تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۱/۱۲ - ۰۵:۲۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 14082

پوراحمد فرهادیمحمد تاجیک : این روزها کیومرث پور احمدکار گردان مطرح سینما  با فیلم ” کفشهایم کو” بار دیگر به سینماها برگشته است .

 

/حقایقی درباره کیومرث پور احمد /

به گزارش سینما سینما ،چند سال پیش که مراسم بزرگداشت پور احمد برگزار شده بود دکتر امید روحانی  بااشاره به اینکه  شهید آوینی پوراحمد را بسیار دوست داشت با نقل قولی از شهید آوینی گفته بود :پوراحمد نمونه آن چیزی است که سینمای ایران می تواند باشد.”

/گریه شکیبایی/

بد نیست بدانید درهمین مراسم خسرو شکیبایی، یکی دیگر از هنرمندان حاضر در مراسم بزرگداشت کیومرث پوراحمد، بود . اوحرفهای تکان دهنده ای گفته بود : “زمانی که در این فیلم پوراحمد از مرگ خود صحبت کرد، چشمان من پر از اشک شد. اما امیدوارم وی زمانی به این روز برسد که تمام کارهای خود را انجام داده باشد. من فقط به عنوان تشکر در اینجا حاضر شده بودم و سپاسگزارم.”(خبرگزاری مهر – سال ۱۳۸۵)

/پور احمد به روایت فرهادی/

اصغر فرهادی هم در  این مراسم بزرگداشت گفته بود : “پوراحمد از جمله افرادی است که هر چه می گوید روی ماجراست و در پشت آن چیزی نیست. او در همه گونه های سینمایی فیلم ساخت و این از خصوصیات وی محسوب می شود. این کارگردان بعد از “قصه های مجید” خود را به آن نوع سینما محدود نکرد، بلکه سعی داشت فیلم های دیگری را هم کار کند. او همیشه جزو اولین کسانی بود که بعد از ساخت فیلم هایم به من زنگ می زد و تبریک می گفت.”

/هنرمندی استثنایی به روایت داوود نژاد/

علیرضا داودنژاد هم درباره همکار خود گفته بود : “در این کشور ۷۰ میلیونی چند نفر از خواب بلند شده اند و چند نفر از آنها قصه می نویسند و چند تا از این قصه ها فیلم می شود و اینکه از میان فیلم هایی که بر اساس قصه ها نوشته می شود، چه تعداد مخاطب پیدا می کنند. حس می کنم این بزرگداشت بیشتر از اینکه به کیومرث پوراحمد چیزی اضافه کند، به ما اضافه خواهد کرد. ما اینجا جمع شدیم که بگوییم ما هنرمندی استثنایی داریم که دوستش داریم.”

/مصائب بی پایان  کیومرث پور احمد/

کیومرث پوراحمد (متولد روز بیست و پنجم آذر سال ۱۳۲۸) و دانش‌آموخته کارگردانی سینما است.او کارش را با نقدنویسی آغاز کرد و از ۱۳۵۳ با دستیاری در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود وارد سینما شد.ازمیان آثار او می‌توان به فیلم‌های بلند ناتوره، بی بی چلچله، لنگرگاه، شکار خاموش، شرم، نان و شعر، به خاطر هانیه ، خواهران غریب و شب یلدا ،اشاره کرد . همچنین مجموعه داستانی قصه‌های مجید ،ازاین کارگردان است.

/مشکلاتی از آغاز فیلمسازی/

اما پور احمداز کار گردانانی بوده که برای فیلمسازی با مشکلات بسیاری مواجه بوده است . این مشکلات از زمانی که او فیلمسازی را شروع کرده وجودداشته است . خود پور احمد دوسال پیش در گفت و گویی باهفته نامه شهروند امروز می گوید :وقتی جنگ شروع شد آن زمان در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان بودم به عنوان یک ایرانی فیلمساز احساس کردم باید کاری کنم .با یک گروه ۴ – ۵ نفره و با یک پیکان استیشن رفتیم دزفول واهواز ومی خواستیم بریم سمت آبادان که درست وقتی رسیدیم سه راه شادگان ،درست خبر رسید که آبادان محاصره شده و نتوانستیم برویم آبادان .البته بعد رفتیم بند ماهشهر و قرار بود با ” هاور کرافت ” مارا ببرند آبادان که نشد .رفته بودیم فیلم بگیریم . البته طرحی که به کانون پیشنهاد کردم کودکان جنگ بود یک مقدار فیلم گرفتیم وآمدیم تهران .ما مقدار زیادی فیلم گرفته بودیم از آواره های آبادای که از شهر فرار کرده بودندزن وبچه مرد با لنگه کفش و دمپایی و … از آخرین نفرهایی که از شهر زده بودند بیرون،ُبا بعضی هایشان مصاحبه کرده بودیم .وقتی اینها را نمایش دادیم .یک آقایی وسط صحبتها در جلسه بلند شد وگفت شما حق ندارید از بدبختیها وفلاکتها حرف بزنید باید راجع به سلحشوری ها و ایثار حرف بزنید وجلسه به هم خورد ….

پوراحمد درادامه توضیح می دهد که  البته من معتقدم مااشتباه نکرده بودیم ما مشاهداتمان را ضبط کرده بودیم منتهی حرف آن آقا به نوعی درست بود… با آن واکنش من دفتر فیلمسازی جنگ را درذهنم بستم …

/مصائب اتوبوس شب/

پور احمد حتی وقتی می خواست اتوبوس شب را نیز بسازد با مشکلاتی مواجه شد . خو او دراین باره گفته :قصه واقعی فیلم  اتوبوس شب برای حبیب احمدزاده در سن ۱۵-۱۶ سالگی اتفاق افتاده است .خود حبیب احمدزاده در همین سن و سال در آبادان می ماند وهشت سال می جنگد …عکسهایش است که در آن سن تفنگی که در دستش است ازقد خودش بلندتر است ….

/ماجرای ساخته نشدن فیلم شاه بابازی پرستویی وکارگردانی پوراحمد/

پوراحمد در همان مصاحبه خود با شهروند امروز به ساخته نشدن  فیلم شاه و رابطه آن باساخت فیلم ” اتوبوس شب ” اشاره کرده ومی گوید : سال ۶۸یا ۷۰بود که که دو سه سال از وقت وعمرم را گذاشتم فیلمنامه را نوشتم وچند بار بازنویسی کردم پرویز پرستویی قرار بود محمد رضا شاه باشد . پریوش نظریه نقش فرح را داشت که چه قدر هم به چهره اش می آمد آقای انتظامی قرار بود شریف امامی شود اکبر عبدی هم قرار بود هویدا شود.دفتر زده بودیم وهزینه کرده بودیم پرستویی می رفت کلاس زبان فرانسه می رفت تمرین اسکی روی آب ….به خاطر کم ظرفیتی عده ای فیلم در مرحله پیش تولید متوقف ماند. برای ساخت  اتوبوس شب این تجربه تلخ را داشتم . می ترسیدم وفکر می کردم که عده ای نشسته اند و می گویند کیومرث پوراحمد ؟غلط می کند فیلم جنگی بسازد . نباید بسازد چون خودی نیست … منتهی خوب بسترش را حبیب احمدزاده فراهم کرده بوداصلا حبیب موتور فیلم بود .

/ماجرای کشف شب یلدا/

اینکه پوراحمد معتقد است که زمان داور بسیار خوبی برای سنجیدن کیفیت یک اثر است به تجربه او در فیلم ” شب یلدا ” بر می گردد. پور احمدبارها درباره این فیلم گفته :شب یلدا پس از اکران کشف شد و دیده شد. من زیاد از دوستان واطرافیان و غریبه ها شنیده ام که فیلم را ۵بار ۶بار و ۱۶ بار دیده اند . آقای در سوئد به من می گفت فیلم را سی چهل بار دیده است .

/شب یلدا دیگر تکرار نمی شود/

البته از نظر پوراحمد فیلمی چون شب یلدا دیگر تکرار نمی شود بخشی از هر فیلمی که آدم می سازد حدیث نفس است . دوز و در جه این حدیث نفس در شب یلدا بیشترین حد است بنابراین دیگر تکرار نمی شود .

/آقای پور احمد بعد از این فیلم مرده ای!/

جالب است بدانید بعد از یکی از اکرانهای دانشجویی فیلم ” شب یلدا “یکی از دانشجویان بلند شد وگفت شما آقای پور احمد بعد از این فیلم مرده ای!پوراحمد می پرسد چرا ؟ آن دانشجو در پاسخ می گوید :برای اینکه دیگر نمی توانی بهتر از این فیلم بسازی !پور احمد نیز می گوید :من سعی خودم را می کنم اگر موفق نشدم انا لله وانا الیه راجعون و اگر موفق شدم که ….

/زیادی بومی هستند/

پور احود فیلمسازی بوده که حتی خودش نیز اعتقادداشته که بخشی از آثارش با بخشی از مخاطبان ارتباط برقرار نمی کند .خود او دراین باره گفته : به خاطر هانیه را خیلی دوست دارم ولی اصلا با تماشاچی خارجی ارتباط برقرار نمی کند .یا فیلم شرم جزو فیلمهای خوب من است ولی تماشاگرخارجی آن را نمی فهمد …دوست منتقدی می گفت فیلمهای تو زیادی بومی هستند که نتوانسته اند در خارج از کشور حضور گسترده ومستمر داشته باشند …

/کلینت ایستوود ،پور احمد وسرزمین نفرین شده/

کیومرث پوراحمد سالها قبل در یادداشتی که در ماهنامه فیلم نوشته بود به شدت از شرایط فیلمسازی در سینما انتقاد کرده بود . او در بخشهایی از یادداشت خود نوشته بود:بیایید تعارف را کنار بگذاریم دراین سرزمین کارگردان، سر عمله است وبقیه عوامل عمله. کلینت ایستوود و مارتین اسکورسیزی چند سالشان است ؟پیر شده اند ولی همچنان با نیرو و انرژی کار می کنند. چون بکن بکن ندارند. نگران پروانه ساخت ونمایش و سرمایه و سانسور و سالن و گروههای فشار و هزار مشکل دیگر نیستند. سیستم چنان دقیق و حساب شده است که برای مثلا آقای ایستوود فرقی نمی کند فیلم دونفره پلهای مدیسون کانتی را بسازد یا فیلم بزرگ شکست ناپذیر را ،با چند بازیگر وهزاران سیاهی لشگر. برای هردو فیلم به یک اندازه نیرو صرف می کند. دراین سرزمین نفرین شده ،ما در آغاز شکفتگی ،پیر و از کارافتاده شده ایم.

/ماجرای توقیف فیلم پور احمد به دلیل همجنس گرایی/

کیومرث پوراحمد کارگردان مطرح سینما دریکی از شماره های ماهنامه فیلم روایت جالب و عجیبی را از توقیف فیلم بی بی چلچله به دلیل همجنس گرایی را بازگو کرده است .او دراین مصاحبه که با ماهنامه فیلم شماره ۴۷۴ انجام داده گفته که اظهارات بی ربط کارگر یک استودیو مانند یک برف پیچیده وباعث توقیف فیلم شده است .

پور احمد دراین مصاحبه گفته :داستان فیلم بی بی چلچله درباره علاقه دوجانبه مردی میانه سال و پسر بچه ای پرشرو شور است  که ان را از رمان درخت زیبای من اقتباس کرده بودم

او درادامه افزوده :در صحنه هایی قرار بود پدر و پسری در پارک ملت بازی برف بازی کنند .قرار بود نقش مرد را اسماعیل میر فخرایی بازی کند .اما او دست ما را در پوست گردو گذاشت .در همان زمانها علیرضا شجاع نوری وارد فارابی شد وچون دیدم خوش قیافه و خوش سیماست نقشی را که قرار بود اسماعیل میر فخرایی بازی کندبه او پیشنهاد دادم و او  بدون ادا و اصول و شرط وشروط پذیرفت

پوراحمد درادامه گفته :ما به پارک ملت رفتیم وصحنه های برفی را فیلمبرداری کردیم .اما موقع صداگذاری کارگر استودیو صحنه های شجاع نوری را که دیده بود با لحنی کنایه آمیز گفته بود:عجب اشاره ظریفی به انحراف این شخصیت شده . ریش هم که دارد ،پوراحمد خواسته کنایه ای سیاسی بزند واین ها را خراب کند

این کارگردان سینما درادامه افزوده :این حرف بی ربط که از دهن آبدارچی استودیو در آمده بود و هیچ مبنای عقلی و منطقی هم نداشت مثل گلوله برف به سرعت بهمن شد و همه جا پیچید که بعله ،بی بی چلچله فیلمی انحرافی است .هرچه می گفتیم که اگر چنین چیزی بود باید نشانه ای و اشاره ای دراین باره در فیلم دیده می شد.کسی گوشش بدهکار نبود . فیلم متوقف شد و به بایگانی رفت . دو سه سال بعد آقای بهشتی صدایم کرد ویک مجله اسپانیایی را نشانم داد که عکس بی بی چلچله را چاپ کرده بود و نوشته بود این فیلم به دلیل ترویج همجنس گرایی توقیف شده است .برای اینکه این شائبه از بین برود نریشن مفصلی نوشتم وبا صدای احمد آقالو اجراشد .اما دوسه سال بعد نسخه اولیه وکامل بی بی چلچله به نمایش در آمد و حتی تلویزیون به سراغ نسخه اصلاح شده فیلم نرفت!

فیلمشناسی :‎
(به نقل از سایت پارس توریسم در سال ۸۹)

تاتوره (۱۳۶۳): ورود کیومرث پوراحمد به عرصه فیلمسازی حرفه‌ای. به سنت آن سال‌ها، اثری متعهد در باب ظلم و ستمی که بیگانگان به بومیان جنوب روا می‌دارند. داود رشیدی و پروانه معصومی، بازیگران نخست فیلم‌اند. ‏

بی‌بی چلچله (۱۳۶۳):پوراحمد به فضای ذهنی و احساسی‌اش نزدیک‌تر می‌شود. با داستان غمباری از رابطه بین یک کودک با یک راننده کامیون. بر اساس داستانی از ژوزه هائودودواسکونسلوس. باز داود رشیدی نقش نخست را بازی می‌کند. ‏

لنگرگاه (۱۳۶۷): بعد از چند فیلم نوجوانانه خارج از جریان اصلی فیلمسازی، لنگرگاه، حرکت پوراحمد به سمت فیلمسازی برای مخاطب گسترده‌تر است. داستان عصیان نرم دو نوجوان، با همراهی علیرضا خمسه‌ی در حال ستاره شدن، به عنوان نمک ماجرا. فیلمساز جای پایش را محکم می‌کند. ‏
شکار خاموش (۱۳۶۸):پوراحمد دامنه فیلمسازی‌اش را گسترش می‌دهد. در دوران رونق کمدی‌های کودکانه، شکار خاموش را با حضور خمسه و مهدی هاشمی می‌سازد. هر چند که در گیشه به موفقیت چندانی نمی‌رسد. ‏

شرم صبح روز بعد، سفرنامه شیراز و نان و شعر: (۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲): هر چهار فیلم از یک مجموعه تلویزیونی بسیار موفق با عنوان قصه‌های مجید بیرون می‌آیند. پوراحمد چهار سال از بهترین بخش دوران فیلمسازی‌اش را پای مجموعه داستان مرادی کرمانی می‌ریزد و محصول خوبی هم برداشت می‌‌کند. منتقدها این فیلم‌ها را تحسین کردند و مردم مجموعه تلویزیونی را. سفرنامه شیراز بی‌نظیر است. شرم برای بیننده تلویزیون، بیش از حد پیچیده و صبح روز بعد، موفق‌ترین فیلم‌ها به لحاظ اقبال مردمی. نان و شعر که پس از پایان تولید مجموعه و مستقیما برای سینما ساخته شد، مستحق توجه بیش‌‌تری است. یکی از شخصی‌ترین آثار کیومرث پوراحمد. ‏

به خاطر هانیه (۱۳۷۳): بازگشت پوراحمد به فیلم‌های کانونی آغاز دوران فیلمسازی، با اقبال منتقدان روبه‌رو می‌شود، هر چند تماشاگر چندانی پیدا نمی‌کند. باز با یکی از همان نوجوان‌های شیرین و احساساتی، اما کله‌شق پوراحمدی روبه‌رو هستیم، از نوع جنوبی‌اش‎!‎

خواهران غریب (۱۳۷۴):کیومرث پوراحمد داستان جذاب اریش کستنر را زمینه‌ساز کارش قرار داد و براساس قصه دو کودک دوقلو که پدر و مادرشان را پس از طلاق به هم نزدیک می‌کنند، پرفروش‌ترین فیلم سال را ساخت. خسرو شکیبایی، در اوج فعالیت حرفه‌ای‌اش قرار دارد و کودکان فیلم، به سنت آثار فیلمساز، به اندازه کافی تودل‌برو و شیرین‌اند. ترانه‌های ناصر چشم‌آذر، از جمله براساس ملودی نازنین مریم، از مهم‌ترین عوامل جذابیت فیلم بود. ‏

شب یلدا (۱۳۸۰): بعد از شش سال دوری از سینما، و عزیمت پوراحمد به تلویزیون برای ساخت مجموعه تلویزیونی موفق سر نخ، پوراحمد بازگشت تا یکی از شخصی‌ترین آثار کارنامه‌اش را بسازد. داستان تلخ فیلم، ریشه در زندگی خصوصی کارگردان‌اش دارد و محمدرضا فروتن که از طریق بازی در یکی از نقش‌های مجموعه سرنخ، به فیلم‌های مسعود کیمیایی راه یافته بود و به یکی از ستاره‌های سینمای ایران تبدیل شده بود، با بازی در شاه‌نقش شب یلدا، جای پایش را در سینمای ایران محکم‌تر کرد. هنوز خیلی‌ها پوراحمد را به عنوان کارگردان این فیلم می‌شناسند. ‏

گل یخ (۱۳۸۳): پوراحمد تصمیم گرفت موفقیت شب یلدا را در گیشه تکرار کند. پس شجاعانه سراغ طرح اصلی یکی از فیلم‌های ایرانی مشهور و پرفروش قبل از انقلاب، سلطان قلب‌ها رفت، در آغاز فیلم نام محمد علی فردین را آورد، اما اثری از این عشق و علاقه در فیلم نیست. گل یخ شاید بدترین اثر کارنامه فیلمسازی پوراحمد است، نه به این خاطر که قرار بوده یک فیلم پرفروش بازاری باشد، بیش‌تر به این دلیل که خوب و گرم ساخته نشده است. فیلم نه فروخت، و نه منتقدها دوست‌اش داشتند‎.‎

نوک برج (۱۳۸۴): پوراحمد می‌خواست نوک برج را هم با دسته‌بندی “ساخت یک فیلم دیگر برای پول”، در کنار نوک برج قرار دهد، اما اتفاقا این یکی، خیلی بیش‌تر از قبلی کار می‌کند. هم فیلم بهتری است و هم فروش خیلی بهتری نسبت به قبلی داشت. ‏

اتوبوس شب (۱۳۸۵): سال‌ها بعد از شب یلدا، پوراحمد با اتوبوس شب، بار دیگر با آغوش گرم منتقدها و جوایز ریز و درشت جشن‌ها و جشنواره‌های داخلی مواجه شد. این فیلمی است با داستانی بر بستر دفاع مقدس که با نگاه خاص پوراحمد در هم تنیده شده. فیلمی که به قول خود فیلمساز، در سال‌های جنگ نمی‌شد آن را ساخت.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها