تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۶ - ۱۵:۰۵ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 108135

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی

ششمین فیلم سینمایی محمدعلی باشه‌آهنگر با نام «سرو زیر آب» در ادامه همان حال‌وهوای همیشگی آثار پیشین این فیلم‌ساز («فرزند خاک»، «بیداری رویاها» و «ملکه»…) در فضایی شکل می‌گیرد که اگرچه به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن می‌پردازد، با این همه، هرگز از حادثه‌پردازی‌های آمیخته به هیجان و فضای پر از زد و خورد و بارش گلوله‌ها و خمپاره‌ها در آن نشانه‌ای نمی‌بینیم. هرچند در فضای «ستاد معراج شهدا» حضور تلاش‌گرانی گمنام در لباس رزمندگان، با روابط معمول میان این‌گونه نیروها، برای مخاطبان فیلم یادآور جبهه‌های جنگ است و با دیدن چهره جهانبخش کرامت (بابک حمیدیان) به عنوان رزمنده ستاد معراج و یکی از کسانی که در کشف پیکر شهدا، تشخیص هویت و شناسایی آن‌ها تلاش و دوندگی آشکاری دارد، ناخواسته و به‌سادگی آنان را به روزهای پرتب‌وتاب جنگ پرتاب می‌کند.

موضوع فیلم و مضمون و درون‌مایه اصلی آن، که از دل حوادث فیلم به مخاطب منتقل می‌شود، آشکارا نشان می‌دهد نویسندگان فیلمنامه (حامد و محمدعلی باشه‌آهنگر) کوشیده‌اند از شعاری شدن فیلم پرهیز کنند و در شخصیت‌پردازی آدم‌های اصلی و محوری فیلمنامه نیز به گونه‌ای عمل کنند که با آدم‌های سیاه و سفید (چهره‌هایی یک‌سره پاک و بی‌گناه یا آدم‌هایی تردامن و گناه‌آلوده) روبه‌رو نشویم. گذشته از همه این‌ها، فیلم درباره هیچ‌یک از موضوعاتی که به چالش‌‌های جدی میان شخصیت‌های داستان تبدیل می‌شود، هرگز قضاوتی نمی‌کند. گذشته از این‌ها، با امانت‌داری و واقع‌بینی از حضور همه اقوام در جنگ، تصاویری باورپذیر ارائه می‌دهد که شاید تنها در یکی دو فیلم، به آن پرداخته باشند.

باشه‌آهنگر را می‌توان از جمله هنرمندانی دانست که با پشتوانه نگاه و بینش فردی و در سایه آموخته‌هایش در دانشکده سینما و تئاتر در مجموعه دانشگاه هنر، ضمن وفاداری و علاقه‌مندی به مفاهیم معناشناختی حوزه دفاع مقدس، همواره رگه‌هایی آشکار از برخی گرایش‌های روشن‌فکرانه -در لایه‌های زیرین و بخش‌های ناپیدای اثرش- در فیلم‌هایش جای می‌دهد تا مخاطب دریابد از چنین منظری، می‌توان نگاهی تازه‌تر به جنگ داشت؛ نگاه تازه‌ای که صد البته با کمترین لغزش می‌تواند سازنده چنین اثری را به ساختن فیلمی ضدجنگ متهم کند! مُهر و نشانی که صد البته به گواهی ساخته شدن فیلم‌هایی چون «فرزند خاک» و «بیداری رویاها» و… به هیچ روی نمی‌تواند بر پیشانی اثری مثل «سرو زیر آب» نقش ببندد!

درخشش ششمین فیلم باشه‌آهنگر در سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر و دریافت جایزه‌های بهترین فیلم‌برداری، بهترین طراحی صحنه و لباس و بهترین فیلم با نگاه ملی، به‌خوبی نشان می‌دهد که وقفه پنج یا شش ساله این کارگردان در کار فیلم‌سازی، به معنای دور شدن او از فضای تولید آثاری متفاوت با نگاهی تازه نبوده است.

یکی از اصلی‌ترین امتیاز‌های فیلمنامه را باید در انتخاب موضوع بکر و تا حدودی فراموش‌شده جنگ دانست. در فیلمنامه، نیروی محرک و پیش‌برنده همه حوادث فیلم و چگونگی چینش ماجراها، درست از نقطه‌ای آغاز می‌شود که جهانبخش کرامت دچار شک می‌شود و افتادن خوره تردید و دودلی به جان این رزمنده مومن، برای او نوعی عذاب وجدان و آزردگی روحی ایجاد می‌کند. خوره تردید از وقتی به جانش می‌افتد که فکر می‌کند جنازه شهید گمنامی را به اشتباه به خانواده دیگری تحویل داده است! سفر ظاهری جهانگیر برای پی‌جویی و کشف ِحقیقت، نوعی تلاش برای اثبات بی‌گناهی و رسیدن به آرامش روحی او به حساب می‌آید.

جایی از داستان فیلم که عمل رویارویی ناخواسته و در عین حال بسیار طبیعی یک خانواده زرتشتی – ایرانی با یک خانواده مسلمان از اقوام منطقه غرب و جنوب غربی ایران در آن شکل می‌گیرد، به‌سادگی می‌توانست به یکی از پرخطرترین نقطه‌های لغزش فیلمنامه‌نویسان بدل شود. درحالی‌که در این اثر، با ظرافت هرچه تمام‌تر، بدون جانب‌داری آشکار از این یا آن خانواده و بدون توجه به باورهای دینی آنان، فیلم‌ساز از طریق «درد مشترک» آن‌ها، این دو قوم و دو خانواده را که در واقع دو باور دینی و دو گرایش به‌ظاهر متفاوت را نمایندگی می‌کنند، به هم نزدیک می‌کند.

در انتخاب چهره‌های پرتنوع و پرشمار بازیگران فیلم که در بسیاری از فیلم‌ها و نمایش‌های دیگر نیز خوش درخشیده‌اند، هوشمندی آشکاری دیده می‌شود. بازی بسیاری از بازیگران فیلم، از جمله بابک حمیدیان، مهتاب نصیرپور، مسعود رایگان، رضا بهبودی و… در خدمت نقش‌هایشان در چنین فیلمی است و همکاری دیگرباره علیرضا زرین‌دست در مقام مدیر فیلم‌برداری با باشه‌آهنگر و استفاده مناسب از فضاسازی‌های مربوط به طراحی صحنه و لباس (عباس بلوندی) به جذابیت هر چه بیشتر چنین اثری بسیار کمک کرده است.

ایده جذاب و بکر فیلم و طراحی صحنه بسیار طبیعی و تاثیرگذار فضای ستاد معراج شهدا باعث می‌شود مخاطبان فیلم برای نخستین بار با رویارویی پرتنش کسانی که مسئولیت سخت و سنگین شناسایی و تشخیص هویت شهدای گمنام را بر عهده دارند، آشنا شوند.

فیلم «سرو زیر آب» اگرچه ممکن است برای تماشاگران این روزهای سینمای ما که به دلیل مجموعه فشارهای ناشی از تحریم‌ها و تنگناهای اقتصادی، ناخواسته به فیلم‌های «شادی‌آور» ضعیف و بی‌کیفیت گرایش بیشتری نشان می‌دهند، اثر چندان گرم و گیرایی به نظر نرسد، اما برای سینمادوستان و کسانی که به مجموعه آثار یک فیلم‌ساز نظر دارند، با همه ضعف‌های اندک‌شمارش، از جمله ورود دیرهنگام و با تاخیر به بخش درگیرکننده ذهن مخاطب فیلم، وجود یکی دو داستانک فرعی و افراط در استفاده احساسی هیجانی از موسیقی متن (کار بهزاد عبدی)، در مجموع کاری قابل اعتنا به شمار می‌آید.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها