بهناز شیربانی در شرق نوشت :
برای بسیاری که نام مسعود بخشی را با ساخت مستند «تهران انار ندارد» و فیلم بلند «یک خانواده محترم» به یاد میآورند، دیدن فیلم «یلدا» در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر کمی غافلگیر کننده بود. پرداختن به موضوع قصاص یا به تعبیر مسعود بخشی، بخشش در این فیلم و فرمی که برای روایت چنین داستانی انتخاب شد، با ساختههای قبلی بخشی متفاوت است و خودش معتقد است این طرح سمج در تمام سالهای بعد از ساخت «یک خانواده محترم» دست از سرش برنداشت. بااینحال فیلم «یلدا» دومین ساخته بلند سینمایی مسعود بخشی که با حضور سرمایهگذاران متعدد خارجی و تهیهکنندگی علی مصفا ساخته شد، آنطورکه باید در جشنواره فیلم فجر دیده نشد و بعد از ماهها در روزهای کرونایی وکمرمقبودن گیشه سینماها سر از اکرانهای هنروتجربه درآورد. فیلمی که چند هفته از اکرانش میگذرد و در این مدت مخاطبانی را با خود همراه کرده است. «یلدا» بیش از اینکه در داخل کشور تحسین یا منتقدان را به همراه داشته باشد، تاکنون در بسیاری از جشنوارههای خارجی حضور داشته و تحسین شده و به نظر میرسد موضوع قصاص که عموما در فیلمهای روز سینمای ایران به آن پرداخته میشود و شاید کمی رنگ تکرار گرفته، برای مخاطبان غیرایرانی همچنان جذابیتش را حفظ کرده است. در ادامه با مسعود بخشی درباره چرایی پرداختن به این سوژه و نقدهایی که قصد مطرحکردنشان را داشته، صحبت کردیم.
پرداختن به ماجرای قصاص اتفاق تازهای نیست، با این تفاوت که تا به امروز فیلمسازان مختلف، از زاویههای متفاوتی به این موضوع نگاه کردهاند. چه ابعاد متفاوتی از این وضعیت برای شما جذاب بود؟ در واقع ترسیم یک موقعیت تازه برای روایت چنین داستانی کمی دشوار به نظر میرسد.
موضوع قصاص و اصولا مجازات مرگ یا قانون کهن چشم در برابر چشم تنها یکی از مضامین مطرحشده در فیلم یلداست و در دل موضوع مهمتر و کلیتر بخشش و انتقام جای دارد که موضوعی ازلی ابدی، بدون مرز و عمیقا انسانی است. یلدا چنین قصهای را با یک برنامه سرگرمکننده تلویزیونی بهظاهر واقعی و با نگاهی کموبیش انتقادی به رسانه قدرتمند و فراگیر تلویزیون- که فرمانروای اصلاح و تربیت در جهان امروز و کارخانه تولید «کیچ» است- در هم میآمیزد.
بسیاری از فیلمسازان در لایههای بعدی این قصهای که ممکن است در نگاه اول کمی کلیشه به نظر برسد، بهدنبال این هستند که حادثه را به لایههای عمیق جامعه پیوند بزنند. از این منظر نگاه شما به این قصه چطور بود؟
جامعه امروز ما بهتمامی و بهوضوح در یلدا حضور دارد، جامعه زنان، با شخصیتهای متنوع و پسزمینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، جامعه میلیونی تماشاگران با پیامکهایشان که چنین برنامهای پربینندهترین و سرگرمکنندهترین برنامه تلویزیونشان است، جامعه فرادست، مدیر و مجری و ناظر و سرمایهگذاران پشت پرده و جامعه فرودست که سربهزیری فرسوده پیرمرد آبدارچی و خروش خطرناک مرد موتورسوار نمایندگیاش میکنند. یلدا همانقدر که اثری مفهومی است، اجتماعی هم هست.
در نگاه اول به نظر میرسد فرمی که برای روایت این فیلم انتخاب کردید و تصویر یک برنامه تلویزیونی تا حدی میتوانست نقد چنین برنامههایی در رسانه ملی را هم هدف قرار دهد و البته که چنین استنباطی احتمالا در لایههای بعدی تماشای فیلم نهفته است. تا چه حد این موضوع را مد نظر داشتید؟
بههرحال این موضوع هم در دل فیلم هست، نگاهی کلی و انتقادی که البته شامل همه رسانهها و بهویژه تلویزیون در بحث اصلاح و انقیاد افراد میشود.
در یلدا در پس واقعگرایی مرسوم سینمای این سالها، تصویری سوررئال نهفته که شایسته تأمل و تفکر تماشاگر دقیقتر است. برنامه تلویزیونی فراواقعی لذت عفو با دکور مدورش، سراسربینی مدرن است که در آن فرد خاطی از هر سو و توسط هر تماشاگری دیده و قضاوت میشود بیآنکه در روشنایی نورافکنها چیزی ببیند. این اتوپیای اصلاح و تربیت است.
فیلم بیش از اینکه در ایران دیده شود، در بسیاری از جشنوارههای خارجی حضور پررنگ و تأثیرگذاری داشت و به نظر میرسد موضوع قصاص همچنان موضوعی جالب برای منتقدان و تماشاگران خارجی است و پرداختن به آن شاید برای مخاطب داخلی کمی رنگ تکرار گرفته است. تحلیل شما درباره این موضوع چیست؟ و بازخورد تماشاگران خارجی درباره فیلم شما چه بوده؟
لطفا بگویید بخشش و نه قصاص. قصاص آنجا وجود ندارد؛ اما بخشش یا لااقل نیاز به آن، بله. البته در آنجا نیز مانند اینجا تماشاگر کمحوصله و تماشاگر دقیق وجود دارد. برای گروه اول همان موضوعات ظاهری قابل درک است و برای گروه دوم، موضوعات عمیقتر فیلم و البته هر دو گروه انسانیت را در فیلم میبینند. نکته جالب آنکه منتقدان فیلم آنجا بنا به ضرورت جزء گروه دوم قرار دارند؛ اما ظاهرا اینجا بسیاری در گروه اول هستند. به هر شکل برای من، خانهنشینی تمرین پوستکلفتشدن بوده و آموختن اینکه از خوشامد دستهای آنجا، دلخوش یا از کجفهمی و ستیزهجویی گروهی اینجا، آزرده و پریشان نشوم و کار خودم را بهدرستی انجام دهم.
این فیلم در بخش خصوصی تهیه شده و ازجمله فیلمهای مستقلی است که به اکران رسیده و در شرایط مطلوبی هم اکران نشد. کارکردن در چنین فضایی چقدر میتواند ادامه این روند و کارکردن در سینمای مستقل و ادامه مسیر را سخت کند؟
با این بیماری و شرایط غریب جهان و وانفسای مشکلات معیشتی مردم، شِکوه و شکایت بابت اکران نامناسب فعلی به گمانم بیجاست. هدف از ساخت و نمایش یلدا تنها فرهنگی بوده و بههمیندلیل تصمیم گرفتیم درآمد حاصل از اکران سینمایی هم صرف آزادی دو زندانی محکوم به اعدام بشود. مشکلات فرهنگی ریشهای هستند. ما در سینما به تولید انبوه رسیدهایم اما سالنهای سینما محدودند و هر فیلمی را هم که تولید میشود، نمایش نمیدهند، باید سرریز این فیلمها را جایی عرضه کرد اما خب نمیتوانیم؛ چون وقتی به عرضه کالایی فکر نشده، نتیجه تولید انبوه آن جز رویدستماندن کالا نیست. دراینمیان سینمای مستقل باید مسیر خود را برود و راهش را پیدا و هموار کند. گروه هنر و تجربه، خانه و جایگاه بخش عمدهای از سینمای مستقل ماست و نباید کوچک و ضعیف باشد؛ اما متأسفانه هنر و تجربه حتی پیش از شیوع کرونا هم در قرنطینه بود. قرنطینه چیزی که به آن سینمای بدنه یا بدنه سینما یا هر اسم دیگری میگویند و عدهای آن را با هنر سینما اشتباه گرفتهاند.
نام علی مصفا بهعنوان تهیهکننده معمولا وجاهت خاصی به فیلم میدهد و برای مخاطب پیگیر سینما اتفاق جذابی است. این همکاری چطور اتفاق افتاد؟
همهچیز از همکاری صمیمانه ایشان در مستند «قالی ایرونی ما» در سال ۸۹ شروع شد. بزرگترین ویژگی علی مصفا کارکردن در قلب سینمای حرفهای و تعلق خاطر داشتن به سینمای مستقل با تمایلی درونی و بیادعا به تجربهگرایی است. در یلدا ایشان با حضور بهموقع، فرایند بهطولانجامیده مذاکرات تولید را پایان داد و فیلم ساخته شد و جا دارد از حمایت ایرج تقیپور که نخستین پروانه ساخت فیلم را گرفت و سرکار خانم طائرپور که همیشه حامی سینماست، قدردانی کنم.
برای تجربه دومین فیلم بلند سینمایی، بعد از فیلم نخست که کم سروصدا بود و حاشیه نداشت، چرا چنین موضوعی را انتخاب کردید؟
طرح نخست یلدا را در مراحل پایانی تولید فیلم «یک خانواده محترم» نوشتم و از توفانهای در راه نیز خبر نداشتم! طرح سمجی بود که در تمام این هشت سال و تلاطماتش، محکم ایستاد و ساختش را به من تحمیل کرد.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ۶ مستند از ایران به جشنواره ایدفا دعوت شدند
- بررسی فیلم یلدا روی موج رادیو
- اکران مجدد «یلدا» با بازگشایی سینماها در فرانسه
- جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره بارسلون برای «یلدا»
- نمایش «یلدا» از هفته آینده در اسپانیا آغاز میشود
- چرا «خورشید» به اسکار رفت
- روایتی نو از یک موضوع تکراری/ نگاهی به فیلم «یلدا»
- سینماسینما/ موقعیت سینمای ایران در شش ماه آخر سال در فرانسه
- جایزه بهترین کارگردانی اسکار ترکیه به مسعود بخشی برای «یلدا» رسید
- جایزه بزرگ مجله «اِل» به فیلم سینمایی «یلدا» از ایران رسید
- استقبال از «یلدا» در اکرانهای عمومی خارجی/ گزینه مناسب ایران در اسکار؟
- «یلدا» در فرانسه روی پرده میرود/ استقبال فرانسویها از پیش نمایش این فیلم
- معرفی فیلمهایی از ایران که در جشنواره ورشو حضور دارند
- علی مصفا: هنروتجربه بسیار فقیرانه حرکت میکند و دائما در مظان اتهام است
- «یلدا» به دو جشنواره فیلم استونی راه یافت
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟