سینماسینما، آیدا مرادی آهنی:
بعد از سینمای اصغر فرهادی، ما بیشتر متوجه این نکته شدیم؛ اینکه عنصر مهم غایب در اغلب فیلمهای ما چیست؟ خود فرهادی بعدها در جلسات کارگاههایش سعی کرد با اشاره به شیوههای سیدفیلد و مَککی، و روش فیلمنامهنویسی خودش به فیلمسازان جوان بگوید فیلم یعنی پیرنگ، پیرنگ و پیرنگ؛ آنوقت است که با رعایت جزئیات مینیاتوری دیگر میتوان آن را ارتقا داد. و ما دیدیم که میشود در ایران هم فیلمی با پیرنگ درست تماشا کنیم. مهمتر اینکه پیرنگ فیلمهای او همواره ممزوج با فلسفه پشت نگاه شخصیتهاست. این شد که بعد از سینمای او، منتقدها راحتتر در سالنهای جشنواره فیلمسازان را هو کردند.
اما در مورد سعید روستایی؛ در سینمای ایران بارها اتفاق افتاده که در ابتدا فیلمی و فیلمسازی ستایش میشود، اما یا خود فیلم -بعد از چند ماه- یا فیلمساز -بعد از چند فیلم- جایگاهش را از دست میدهد. بلایی که سر فیلمسازی مثل کاهانی آمد. شاید با نگاه به کارنامه کنونی سعید روستایی بتوان نگاهی به دلیل این اتفاق انداخت.
یادم است مجید اسلامی جایی میگفت: «به سعید روستایی گفتم حالا همه دارند ازت تعریف میکنند، چند ماه دیگر فحشها شروع میشود.» و تا حدی هم شد. آقای اسلامی این را به بیرحمی منتقدان ربط میدادند، اما من جور دیگری به ماجرا نگاه میکنم. هروقت فیلمی -از هر نظر- متفاوت وارد سینمای ما شده، سینما و سینماگران شوکه شدهاند. اما این شوکِ احساسی جای آنکه سبب شود مدتی زبانشان بند بیاید (چون این کاری است که معمولا شوک با آدم میکند)، باعث شده شروع به پُر کردن صفحات کنند. کمی که میگذرد و همه درباره آن تفاوت بهغایت حرف میزنند، تازه صحبت از آن غایب همیشگی میشود؛ داستان و به عبارت خیلی خیلی بهتر پیرنگ. آن وقت است که داد همه درمیآید. «ابد و یک روز» فیلمی با دیالوگهای درخشان است و بازی گرفتن کارگردان اثر دیالوگها را چندبرابر کرده. متفاوت است، اما درنهایت یک موقعیت است؛ موقعیتی از یک داستان. اما چرا وقتی بحث فیلمهای کوتاه روستایی است، درباره «ابد و یک روز» هم صحبت میکنیم؟
فیلمهای کوتاه روستایی اغلب یک موقعیت را روایت میکنند. شخصیتهای او در یک موقعیت ایستادهاند و اتفاقی رخ میدهد. چنین ساختاری در گونه فیلم کوتاه کاملا پذیرفته است. اما در قالب فیلم کوتاه هم وقتی وجود موقعیت به داستان میچربد، نویسنده به دو راهکار دست میزند که تنها در صورت حرفهای بودنش میشود اسم حیله روی آن نگذاشت.
اول اینکه برای رنگ دادن به صحنه، شخصیت یا کاراکتری به موقعیت اضافه میشود که بودن آن توجیهپذیر نیست و گاه حتی نقشی در حد دکور صحنه دارد؛ اتفاقی که در فیلم کوتاه «خیابان خیلی خلوت» میافتد. آیا حضور و عدم حضور دوستِ دختر در پیشبرد موقعیت نقشی دارد؟ در فیلم کوتاه، نویسنده تنها در صورتی تن به این کار میدهد که بخواهد ما را متوجه نکتهای درباره همان موقعیت کند. عین این اشکال در فیلم دیگر یعنی «از طرف آنها» هم اتفاق میافتد. وجود برادر کوچک که هر از گاهی جملهای کوتاه میگوید، توجیهپذیر نیست.
راهکار دوم، پیشبرد صحنهها با دیالوگهای پینگپونگی و بجاست. حتی اگر فقط «ابد و یک روز» را دیده باشید، میدانید که روستایی در چنین کاری بسیار تواناست. اما زمانی که شخصیتها تنها در یک موقعیت قرار دارند، چنین دیالوگهایی در اوجِ درخشان بودن، و با ظاهری از کلمات متفاوت تنها در حال انتقال یک مفهوم تکراری هستند. چند دقیقه نهچندان کم از فیلم «از طرف آنها» میگذرد و دیالوگهای بینقص فقط و فقط دارند از یک مشکل تکراری حرف میزنند. بسیار ظریف اطلاعات میدهند، اما اطلاعات تکراری. ما ۱۰ بار میشنویم این پول از کجا آمده، وضع کادو دادنِ خانواده مادری چطور است و هزار دست از این قبیل حرفها بدون هیچ فرازوفرودی در ماجرا ردوبدل میشود. و مگر همین فرازوفرود نیست که باید منجر به شکلگیری داستان شود؟ برای همین فیلم مثل آهنگی است که روی یک ریتم تند میرود جلو و سرانجام بیکُنش میایستد. از علت و منطق موقعیتی که خودش ساخته جا میماند؛ برادر و خواهرِ نگران، تنها با توجیه سُستِ مادر درباره بزرگ فامیل و کادو زیاد قانع میشوند، اما هیچکس به مادر نمیگوید چرا این کادو زیاد را فقط به بزرگ فامیل نمیدهد تا بقیه مجبور باشند کادو زیاد بدهند؟ درنهایت، جریان بیوه بودن عروس که نشان دیگری بر بیهودگی تلاش مادر است، مثل یک عنصر غافلگیری در انتها مطرح میشود که برای نویسندگان امروزی بههیچوجه اعتبار ندارد. همچنین، تکرار اطلاعات و زدن حرفهای تکراری در فیلم کوتاه «شنبه» که به نسبت بقیه فیلمهای کوتاه روستایی دارای اسکلت محکمتری است نیز وجود دارد. اما به نسبت کمتر و کمرنگتر. چرا؟ وجود پیرنگِ قویتر، داستان را از این ورطه دور نگه میدارد. در «شنبه» همه چیز با منطق داستانی پیش میرود. و این میتواند دلیل نسبتا خوبی برای نکات گفتهشده باشد.
«مانتوهای رنگ روشن» فیلم کاملا متفاوتی است که زوال یک زندگی مشترک را بررسی میکند؛ فرهنگ یک خانواده سطح پایین و ماجراهای عروسشان را. بنابراین فیلم به دلیل گونه متفاوت در ورطه این ایرادها نمیافتد. چه بسا که بهترین امتیاز فیلم تدوین آن است. تدوین به طرز حرفهای داستانگوست.
از آنجا که پایه فیلم بلند روستایی را تا حدی فیلمهای کوتاهش میسازند، با تماشای «ابد و یک روز» میبینیم که واقعا همان ایرادها در فیلم بلند او نیز وجود دارد. سینمایی متفاوت، دیالوگهایی درخشان؛ اما موقعیت و بس. آدمها از اتاق میپرند به حیاط و از آنجا به پشتبام و مدام به هم تکه میاندازند. طعنهها عالی است، اما همهشان یک چیز میگویند: این خانواده داغان است. و ما این را از دقایق اول گرفتهایم.
ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- صدور پروانه ساخت سینمایی جدید برای افخمی، روستایی و ۴ کارگردان دیگر
- پیوستن رضا بابک و شیرین اسماعیلی به «با خشم به گذشته نگاه کن»
- معرفی بازیگران نمایشی به تهیهکنندگی سعید روستایی
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- «متری شیش نیم» در میان آثار سال سینمای بریتانیا
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- واکنش فراگیر رسانههای فرانسه به حکم صادر شده برای سعید روستایی
- نمایش ویژه «دونده» در یک جشنواره فرانسوی
- سعید روستایی رئیس هیات داوران یک جشنواره فرانسوی شد
- این فیلم واقعا شما را ترسانده است!/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- تلخ، جسور و عصیانگر/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- «برادران لیلا» در سینماسینما
- وقتی شخصیتها دوستداشتنی نیستند/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- میتوان برادر لیلا هم نبود/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- ابد و صد روز/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟