تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۵/۲۹ - ۰۹:۰۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 179830

سینماسینما، احسان مفیدی

مستند ‌بلند «پروژه ازدواج»، ساخته‌ی عطیه عطارزاده و حسام اسلامی

عشق ورزیدن و فرایند قانونی آن، یعنی ازدواج، یکی از بدیهی‌ترین حقوق انسانی به شمار می‌آید، آنقدر بدیهی که تصور منع یک انسان از آن را تقریباً همه غیراخلاقی می‌دانند، اما همین بدیهی‌ترین اگر بخواهد در یک آسایشگاه مددجویان دچار اختلالات روانی صورت بگیرد تبدیل به مسئله‌ی پیچیده‌ای خواهد شد، چنان پیچیده که در نهایت هم نتوان پاسخ مشخصی برایش یافت.
هم حسام اسلامی و هم عطیه عطارزاده، که کارگردانی و تهیه‌کنندگی مشترک مستند «پروژه ازدواج» را بر عهده داشته‌اند، آثار درخور تحسینی در حوزه‌ی مستندهای اجتماعی داشته‌اند و این نشان از دغدغه‌مندی آن‌هاست، و روی خوشی که سیمرغ بلورین جشنواره فجر به مستند «متهمین دایره بیستم» اسلامی نشان داده، نشان از موفقیت او در این حوزه است.
از جهت دیگر، چنان که عطارزاده خود در فیلم روایت می‌کند، تبعات ازدواج برای یک فرد دچار به اختلال روانی، مسئله‌ی شخصی فیلمساز نیز بوده است. عطارزاده ضمن روایت داستان ساکنان «سرای احسان» داستان زندگی خود و شوهرش را، جسورانه و با صداقت برایمان تعریف می‌کند تا بدانیم او هم رنج این مددجوها را از نزدیک‌ترین نقطه‌ی ممکن لمس کرده و بفهمیم که اگر موضعی نسبت به «پروژه‌ ازدواج» دارد، آن را از عمق وجود حس کرده است.
در این مستند چند چیز از طریق همراهی با سوژه‌ها، پزشکان، مشاورین، مدیر مرکز و حتی رفتن سراغ خانواده‌ی مددجویان فهمیده می‌شود: ازدواج برای کسی که مهجور است و نیاز به قیم دارد، هر چند اخلاقی و انسانی می‌نماید و حقی است که به نظر قابل تضییع نیست اما موانع جدی و محکم پزشکی، اخلاقی و حقوقی هم وجود دارد که تا راه حل مناسبی برای‌شان پیدا نشود، پروژه راه به جایی نخواهد برد.
مستند را روایت اول شخص عطارزاده پیش می‌برد اما این باعث نشده که نوع نگاه او به مسئله پیشی بگیرد، هرچند به نظر می‌رسد که نگاه خود او هم در میانه‌ی راه دچار تحول می‌شود. نوع نگاه متفاوت دو کارگردان باعث ایجاد تعدیل در سوگیری نسبت به موضع مستند شده است، حسن دیگر اینکه بانوان و آقایان مددجو هر کدام راحت‌تر با جنس موافق خود بوده‌اند و او را به خصوصی‌ترین مناسبات زندگی‌شان راه داده‌اند.
رفت و آمد مستمر و رفاقت مستندسازها با «سرای احسان» باعث شده تا آن‌ها چنان مورد وثوق مددجو و پزشکان قرار گیرند که هم، سیف الله، مددجویی که عاشق سحر است، آن‌ها را به بهشت برینش، که همان گلخانه‌ی مجموعه باشد راه دهد، و هم پزشکان به جلسه‌ی مشاوره درباره‌ی امکان یا عدم امکان پروژه‌ی ازدواج. واقعیت این پذیرش آنجا عیان می‌شود که مخالفت‌های جدی و صریح اطباء در جلسه، با اقامه‌ی دلایل محکم از طرف هر کدام بسیار طبیعی و باورپذیر از کار درآمده است و مددجوها هم آنقدر شفاف هستند که بفهمی این دو را به عنوان شاهدی بر عشقشان پذیرفته‌اند.
مستند «پروژه‌ی ازدواج» در زمانی بالغ بر دو سال ساخته شده و در جشنواره‌‌های معتبر داخلی به نمایش درآمده است و از آنجا که توانسته به خوبی از سرمایه‌گذار خارجی بهره برد، در جشنواره‌های خارجی نیز دیده شده که ماحصل آن به جز نگاه تماشاگران بین المللی، جایزه‌ی «نسل آینده» و «کتابخانه‌ی ملی فرانسه» از سی و نهمین جشنواره‌ی «ژان روش» فرانسه است.
به زعم نگارنده اینکه در پایان مستند چه روی می‌دهد و عشق به سرانجام می‌رسد یا نه، مسئله‌ی مهمی نیست، اصولاً کارکرد مستند این نیست. مستند باید سوال ایجاد کند، شاخک‌ها را حساس کند و جامعه را یاد مسئولیت‌های از یاد رفته‌اش بیاندازد، کاری که به نظر می‌رسد مستند «پروژه‌ی ازدواج» خوب از عهده‌اش برآمده است.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها