جمعه سیزدهم فروردین بود؛ ساعت ۱۲ شب. با رضا میرکریمی و شادمهر راستین در دفتر مدیرعامل خانه سینما جلسهای داشتیم درباره جشنواره جهانی فجر. تلفن میرکریمی زنگ خورد. دکتر ایوبی بود، از بیمارستان جم. ظاهرا اخبار خوشی از عباس کیارستمی نداد. دستپاچه و نگران دویدیم سمت در خروجی که خودمان را برسانیم بیمارستان. شنیده بودم که چندروزی است به دلیل مشکل روده در بیمارستان بستری شده و دو عمل جراحی هم داشته است، اما بهنظر جدی نمیآمد. به بیمارستان که رسیدیم، پگاه آهنگرانی و منیژه حکمت را دیدیم با دو، سه نفر دیگر؛ آشفته و هراسان. دکتر ایوبی هم بود. حرفها عجیبوغریب بود؛ پزشکی که عمل کرده، خیلی جوان بوده. ظاهرا اشکالی در جراحی به وجود آمده. دکترش هم رفته ویتنام برای تعطیلات، دکتر عفونی هم رفته دوبی. الان هم محل عمل کاملا باز است و عفونت دارد در بدن پیشرفت میکند. یک پزشک بیشتر در بیمارستان بالای سر کیارستمی حضور ندارد. اما مهمتر اینکه زمزمه شومی در گرفته بود: «عمل اشتباهی» و جمله تکاندهندهای که شنیده میشد این بود؛ «بعید است تا صبح بماند!»قیافهها همه ناباور و شگفتزده بود. اینها دارند درباره کیارستمی بزرگ حرف میزنند؟ کیارستمی که سینمای دنیا به او مدیون است؟ کیارستمی که از مفاخر ملی این کشور است؟ و آنها که آنجا بودند در عین بهت، سؤالی را در ذهنشان مرور میکردند؛ چرا جم؟ این همه بیمارستان. اصلا چرا نرفته فرانسه؟ میگفتند دوستی اینجا را توصیه کرده، به گمان اینکه عمل سادهای است. اما ظاهرا نوروز برای پزشکان هم تعطیل است و باید به تعطیلات رسید حتی اگر بیمار، یکی از بزرگترین سینماگران زنده جهان باشد.
چندیبعد بهمن کیارستمی هم از طبقه بالا – که کیارستمی بستری است- سر میرسد. خیلی امیدوار به نظر نمیآید. منیژه حکمت خیلی عصبانی است. دستهایش آشکارا میلرزد. چند دقیقه بعد دو، سه نفر پایین میآیند. یک پزشک جوان با لباس پزشکی و یک نفر دیگر که مسنتر بود و ظاهرا پزشکی از دوستان خانوادگی کیارستمی که آن وقت شب خبرش کرده بودند که کیارستمی را ببیند.
پزشک جوان چند جمله کلی گفت که ما داریم تمام تلاشمان را میکنیم، وضعیتشان بهتر است. اوضاع تحت کنترل است. خطر رفع شده و از این حرفها. دکتر ایوبی ملتمسانه گفت؛ آقا میدانید که ایشان کیست؟ آقای کیارستمی، از بزرگترین فیلمسازان دنیاست. یک ایران است و یک کیارستمی. پزشک جوان با خونسردی گفت؛ برای ما فرقی نمیکند اسم ایشان چیست. ما تمام تلاشمان را میکنیم. مردی که ظاهرا از نزدیکان خانوادگی کیارستمی بود دادوبیدادش درآمد و با پرخاش، به سفر بیموقع پزشک به تایلند و ویتنام اعتراض کرد. آرامش کردند. پزشک جوان توضیح میداد که؛ خونسرد باشید، ما مرتب بهطور تلفنی با پزشک ایشان در تماسیم. پزشک مسنتر توضیحات مفصلتر و جزئیتری داد و نهایتا گفت عفونتی که داشت تمام بدن را فرا میگرفت، کنترل شده و خطر برای امشب رفع شده است. تمام مدت، فضای «عمل اشتباهی» حکمفرما بود ولی کسی نمیخواست دربارهاش حرف بزند یا جدیاش بگیرد. دکتر مسنتر در مسیر ترک بیمارستان ناچار بود سؤالاتی را هم بشنود، مثل اینکه چرا اینجا، چرا آراد و کسری نه؟ چرا دکتر یلدا نه؟ چرا پزشک باتجربهای بالای سر کیارستمی نیست؟ چرا بیمارستان این همه سوت و کور است؟ نمیشود الان منتقلشان کرد به بیمارستان دیگر؟
همه مطمئن بودند، الان اگر پزشکان فرانسوی خبر را بشنوند، پا میشوند میآیند اینجا یا برش میدارند میبرند. آنوقت ما داریم اینقدر بیتفاوت نسبت به کیارستمی برخورد میکنیم. مدتی نشستیم. گاه سکوت کردیم و گاه حرف زدیم. آمدند و گفتند دیگر بروید. رفتیم؛ با ناباوری. فکر ازدستدادن کیارستمی -آن هم به همین سادگی- مخ آدم را سوراخ میکند و در آن یکی، دو ساعت در بیمارستان جم چقدر نزدیک بود این حس ازدستدادن. به خانه که برگشتم، دیدم اینطور نمیشود. دارد دیر میشود. من که پزشک نبودم که بتوانم درباره قطعیت خطای پزشکی حرف بزنم. ظاهرا کیارستمی و پسرش هم چندان به رسانهایشدن ماجرا علاقهمند نبودند ولی آیا این موقعیتی بود که تنها متعلق به کیارستمی یا خانوادهاش باشد؟ پس سهم بقیه چه میشود؟ آیا این سکوت، منطقی است؟ نشستم و چیزکی نوشتم. سعی کردم اشارهای کنم به اوضاع نامساعد حال و روز جسمی کیارستمی و به مشکل رسیدگی پزشکی که وجود دارد. از طرفی اهمیت موضوع را به وزیر بهداشت تذکر دهم و از طرف دیگر وضعیت بحرانی فعلی را یادآوری کنم. این سکوت بیدلیل میتوانست تبعات جبرانناپذیری داشته باشد.
یکشنبهها در روزنامه «شرق» ستونی داشتم که میشد آنجا یادداشت منتشر کرد ولی احساس کردم با اوضاعی که در بیمارستان دیدم، یک ساعت معطلی هم شاید جایز نباشد؛ پس یادداشت را سهونیم شب در سایت سینماسینما منتشر کردم.
نوشتم که: «چرا پنهانکاری میکنیم؟ چرا بیخود و بیجهت درباره یکی از مفاخر فرهنگی کشورمان واقعیت را نمیگوییم؟ … من نه پزشکم و نه اطلاعاتش را دارم که بتوانم درباره عملهای جراحی که اخیرا روی کیارستمی انجام شده و کیفیت خدمات پزشکی که به او دادهاند اظهارنظر کنم، اما میدانم اگر عباس کیارستمی در هر گوشه دیگر جهان بود، مجهزترین بیمارستان آن کشور و زبدهترین تیم پزشکی ممکن در خدمت درمان او قرار میگرفت… سیستم پزشکی کشور و شخص وزیر بهداشت و درمان باید تمام اهتمام خود را برای ارائه خدمات پزشکی به او به کار میبستند و حالا که ظاهرا این اتفاق بهطور کامل نیفتاده، باید پاسخگو باشند و مسئولیت بپذیرند».
تیتر یادداشت آن شب، که بعدا در «شرق» هم منتشر شد، این بود: «عباس کیارستمی احوال خوشی ندارد؛ وزیر بهداشت مسئول است».
روابطعمومی وزارت بهداشت جوابیه داد، وزیر بهداشت هم رفت بیمارستان، عکسش را هم گرفت و بعد گفتند اگر نمیرفت، کیارستمی فوت کرده بود و تیم پزشکی آوردند و صحبت از نجات کردند و آبها از آسیاب افتاد تا حرفهای تلخ کیارستمی به اطرافیان که خبر از آگاهیاش از آنچه بر او رفته، میداد و بعد مراجعه کوتاه به بیمارستان آراد و بعد سفر به فرانسه برای ادامه درمان و یک عکس دیگر و پس از آن یک خبر شوم با فاصله درست سه ماه از روزی که به بیمارستان جم رفتیم.
من هنوز هم تخصصش را ندارم درباره «خطای پزشکی» اعلام نظر کنم ولی هنوز شخصا اطمینان دارم کیارستمی هر جای دیگری جز ایران بود، از خدمات پزشکی بهتری برخوردار میشد و به این زودی نمیرفت. حالا کیارستمی از میان ما رفته است ولی هنوز فکر میکنم وزیر بهداشت و دستگاه بهداشت و درمان مسئولاند و باید درباره عملکردشان و عمل جراحی و خطای احتمالی پزشکی پاسخگو باشند.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- یک یادداشت در هفت پرده
- آنها که «علت مرگ: نامعلوم» را توقیف کردند باید پاسخگو باشند!
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- نمایش «طعم گیلاس» در قزاقستان
- به بهانه تغییر رییس سازمان سینمایی/ باید مدیران را پاسخگو کنیم
- در بخش ۱۰ فیلم برتر؛ «کلوزآپ» عباس کیارستمی در جشنواره ایدفا اکران میشود
- جشنواره اسپانیایی به «دوربین فرانسوی» جایزه طلایی داد
- «شامیر» به سیبری میرود
- بررسی مشکلات فیلمنامهنویسی درگفتوگوی کیوان کثیریان با شادمهر راستین و مهران کاشانی/ سانسور مشکل اساسی سینمای ایران
- کیارستمی در آثار خود بیشتر به دنبال راه حل بود/ فرم برای کیارستمی همیشه اهمیت داشت
- سینمای مستقل و آینده سینمای ایران بررسی شد؛ سینمای مستقل آزادی، سلطه ناپذیری، عشق و ارزش زن را بازتاب میدهد
- ضرورت توجه به سینما مستقل در ایران بررسی میشود
- یادداشت کیوان کثیریان؛ کلی آیهی یأس و یک آرزو/ درباره انتخاب وزیر ارشاد دولت چهاردهم
- معرفی نامزدهای دریافت گیلاس طلای جشنواره فیلم عباس کیارستمی
- صدداستان ۳؛ انتشار ۳ داستان کوتاه با صدای طوفان مهردادیان
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟