تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۱/۲۷ - ۲۳:۱۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 45667

سیروس الوندسیروس الوند، کارگردان نوشت:

زمانی که نوجوان بودم به دنیای ادبیات علاقه زیادی داشتم و آثار بزرگان ادب داخلی و آثار ترجمه شده را دنبال می‌کردم. این در حالی بود که شعر کلاسیک و شعر نو هم به یک اندازه برایم اهمیت داشتند تا اینکه به سمت مطبوعات کشیده شدم. من از ۱۶ سالگی برای روزنامه اطلاعات کار می‌کردم و دستمزد می‌گرفتم. در ۱۹ سالگی عضو مجمع منتقدین ایران شده بودم و دیپلم افتخاری از مجمع منتقدین و از دست آقای کیمیایی و جمال امید دریافت کردم که تاثیر زیادی روی من گذاشت. با این حال تصور می‌کردم که سرنوشت من ادبیات خواهد بود و شعر و ترانه نوشتن رو به‌طور جدی دنبال می‌کردم. رفته رفته احساس کردم سینما چیزهایی در خود دارد که در ادبیات پیدا نمی‌شود یا حداقل من نمی‌توانم به آن دست پیدا کنم. در آن دوران، دو تا فیلم تاثیر زیادی در نگاه من داشتند. یکی فیلم «سرگیجه» ساخته هیچکاک و دیگری فیلم «داستان وست ساید» ساخته رابرت وایز بود. فیلم «سرگیجه» که یک درام عجیب و غریب روانشناسانه و فیلم «داستان وست ساید» هم سینمایی کاملا متفاوت بود با فضایی تئاتری و موزیکال که در دل یک داستان عاشقانه و موزیکال، کسی چاقو می‌خورد و فیلم به طرز غافلگیر کننده‌ای رئال و واقعی می‌شد. این سوال برایم پیش آمد که چطور می‌شود در قالب رقص و فضای موزیکال، قصه‌ای تعریف کنی که بعد به یک تراژدی واقعی منجر شود. این دو فیلم جادویی در خود داشتند که روی من تاثیر گذاشتند.

در دوره‌ای که من به عنوان گزارش نویس در روزنامه اطلاعات مشغول بود. طی دوره‌ای به ما آموزش دادند که از وقایعی که در شهر اتفاق می‌افتد، گزارش تهیه کنیم. مثلا طی مسابقات اتومبیل‌رانی که در ایران برگزار شد، دختر و پسری را پیدا کردم که طی مسابقات رالی با هم آشنا شده بودند و ازدواج هم کرده بودند. این سوژه‌ای بود که من در گزارشم به آن اشاره کردم و گزارش‌های زیادی تهیه کردم که چاپ نشدند تا اینکه روزی در منطقه راه‌آهن سیل آمد. آن منطقه از آب پر شده بود و کارگران با کول کردن مردم و گرفتن پول، شغلی برای خود دست و پا کرده بودند. من گزارشی از این واقعه تهیه کردم با عنوان «آبی که برای عده‌ای نان شد.» انتخاب تیتر در آن زمان فقط بر عهده سردبیر بود و ما خودمان تیتر نمی‌زدیم اما من برای گزارشم، تیتر گذاشتم و اتفاقا گزارش با همین تیتر کار شد و من تبدیل به یک روزنامه نگار شدم درست خیلی پیش از آنکه کارگردان سینمای ایران شده باشم.

منبع: روزنامه همبستگی

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها