سینماسینما، علیاصغر کشانی
مستندهای بسیاری به بازنگری تاریخ میپردازند و پیرامون شخصیتهای تاریخی ساخته میشوند. اگر از اهداف تولید این مستندها که تعدادشان در دنیا کم هم نیست، بگذریم، دو وجه مهم و عمده را به عنوان وجوه دربرگیرنده تولید این مستندها میتوان مورد اشاره قرار داد: نخست پیدا شدن یا به دست آمدن اسناد جدید در خصوص رخداد مورد بحث و دوم اظهارات بیاننشده پیرامون موضوع یا شخصیتی که محوریت تولید اینگونه از مستند قرار میگیرد. به نظر میرسد مستند «ترور سرچشمه» با وجود سالها پس از گذشت واقعهای که مرکز توجه تولیدکنندگان اثر قرار گرفته، فاقد هر دو این وجوه است.
پس از گذشت حدود ۳۸ سال از حادثه دلخراش هفتم تیر ۱۳۶۰ تاکنون باوجود ثبت و درج اظهارات متعدد شخصیت های مختلف پیرامون موضوع در پرونده ها و در عین حال بازپرسی های مختلف در کنار چاپ و انتشارات گوناگون افراد و شخصیت های متنوع درخصوص موضوع (اعم از افراد حقیقی و حقوقی) و طبیعتا دارا بودن فرصت کافی به تولیدکنندگان و مستندسازان از این سوژه برای انجام تحقیقات و پژوهش وسیع میدانی، مستند «ترور سرچشمه» کماکان از همان داده ها و محتوای موجود در گذشته استفاده کرده است. بهانه تولید آن نه به مانند نمونه های موفق تاریخی این چنینی، متاسفانه براساس سند یا اظهارنظر نو و تازه به دست آمده درخصوص موضوع حادثه هفتم تیر نیست و برهمین مبنا از ضعف بازنگری دقیق تر به نسبت زمان حادثه رنج می برد.
یعنی پس از حدود چهار دهه از گذشت رخداد مورد نظر فیلم کنونی تفاوتی با مستندی که میتوانست حدود چهار دهه پیش و بلافاصله بعد از حادثه در دهه ۶۰ ساخته شود، ندارد. اسناد، اظهار نظرها و حرفهای عنوانشده در فیلم صرفا برگرفته از بازپرسیها و گزارشهای موجود آن دوره و تکرار اظهارات مقطع رخداد است و چیزی بر پیدا و پنهان حادثه پس از گذشت سالها به اثر نیفزوده است. میتوان گفت تنها تفاوت این اثر با متون بهجامانده از دوران ماضی، تبدیل شدن پروندهها و اظهار نظرهای مکتوب آن دوران به تصاویری جدید با ساختاری تلویزیونی است و البته دیدار با آدمهایی که گذر ایام موهایشان را سپید کرده است. از این دو محور مورد اشاره که بگذریم، آنچه به عنوان ماده خام ماجرا- که هم گوشت و هم روح پروژه را تشکیل میدهد- باقی میماند، اثری متناسب با یادبودی درباره شهید بهشتی است (و چه پسندیده بود که برای شخصیتی با ویژگیهای دکتر بهشتی اثری با این ابعاد تولید میشد)، نه آنچه در ابتدای فیلم و در صفحهای تاریک برگرفته از جملهای کلیدی (حق را بگویید، هرچند علیه خودتان باشد) ادعا میشود. بر این اساس ساختار انتخابی فیلم با جهانبینی آن در تعارض قرار میگیرد، چراکه انتخاب سبک بازپرسی (با لحن نامحترم از طرف کارگردان که مثلا خود را جای بازپرس گذاشته و سوالات تحکمآمیز و مثلا مُچگیرانه از مهمانان میپرسد)، برای اثری که صرفا باید روایتی از خاطرات و یادآور دوران گذشته شخصیتِ محوری مستند باشد، غلط جلوه میکند، چراکه این ساختار و فضا میتوانست در محیطی آرام، با لحنی متناسب با شخصیت پرسششوندگان (که سن و سالشان حداقل چهار، پنج برابر سن کارگردان جوان، جویای نام و ماجراجوی اثر است) صورت گیرد و از همه مهمتر مناسب با محتوای اثر باشد؛ محیطهایی مثل پارک، محوطههای باغ با حاشیه صوتی گل و گنجشک و حوض و فواره در بکگراند اثر یا حیاط خانه پرسششوندگان یا دفتر کار و حتی محیطهای عمومی، نه اتاقی که فیلم را به فضایی پرطمطراق و حساس تبدیل کند اما فاقد نشانهشناسی و عناصر و مولفههای یادبود سوژهاش باشد.
بهترین و سادهترین پرداخت برای چنین گونه از مستندی، نه پیچیده کردن موضوع مورد بحث برای هیجانانگیز کردن ماجرا پس از سالها، که هر چه شفافتر، سادهتر و همهفهمتر کردن آن برای تماشاچی امروزی است. موضوع و عنوان این گونه از مستند نیز هر چقدر مشخصتر باشد، نشان میدهد فهم فیلمساز نسبت به ساختار اثرش دقیقتر بوده، مثلا آیا فیلم درباره شخصیت دکتر بهشتی است، یا قرار است تنها پردههایی از شخصیت دکتر بهشتی که متناسب با جهانبینی فیلم است، انتخاب و عرضه شود؟ آیا این مستند درباره ابعاد تازهای از حادثه هفتم تیر است، یا صرفا روایتی از اسناد بهجامانده از آن دوران است؟ آیا فیلم اثری در نفی خشونت است، یا بیانی بر این نگاه که آخر و عاقبت دموکراسیخواهی و روشناندیشی روحانیای چون دکتر بهشتی، تراژدیای است که بر سر او آمد؟ این ساختار که بیشترین ضربه را از سبک و اجرای تلویزیونیاش میخورد، ضعفی است که فیلم «غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی هم از آن رنج میبرد. آن فیلم هم که شباهت زیادی به یک نوع بازسازی مستند داشت، بعد از نزدیک به پنج دهه سپری شدن از درگذشت تختی، بدون وجود یک سند جدید از مرگ یا خودکشی تختی، صرفا با در نظر گرفتن جهانبینی مورد نظر سازندگانش از دوره تاریخی مورد بحث جلوی دوربین رفت، نه پرداختن به تمام ابعاد شخصیتی و محیط زندگی و زمانه تختی. و طبیعی است که آثاری که با این نوع رویکرد ساخته میشوند، تبدیل به فیلمهای ماندگاری، مانند مثلا فیلمها و سریالهایی که شخصیتی چون علی حاتمی جلوی دوربین میبرد، نمیشوند؛ فیلمهایی که نگاه جهانشمولتری نسبت به تاریخ، انسان، ایران و روابط اجتماعی داشتند و ماندگار شدند.
بااینحال کوشش سازندگان مستند «ترور سرچشمه» برای جمع کردن تعداد قابل توجهی از اشخاص مرتبط با حادثه، با وجود گذشت ایام، تلاش درخور توجهی بوده، چراکه از اشخاص صاحبنام در میان اهل سیاست چون اسدالله بادامچیان، بهزاد نبوی، علی ربیعی، مسیح مهاجری گرفته تا اسامی کمتر شناختهشده چون سیدمحمد سجادی، حسین صادقی، مرتضی فضلعلی، محمدابراهیم ابراهیمیان، کیومرث تبیانیان و البته برادران دو تهیهکننده فعال کنونی سیدجلال ساداتیان و منصور رضوی و… در فیلم حضور دارند؛ کسانی که هر کدام به نحوی در جریان حوادث آن دوره نقشی ایفا کرده و صاحب دادههایی پیرامون موضوع مورد نظر پروژهاند. پُرواضح است که حضور هر کدام از این افراد بهخصوص افرادی از خانواده دکتر بهشتی و شخصیتهایی از اپوزیسیون آن دوران، برگ برنده و امتیاز چنین مستندی به حساب میآید.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- چهار مستند ایرانی در جشنواره هات داکس
- بازگشایی سامانه ثبت طرح مرکز گسترش از اردیبهشت ۱۴۰۳
- معرفی فیلمهای ۳ بخش از جشنواره «سینماحقیقت»
- با معرفی هیات انتخاب و داوری؛ آثار مستند راهیافته به چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران اعلام شد
- ۶۱۵ مستند ایرانی متقاضی حضور در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- یک ایرانی نامزد دریافت پاندای طلایی چین شد
- در یک نشست رسانهای مطرح شد؛ دغدغه کارگردان باید فقط ساخت یک فیلم خوب باشد/ ما در قبال این فرهنگ مسئولیم
- رونمایی از مستند «سبز بن دار»
- کتاب «حاشیه همان متن است» منتشر شد
- با معرفی هیات انتخاب و داوری؛ آثار راهیافته به بخش مستند بلند جشنواره چهل و یکم فیلم فجر اعلام شد
- مستندهای خارجی بلند و نیمه بلند مسابقه بینالملل «سینماحقیقت» معرفی شدند
- مستندهای کوتاه و نیمه بلند «سینماحقیقت» معرفی شدند
- افزایش مبلغ جوایز شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»/ ۵۰ میلیون تومان جایزه بهترین فیلم
- پوستر شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد
- داستانهایی از یزد در «تا بادها، یادها را نبرند»/ مستند آرشیوی سندی هویتی است
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
آخرین ها
- پایان فیلمبرداری «خالد» در زیگورات
- معرفی آثار راه یافته به بخش فیلمنامه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- امیر جدیدی، منصور بهرامی میشود
- زیر پوست شهر/ نگاهی به سریال «افعی تهران»
- هیات داوران جشنواره فیلم کن معرفی شدند/ گلادستون، کورئیدا و بایونا در فهرست
- هفته دوم «مجنون آن لیلی» هم به سانس فوقالعاده رسید/ «فین جین» پرمخاطب ترین نمایش عمارت نوفللوشاتو شد
- حسام منظور به سراغ دراکولای برام استوکر میرود
- بزرگداشت بهرام شاه محمدلو برگزار میشود
- جایزه جشنواره هندی برای «انتقام تیرهروزان»
- بستههای مکالمه پرتخفیف همراه اول بهمناسبت روز ملی خلیجفارس
- به تو هم سخت میگذرد؟/ نگاهی به فیلم «منطقه تحت نظر»
- معرفی پروژه جدید کارگردان «باربی»؛ گرتا گرویگ «نارنیا» را میسازد
- معرفی داوران جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- اختتامیه دومین دوره جشنواره «عروسکخونه»/ پیشکسوتان و فعالان عرصه کودک به سمت احیای نمایشهای عروسکی میروند
- عسگرپور: از جانب مدیران کم تسلطِ سطحینگر، مورد حمله قرار میگیریم که شما از فروش فیلمها خوشحال نیستید/ از کجا به کجا رسیدیم!
- پخش سریال «حشاشین» در ایران ممنوع شد
- همراه اول حامی برگزاری ششمین رویداد ایران اکسپو
- حضور معاون وزیر حملونقل و زیرساخت ترکیه در غرفه همراه اول
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- جایزه بزرگ جشنواره کازابلانکای مراکش به «برندهها» رسید
- ۲ انیمیشن ایرانی به جشنواره معتبر انسی راه یافتند
- «رُخ» بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو شد
- «آوای ابرها» به جشنواره کاریبتونز کلمبیا راه یافت
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
- خانواده قاتل از «بیبدن» شکایت میکنند؟
- فوت کارگردان فرانسوی برنده نخل طلا و سزار/ لوران کانته درگذشت
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- نکوداشت اکبر زنجانپور در نوزدهمین «شب کارگردان»
- حضور همراه اول در بزرگترین نمایشگاه فناوری ترکیه
- معرفی همراه اول بهعنوان کارفرمای برتر سلامتمحور