تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۱۰/۲۵ - ۰۴:۰۲ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 77328

 
سعید مروتی منتقد سینما در روزنامه آسمان آبی نوشت :

«اجاره‌نشین‌ها» نقطه آغاز پرثمرترین دوره فیلمسازی داریوش مهرجویی است؛ دوره‌ای که یک دهه طول کشید و مهرجویی در اوج خلاقیت و توانایی و پختگی فیلم‌های فوق‌العاده‌ای ساخت. اتفاقی که درمورد فیلمسازان هم‌نسل مهرجویی، رفقای موج‌نویی‌اش هم با فراز و نشیب‌هایی رخ داد. در دورانی که مهرجویی با «اجاره‌نشین‌ها»، «هامون»، «بانو»، «سارا»، «لیلا» و «درخت گلابی» در اوج به‌سر می‌برد، تقوایی «ناخدا خورشید» و «ای ایران» را ساخت. کیمیایی با «سرب»، «دندان مار»، «ردپای گرگ» و «سلطان» پیوند تازه‌ای با علاقه‌مندان پرشمارش برقرار کرد. بیضایی با «شاید وقتی دیگر» و «مسافران» و علی حاتمی با «مادر» و سریال «هزاردستان» نشان‌دادند نمی‌شود نادیده‌شان گرفت. بعد از برخورد دفعی با فیلمسازان موج نو در ابتدای دهه ۶۰، ظاهرا قرار بود سینمای پس از انقلاب، بدون حضور امثال مهرجویی و کیمیایی به مسیرش ادامه دهد. آن‌چه در فاصله سال‌های ۶۱ تا ۶۵ شاهدش بودیم، به مدیران سینمایی وقت ثابت کرد نمی‌شود صرفا به نسل تازه فیلمسازان پس از انقلاب دل‌ خوش کرد. نتیجه این‌که فیلمسازان رانده شده، دوباره امکان فعالیت در سینما را یافتند.
مهرجویی هم پس از توقیف «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» چند سالی را در فرانسه گذراند و فیلم «سفر به سرزمین رمبو» را ساخته و چند فیلمنامه با غلامحسین ساعدی نوشته بود، به ایران برگشت. کارگردانی که قبل از انقلاب با «گاو»، «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» روستایی‌ها، شهرستانی‌ها و حاشیه‌نشین‌ها را در مرکز توجه قرار داده بود، در میانه دهه ۶۰، با هوشمندی متوجه شد باید سراغ طبقه متوسط شهری برود؛ طبقه‌ای که در آن سال‌ها هم کمتر فیلمسازی سراغش می‌رفت. مهرجویی باز در یک تصمیم هوشمندانه دیگر جسارت کرد و در حالی‌که به‌عنوان کارگردان فیلم‌های تلخ اجتماعی با بن‌مایه فلسفی شناخته شده بود، سراغ کمدی رفت. آن هم در شرایطی که در میانه دهه ۶۰، سینمای ایران به تبع شرایط سیاسی، اجتماعی، زیادی عبوس و جدی به‌نظر می‌رسید.
نکته کلیدی درباره مهرجویی آن سال‌ها، قدرت انطباق شگفت‌انگیزش در مواجهه با شرایط است. شرایط تغییر یافته نسبت به دهه ۵۰، بسیاری از هم‌نسلان مهرجویی را گیج کرده بود، ولی او با هوش درخشانش خیلی‌زود توانست هم اعتماد مدیران را به‌دست آورد و هم به دایره مخاطبانش بیفزاید.
در حالی‌که سال‌های پس از انقلاب، به‌اندازه انگشتان یک دست هم کمدی استاندارد و قابل‌قبول ساخته نشده بود و معدود کمدی‌های آن دوران در سطح فیلم‌هایی از جنس «مردی که موش شد» بود، مهرجویی با «اجاره‌نشین‌ها» بهترین کمدی سینمای ایران تا آن زمان را ساخت. حالا که ۳۰سال از آن دوران گذشته و در این فاصله کمدی‌های شاخصی چون «لیلی با من است»، «مارمولک»، «دایره زنگی»، «ورود آقایان ممنوع» و… ساخته شده، «اجاره‌نشین‌ها» همچنان جایگاه خود را به‌عنوان بهترین کمدی تاریخ سینمای ایران حفظ کرده است. آن‌چه درباره نمادین بودن ماجرا، لوکیشن‌ خانه و شخصیت‌ها از زمان اکران «اجاره‌نشین‌ها» تا امروز گفته شده را می‌توان با خیال آسوده کنار گذاشت و فیلم را بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌های نمادینش بارها و بارها تماشا کرد و همچنان لذت برد. این فیلمی است که به‌‌عنوان کمدی درست اندیشیده و درست ساخته‌شده است.
«اجاره‌نشین‌ها» را می‌توان از معدود کمدی‌های مبتنی بر قواعد ژانر در سینمای ایران دانست. فیلمی که بدون پناه بردن به هجو، سنت روحوضی و… سراغ سرچشمه‌ها رفته است؛ سراغ ژانر کمدی و سازنده‌اش بدون در نظر گرفتن پیشینه‌اش به‌عنوان کارگردان فیلم‌های «گاو»، «پستچی»، «دایره مینا» به ساختار درست کمدی و اجرای صحیح صحنه‌ها فکر کرده و همه پیرایه‌ها را زدوده و به اثری رسیده که ساختمانش برخلاف ساختمان متزلزل ساکنان «اجاره‌نشین‌ها»، بسیار محکم و منسجم است. ۳۰ سال گذشته و «اجاره‌نشین‌ها» همچنان تماشاگرش را می‌خنداند و سرگرم می‌کند. هنوز عباس آقا سوپرگوشت و آقای قندی درخشان‌اند و بقیه هم آن‌قدر متقاعدکننده هستند که با ادایی بودن سالک، خیلی توی ذوق نزنند. مثل پایان خوش تحمیلی فیلم که همچنان می‌شود جدی‌اش نگرفت و از تماشای بهترین کمدی ایرانی همه این سال‌ها لذت برد، خندید و سرگرم شد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها