سینماسینما، حمیدرضا گرشاسبی
از کارهای سختی که میتواند در زندگی یک آدم/تماشاگر پیش بیاید، یکی همین است که پای فیلمی بنشینی که نه فقط چیز تازهای به تو ارائه نمیدهد، که زور میزند آدمهایش را از نقطه الف به نقطه ب برساند؛ آن هم با حرکتی لاکپشتوار. حالا به اینها اضافه کنیم که لاکپشت قصه خودش هم نای رفتن ندارد و نسبت به راه هم آشنا نیست. یعنی مدام مجبور است به گوشه و کنار نگاه بیندازد و چشمهایش را تیز کند و بهکرات راست و چپ جاده را از نظر بگذراند. این طوری تا از الف به ب برسد، هم جان از کف خودش رفته و هم از ما که قرار است حرکت او را تماشا کنیم. خب جذابیتی ندارد این تماشا. داریم از فیلم «دوباره زندگی» حرف میزنیم؛ فیلمی کممایه و کسالتبار که ماندنِ با آن تا پایانش، از آن دست کارهای سخت است. ظاهرا عمدی هم از طرف سازندگان بوده که آدمهای فیلمشان را کم و کمتر کنند تا جهان بسته و خسته آن پیرمرد و پیرزن را بیشتر بیرون بزنند. برای مثال اشاره میکنم به عکاس، دکتر و سفارتخانهچی که بیرون از قاب قرار میگیرند و ما تنها صدایشان را میشنویم، تا مثلا آن دو نفر غریبه و غریبهتر باشند در جهانی که زیستش میکنند. اینچنین شاید رنج زندگیشان بیشتر عیان شود. این کاری است که سازندگان میخواستهاند انجام دهند. به نظر میرسد پیشتر و بیشتر نویسندگان اینطور میخواستهاند و کارگردان نیز گردن نهاده است.
قرار است پیرمرد و پیرزن داستان دوباره زندگی بگیرند. قرار است به حیاتی دیگر پا بگذارند به جای آنکه به حیاط خانه سالمندان وارد شوند. اگر زن در آغاز داستان و در هنگامه گرفتن عکس، حوصله خندیدن ندارد و «من نمیخندم» را فریاد میزند، در پایان به قرینه آغاز، باید بخندد و امیدی دوباره پیدا کند برای زندگی. سازندگان خواستهاند به یک پیرمرد و پیرزن زندگی تازه ببخشند، اما گویا فراموش کردهاند آنها حیات دو نفر دیگر را گرفتهاند تا این دو نفر از رفتن به خانه سالمندان دست بکشند و بنشینند در خانه خودشان و تا سالهای سال زندگی کنند. وقتی دو نفر را بکشیم تا دو نفر دیگر بخندند، چه ارزش افزودهای را خلق کردهایم؟ قطعا مرگ عروس و پسر از سر تقدیر نبوده، که به دست نویسندگان صورت گرفته است. فیلم نمیگوید چه بلایی سر آنها آمده است و خیلی چیزهای دیگر را نیز نمیگوید. این مثلا «پاسخ ندادنها و در هالهای از ابهام گذاشتنها» نیز از آن مولفههای مجعولی است که برای برخی تبدیل به مولفهای در جهت هنری و تجربی بودن شده است.
به نظر میرسد اصلِ موضوع در فیلم «دوباره زندگی» ورود یک کودک به زندگی دو سالمند است. این را باید نقطه عطف داستان تلقی کنیم. از اینجاست که سیر حرکتی آنها تغییر میکند و وارونه میشود. اما این اتفاق درست بعد از ۴۰ دقیقه از شروع داستان میافتد. آن هم برای فیلمی نزدیک به ۷۵ دقیقه. قبلش چه چیزی داریم؟ عملا هیچ. و بعد از آن چه داریم؟ عملا هیچ.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- الهام حسینزاده: «هنر و تجربه» به تمرکز پایگاهی، نمایشی و تبلیغاتی نیاز دارد
- کاوه مظاهری: نظم و تمرکز در اکران «هنر و تجربه» ضروری است
- هنروتجربه، شاهرگ حیاتی ورود به سینمای جهان
- اطلاعیه موسسه هنروتجربه در واکنش به تصمیم سازمان سینمایی/ قدردانی از سینماگران، امید به آینده
- افتتاح دومین دوره «نگاهی بر سینمای چین» با نمایش فیلم ژانگ ییمو
- اعلام اسامی فیلمهای حاضر در دومین دوره «نگاهی بر سینمای چین»
- به همت موسسه هنروتجربه و سفارت چین در ایران؛ دومین دوره «نگاهی بر سینمای چین» برگزار میشود
- «بوتاکس» در گروه هنروتجربه اکران میشود
- اکران آنلاین دو فیلم از ۱۲ خرداد
- واکنش «هنروتجربه» به بیانیه داوران جشنواره فیلم فجر؛ نام سیمرغ «هنروتجربه» تغییر کند
- روایتی نو از یک موضوع تکراری/ نگاهی به فیلم «یلدا»
- سگها و آدمها/ نگاهی به فیلم «داگمن»
- حقایقی درباره جزیره رنگین به بهانه نمایش ویژه آن در گروه هنروتجربه
- عقرب/ نگاهی به فیلم «تمام چیزهایی که جایشان خالی است»
- وقتی قاتل یک زن است / نگاهی به فیلم “مهین”
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت





