تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۱/۱۶ - ۱۵:۴۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105712

سینماسینما، نیکان راست قلم:

 

فارغ از هر نگاه ترحم برانگیزی که بخواهد “شبی که ماه کامل شد” را به دلیل اینکه کارگردانش یک زن است، ستایش کند، ما با یک فیلم ملتهب، پرکشش و دیدنی و پر زحمت طرف هستیم که نمی گذارد از کنارش به سادگی عبور کنیم. فیلمی درگیر کننده که این بار موضوع ازلی-ابدی خشونت و رادیکالیسم افراطی مذهب را از دریچه نگاهی زنانه با همه ی ظرافت و ظرفیتش نشانمان می دهد و حالا دیگر این همان نخ تسبیح کارهای نرگس آبیار است. چه آن زمان که دوربینش با مادری چشم به راه فرزند در شیار ۱۴۳ همراه است، چه آن زمان که با دختربچه ی نفس در دل جنگ همراه می شویم و چه حالا که نفسمان پا به پای فائزه میان خون و کشتار غیرانسانی القائده میگیرد و اسم ریگی تن او و ما را همزمان می لرزاند. اینجاست که جنسیت فیلمساز مطرح می شود نه اینکه بخواهیم به خاطر سختی اجرایی اثر چشممان را به روی کاستی های آن ببندیم و بگوییم چون فیلمساز یک زن است بر او می‌بخشیم. آبیار و سینمایش حالا دیگر آنقدر جسورانه و مطمئن قدم بر میدارد که نیازی به این نوع نگرش ندارد. “شبی که ماه کامل شد” پر از نقاط قوتی است که جایشان در سینما خالی است. قصه ای بکر و تازه و دوربینی که در میان آن همه پلشتی از رنگ ها و طبیعت بی بدیل سیستان و بلوچستان غافل نشده است و دو روی سکه را، عشق و نفرت را و زیبایی و پلیدی را درست و به اندازه نشانمان می دهد. گروه درجه یک و بی رقیب بازیگرانش به خصوص هوتن شکیبا و فرشته صدر عرفایی و آرمین رحیمیان که جولان بازیگری می دهند. با این همه، فیلم باز هم طبق روال همیشه ی کارهای آبیار بی جهت طولانی و نیازمند یک تدوین دوباره و اساسی است. طبعن فیلمبرداری شلخته و بی هدف و تکان های شدید دوربین هم مخاطب را بیهوده عصبی میکند و صحنه های تعقیب و گریز و کشتار میتوانست اجرایی حرفه ای تر داشته باشد و البته ای کاش فیلمنامه نویسان اثر، فکری هم به حال بی خاصیت بودن آن مأمور ایرانی در قصه می کردند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها