سینماسینما، علی اصغر کشانی
نقش هاجر در فیلم بانو ساخته داریوش مهرجویی نهمین نقش آفرینی گوهر خیراندیش در سینماست. او با دو دهه سابقه فعالیت در تآتر و کمتر از یک دهه بازیگری در تلویزیون، در طول مدت پنج سال پس از ورودش به عالم سینما در هشت فیلم متوسط نقش آفرینی کرد و با وجود کسب نامزدی جشنواره به خاطر بازی در فیلم زیر بام های شهر، هیچیک از نقش هایش تا آن سال به قدرت و اهمیت نقش هاجر در فیلم بانو نبودند. با این حال چنین نقش پر اهمیتی، با وجودی که می توانست زمینه اساسی برای تحول در کارنامه و روند بازیگری خیراندیش ایجاد کند با توقیف فیلم به مدت هفت سال، بهره گیری از چنین موقعیتی را کُند و آن را به تاخیر انداخت.
شکی نیست که هاجر از آن شاه نقش های کلیدی و همه چیز تمام سینماست که کمتر بازیگری در طول دوران کاری خود، شانس پیشنهاد آن نصیبش می شود. از آن نقشهای دراماتیک، پر تناقض، دشوار، پر پیچ و خم و از آن بازی های متکی به گریم سنگین و وابسته به هیات عجیب و غریب و آزار دهنده که یک کارگردان بزرگ در اوج بهره گیری از اندوخته هایش خلق می کند و نمادی چند بُعدی از زندگی و کنش در دورانش می شود.
خیراندیش در فیلم بانو نقش هاجر همسر بیمار کرمعلی(فردوس کاویانی) باغبان میانسالی را بازی می کند که در همسایگی خانه مجلل و بزرگ محمود و مریم بانو سرایدای می کنند. محمود و مریم بانو، زن و شوهر متمول و اصیلی اند که بنا به دلایلی در آستانه جدایی قرار دارند. جدا شدن محمود از مریم، سفر و ترک خودخواسته و غافلگیرکننده محمود و تنهایی و یاس مریم بانو در عمارتی عظیم از سویی و تخریب باغِ کنار خانه مریم بانو و همچنین روحیه و اخلاق فرشته خوی او در پناه دادن به بدبخت بیچاره هایی از جنس کرمعلی و هاجر، همگی دست به دست هم می دهند تا زمینه هایی را برای حضور این دو آدم به ظاهر آسیب دیده از محیط در خانه زیبای مریم بانو فراهم آورد. مریم بانو شخصیت باوقار، معصوم، سرگشته و پاکدلی است که با خوش بینی، حسن نیت، منش الهه گون، بدون عاقبت اندیشی از عواقب چنین دلرحمی، پذیرای آدمهای کم مایه ای از طبقه فرودست جامعه می شود.
هاجر شخصیتی که در فرایند حضورش در عمارت، مخاطب را هم به مانند مریم بانو به اشتباه می اندازد، زن حریص، فرصت طلب، رند، شرتی پرتی، بی فرهنگ و زیاده خواهی است که از همان ابتدا در پی از میدان به در کردن رقبا (فرهنگِ به دیده رقیب دیدن اطرافیان مختص همین قشر است)، امتیاز گرفتن در شرایط بی ثبات، جا کردن خود در دل صاحب خانه و روانه کردن آشنایان و فک و فامیل (تهران که بد جایی نیست زنگ بزن فک فامیلاتم بیان!) برای چتر انداختن در خانه است. کسی که نه تنها به هیچ وجه ظرفیت و شعور محبت، خوش قلبی، حسن نیت و مهربانی را ندارد شخصیت مفت خورِ شرندهِ رویِ بی سر و پایِ یلاقبایِ پاپتی است که زمینه پلیدی، عصیان، شرارت و خیره سری را فراهم می آورد تا به راحتی آسیب دیده(به ظاهر) به آسیب زننده تبدیل شود.
این بیانیه زهرآگین مهرجویی در دورانی پرتضاد و در حمایت از تفکیک طبقاتی، مانیفستی حیرت انگیز در اثری کالت و تکان دهنده، علیه طبقه فرودستِ بی فرهنگِ بدسرشتِ خرابکارِ به نان و نوا رسیده ای است که با سنگدلیِ تمام، زالوصفتانه در تلاش برای غارتگری و نابودی است و هاجر با وجود ظاهر ترحم برانگیزش، نمونه برجسته و زاییده این شرایط جفنگ است. زنی در جمع آدم های بی عار و بی کاری که به دلیل کمبود های فرهنگی و اجتماعی و انسانی رفتارهای مناسب با خاستگاه تربیتی شان را در هر نوع و جنس از شرایط به همان گونه که باید، از خود بروز می دهند.
هاجر، شخصیت پُر فیس و افاده ای است که از زمینه پیش آمده استفاده، نادره، مستخدم و آشپز اصیل خانواده را (با وجود هشدارهایش به مریم بانو و شناختی که او از این جنس آدمها دارد) از میدان به در(بُرد من باخت شماست) می کند. هاجر و دار و دسته گداگودولِ فرصت طلبِ دور و برش، آدم های در ظاهر قابل ترحم اما خطرناک، مرموز، شیطان صفت، بی قید و بند، سبک سر، فریبکار، دست ناپاک، خشک مغز و افسارگسیخته ای هستند که زمینه زشت کرداری، یاغی گری، وقاحت، سنگدلی، شرارت، خیره سری در دنیایی که مریم بانو در پی ایجاد شرافت، اصالت، عزت نفس، ستودگی و آرامش است، به وجود می آورند.
مهرجویی با هوشمندی و سر بزنگاه، از تضادهای شخصیتی – محیطی و رفتاری هاجر و این دار و دسته، استفاده می کند و تصویرگر آدمهایی می شود که در عین آسمان جُلی و نداری، نماد عینی حقه بازی، حیله گری، هیولاگونی و نیرنگ باز ی اند تا با خلق چنین بستری، کنش هایی در هم آمیزی شده با متریالی از درام پردازی در ترکیب با رئالیسمِ استریلیزه پنهان اجتماعی در فیلمش، بر جذابیتهای اثری ارزشمند به عنوان انعکاسی از ماوقع دورانش بیفزاید.
اثری که در پی نشان دادن در هم کوبیده شدن اصالت به دست کژی و بی ریشه گی، و تمدن به دست بربریت و ناراستی است.
*تیتر برگرفته از شعری از فرهاد شیبانی است.
منبع: همشهری جوان
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مرور آثار داریوش مهرجویی در مسکو
- بزرگداشت بیتا فرهی و یادبود داریوش مهرجویی در پاریس
- یادی از داریوش مهرجویی در بیستوپنجمین نشست ماهانهی «مستندهای ایرانشناسی»
- نمایش مستند «ساختن فیلم گاو» در پاریس
- صدور رای پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش/ متهم ردیف اول به قصاص محکوم شد
- «تناقض»؛ روایتی از قتل داریوش مهرجویی و چند هنرمند دیگر
- ختم رسیدگی به پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر
- گفتوگوی سینمایی نسلها/ نگاهی به مستند «موج نو»
- تعیین وقت در پرونده داریوش مهرجویی/ صدور رای غیابی برای تتلو
- آشنایی با دکتر سناریو با درآمد هفتهای ۳۰۰ هزار دلار
- صدور کیفرخواست متهمان پرونده قتل مهرجویی و همسرش
- ادای احترام جشنواره کرالا به مهرجویی و گلستان
- پرونده قتل داریوش مهرجویی به دادگاه مطبوعات رسید/ هیات منصفه «رکنا» را مجرم دانست
- ادامه تحقیقات درباره قتل داریوش مهرجویی/ کیفرخواست نیمه اول آذر صادر میشود
- تشویق طولانی مسعود کیمیایی در «بازنمایش قصه ترانههای ماندگار»/ کیمیایی از غم نبود مهرجویی گفت
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم
- شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنشها/ یادداشت کیوان کثیریان
- جزئیاتی از فیلم «کارآموز» علی عباسی/ صعود ترامپ
- شکایت آموزش و پرورش از «افعی تهران»
آخرین ها
- آکتور ایرانی در شبکه آرته فرانسه
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- «کتاب مستطاب سینما» در نمایشگاه کتاب
- کیانوش عیاری: «۸۷متر» از شبکه یک روی آنتن میرود
- باغ کتاب میزبان جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی شد
- تقدیر ویژه جشنواره اوبرهاوزن از فیلم کوتاه ایرانی
- «عامه پسند» اکران آنلاین میشود
- «عمو ماهیگیر» روی صحنه عمارت نوفللوشاتو
- حضور همراه اول در نمایشگاه بینالمللی اینوتکس ۲۰۲۴
- شکایت آموزش و پرورش از «افعی تهران»
- جزئیاتی تازه از داستان فیلم محمد رسولاف/ زندگی یک قاضی دادگاه انقلاب تهران در «دانه انجیر مقدس»
- دعوت گروه «فقر پشت پردهها» برای اعتصاب/ حقوق و بیمه کارکنان، چالش مدیران جشنواره کن
- در «تحریک کنندگان»؛ مت دیمون و کارگردان «بورن» در یک کمدی دزدی همراه شدند
- مدیرکل هنرهای نمایشی استعفا داد
- راهیابی «آمرغ» به جشنواره آسیای جنوبی مونترال
- حضور مرکز گسترش با ۲۲ کتاب در نمایشگاه کتاب تهران
- «دیوان تئاترال» روی صحنه میرود/ آغاز اجرای نمایش «مرگ با طعم نسکافه» با حضور مسعود کیمیایی
- صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی
- «بیژن و منیژه» میلیاردی شد
- بزرگداشت کیانوش عیاری و افتتاح گنجینه این فیلمساز در موزه سینما
- گفتوگوی اختصاصی سینماسینما با دبیر بخش ۱۵ روز سینماگران جشنواره کن/ ما کشف میکنیم
- نمایش موزیکال «شازده کوچولو» / گزارش تصویری
- پیکر مسعود اسکویی به خانه ابدی بدرقه شد/ چرا برخی آدمها محبوب میشوند؟
- پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی»/ روایتی از زندگی یک باغبان
- رقابت ستارههای یک کمدی و یک درام عاشقانه تاریخی/ میزبانی سینماها از دو فیلم جدید
- پولاد کیمیایی برای «گالیله» میخواند
- فرصت ۳ فیلم کوتاه ایرانی برای اسکار ۲۰۲۵
- رکوردداران روز اول اکران
- «اتاق فرار» پرمخاطبترین بسته فیلم کوتاه «هنر و تجربه»
- معرفی برگزیدگان جوایز دیوید دی دوناتلو ۲۰۲۴ ایتالیا/ «من کاپیتان» بهترین فیلم شد
مطمئن هستید فیلم را دیدید٠ فرق بزرگ هاجر و پدرش در همین بود که حاضر نبود زیر بار منت و خفت باشد ٠ همانطور که شبانه می خواست خانه بانو را ترک کند