیفته حل شود اما اتفاقاتی افتاد و این را از حیطه وظایف ایشان خارج کرد اما باز تاکید می کنم به فکر کسانی که هستند، باشیم.
حمید نژاد همچنین گفت :ما سرفیلم آناهیتا با گلشیفته قرارداد داشتیم ومذاکرات زیادی هم کردیم و اگر مراقبت می شد ومی ماند وکار می کرد دیگر این اتفاقات نمی افتاد . همانطور که خانم حجاردر وضعیت مشاهبه گلشفته فراهانی قرار داشت ولی با درایت مسئولان توانست کار کند و بماند و همچنان در فیلم ها وسریالها بازی می کند.
وی تاکید کرد : سر فیلم اشک سرما گلشیفته فراهانی زحمت زیادی کشید و اشک سرما از بازی‌های شاخص ایشان بود و انرژی زیادی به گروه می داد.
در این مراسم، تصاویر سینماگران نسلهای اول دوم وسوم فیلم‌های آنها که در این مجموعه جمع آوری شده است پخش شد که فیلم عزیزالله حمید نژاد در بخش نسل دوم حضور داشت .

/ستارگان خاک : فیلمی که به مرور دیده شد/

ستارگان خاک از نظر خود حمید نژاد فیلمی ویژه تر ،شخصی تر واورژینال تر بود . فیلمی که درزمان خودش کمتر دیده شد و با گذشت زمان و پخش مکرر از تلویزیون ،مخاطب جدیدتری را جذب کرده و نشان دادکه فیلمی بوده که برای دیدن شده به زمان بیشتری نیاز داشته است .ستار گان خاک درزمان خودش در بدترین زمان ممکن اکران شد ودیده نشد.
ستارگان خاک به سختی هور در آتش و اشک سرما نبود . لوکیشن فیلم لوکیشن دور افتاده ای در یکی از روستاهای دشستان بود و رفت و آمد به آنجا با گروه فیلمسازی ودر گرمای بالای ۵۰درجه باعث شده بود که سختی کار دوچندان شود. دراین فیلم همچنین از بسیاری از نابازیگران استفاده شد .

/شکوفه های سنگی /

شکوفه های سنگی از مهجور ترین ومظلومترین آثار حمید نژاد است که در کردستان ساخته شده و قرار بود چند سال قیل اکران محدودی و در نزدیک به نوروز بگیرد ولی چون زمان آن زمان خیلی بدی بود اکران نشد واز تلویزیون پخش شد . شکوفه های سنگی را جع به زندگی یک هنرمند است که بااستفاده از طبیعت تابلوهای ارزشمندی را خلق می کند و تابلوهایش سعی می کند زندگی یک دانش آموز روستایی را تغییر بدهد . فیلم خطر آثار باقی مانده از جنگ را گوشزد می کند و مین هایی که از زمان جنگ باقی مانده . فیلمی است که بر پاکسازی محیط زیت و زندگی آدمها تاکید دارد.

/آناهیتا/
در این فیلم در عین اینکه یکسری فعالیت های به ظاهر فیزیکی باعث شکل گیری سکانس ها می شود در واقع دغدغه های درونی آدم هاست که انگیزه های آن فضای
فیزیکی را به وجود می آورد. دغدغه «خورشید» نقش اول فیلم که تلاش می کندمحیط اطراف خودش را با یک وسیله علمی بشناسد و آن میکروسکوپ است. او می
خواهد پیچیده ترین مسایل انسانی را از طریق تکنولوژی دریافت کند، تلاش می کند تکنولوژی را در خدمت احقاق حق و کشف حقیقت بکار گیرد.

/آناهیتا باطنی عمیق تر از اشک سرما/

از نظر حمید نژاد فیلم آناهیتا یک سطح و یک باطنی دارد که مضمون عمیقی دارد وباطنش شاید عمیقتر از اشک سرماست. خورشید در پی کلیدهایی است که اگر آن ها را کشف کند خیلی چیزهارا کشف خواهد کرد. کلیدهایی که دانش روز در اختیار انسان قرار می دهد ومی تواند پلی باشد بین دانش و عرفان. به هر حال شخصیتی مثل خورشید ضمن
دانش اندوزی تلاش می کند با دریافت اطلاعات از اشیا اطرافش از جمله مولکول های آب ارتباط تنگاتنگی بین انسان و محیط اطرافش به وجود بیاوردانسانی که دوست دارد ببیند ذرات آب هم دارای شعور هستند و انسان می تواند با آن ها ارتباط برقرار کند . دست مایه موضوع فیلم آناهیتا درواقع شعری از مولوی
است:
نطق آب و نطق خاک و نطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
باد و خاک و آب و آتش بنده اند
با من و تو مرده با حق زنده اند

مولوی همه چیز را ذی شعور می داند یعنی آن ها زنده اند و ما می توانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم .البته این عقیده خودحمید نژاد هم همین هست.

/پرداختن به عرفان ازطریق علم/

عزیزالله حمید نژاد در فیلم آناهیتا سعی کرده بیشتر از طریق مسایل علمی به مقوله عرفان بپردازد.
چون به عقیده او نسل جدید با این زبان منطق آشناترند و با زبان روز بهترمی توانند به معرفت هستی دست پیدا کنندو به همین دلیل از این زاویه وارد
شده است .زمان اکران هم همین قدر که مخاطب بعد از دیدن فیلم احساس کند که محیط اطرافش و مولکول های آب می توانند افکار انسان را ثبت کنند برای او کافی
است که رضایتمندی مخاطبش را داشته است. حتی اگر جنبه عرفانی را قضیه رانگیرد.
به گفته خودش فیلم را طوری ساخته که همه جور آدمی آن را ببیند و درک کند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها