تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۱۱/۲۴ - ۰۰:۳۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 12283

۱٫ “نیمه شب اتفاق افتاد” دومین ساخته تینا پاکروان به مراتب از نخستین فیلمش کیفیت بهتری دارد. یک فیلم سالم و قصه گو که راحت و روان پیش می رود و فیلمنامه اش -گرچه پیرنگش تازه نیست- حفره قابل ذکری ندارد. فیلم نه زیاده گویی دارد و نه می خواهد قلمبه گویی کند. از این بابت می شود با فیلم احساس راحتی کرد و این دستاورد کمی نیست. اتفاقا سینمای ما در بخش تجاری اش به فیلم های خوش ساخت و قصه گو همچون این فیلم نیاز دارد.
رویا نونهالی باز هم خوب بازی کرده و حامدبهداد یکی از کنترل شده ترین نقش آفرینی هایش را تجربه کرده است.              ۳ ستاره از ۵
۲٫ “هفت ماهگی”، کار تازه هاتف علیمردانی که سال گذشته فیلم خوب “کوچه بی نام” را ساخته بود، یک فیلم معمولی است. داستان اصلی دیر شروع می شود و اتفاق اصلی هم دیر می افتد. غافلگیری انتهای داستان البته به نجات فیلم منجر نمی شود و نشان می دهد پربازیگر بودن یک فیلم لزوما به کیفیت بالا نمی انجامد. بازی حامد بهداد از متوسط کارهایش بهتر است و یکی از عجیب ترین و البته ضعیف ترین بازی های بازیگر خوبی مثل پگاه آهنگرانی، در این فیلم رقم خورده که طبعا بیشتر به انتخاب نادرست بازیگر باز می گردد.            ۲ ستاره از ۵
۳٫ “دلبری” فیلمی است که هنوز تبدیل به یک اثر سینمایی نشده است. فیلم به اتود آماتوری هنرجویان سینمای جوان بیشتر شبیه است. تلاش ستودنی هنگامه قاضیانی و بازی خوبش هم فیلم را نجات نمی دهد. طبعا اینکه موضوع فیلمی به جنگ و دفاع مقدس مربوط باشد، برای حضورش در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کافی نیست.               ۱ ستاره از ۵
۴٫ “لانتوری” آخرین فیلم رضا درمیشیان، جدا از اینکه موضوع جسورانه ای را دستمایه قرار داده، ساختار متفاوتی را نیز انتخاب کرده است. استفاده از ساختار روایی سینمای مستند و مصاحبه های ساختگی لابه لای بخش داستانی، به فیلم ساختمان مستندگونه می بخشد.
 تمهید عکس های پی درپی با صدای دکلانشور دوربین عکاسی(که میزان استفاده از آن افراطی به نظر می رسد) و زوایای نامتعارف دوربین و افزون بر این ها مضمون خشن و بی رحم و نمایش عریان و بی پروای این خشونت، “لانتوری” را به یک فیلم سرگیجه آور بدل کرده که تماشایش دشوار است.
فیلم بیش از اندازه برای معرفی آدم ها و گروه لانتوری وقت می گذارد و خیلی دیر سراغ داستان اصلی می رود و به همین دلیل دوپاره به نظر می رسد.
فیلم، عامدانه تماشاگر را آزار می دهد و به مرز انزجار می رساند. هدفی که فیلمساز از این آزار وانزجار دنبال می کند اما چیست؟ ایجاد حس تنفر از شرایط اجتماعی در مخاطب؟ ترغیب به بخشش و گذشت؟ نقد و آسیب شناسی اجتماعی؟ نقد قوانین مربوط به قصاص؟
فیلم گرچه در نمایش پلشتی ها بی باک است اما درنهایت به مرز تحلیل نمی رسد بنابراین به گمانم به ساحت هیچیک از موضوعات بالا به طور کامل وارد نمی شود و وجه ژورنالیستی آن می چربد. همین وجه، اجازه نمی دهد از فیلم توقع عمیق بودن داشته باشیم. درمیشیان در “لانتوری” دست به تجربیات جدیدی در فرم و شکل زده که توسعه یافته تجربیات دوفیلم قبلی اوست و در کارگردانی مسلط تر نشان می دهد و یک گام به پختگی نزدیک تر شده ولی با وجود این ها، فیلمی ساخته که تاریخ مصرف طولانی برایش متصور نیست.              ۲٫۵ ستاره از ۵

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها