سینماسینما، آرش عنایتی
سالیانی چند، پیشتر از آنکه سازمان ملل متحدی تشکیل شود و دبیرکلش به شکل متداوم و متداول دربارهی هر مصیبت و جنایتی فقط به ابراز نگرانی و نارضایتی بسنده کند. سازمانِ صلیبِ سرخ جهانی نگران و ناراضی از مناقشات و اوضاع نابسامان آدمیان بود(البته در غیاب مصوبهی حقوق بشر!)نمایندگانی چند برای بررسی شرایط و عموما بر اساس آنچه در کنوانسیون ژنو مورد موافقت اعضا قرار گرفته بود، اعزام میشدند تا چشم و گوش این سازمان و حامیِ حقوق اعضایش باشند. یکی از موقعیتهای معمول و مشابهاش با شرایط بازرسان امروزین سازمان ملل متحد، همین نحوهی بررسی شواهد و شاهدین بود. برای نمونه، اساسا یک شهروند درجه چندم حکومت تمامیتخواه آلمان نازی در مواجهه با سفیر صلیب سرخ اجازهی ابراز چه کنشی میبایست داشته باشد و یا بایسته بود تا چه کند که واکنشی جهانی را برانگیزاند؟ انگیزهی ساخت مستندِ زیبای “بازدیدکنندهای از دنیای زندگان” پاسخ به این پرسش و بررسی یک نمونهی تاریخی آن است.
طراحان “راه حل نهایی” برای حذف یهودیان از گسترهی گیتی و حلِ نهایی معضلی که در ارتباط با حذفِ گروهی از نخبگان یهودی داشتند(اعم از دانشمندان، هنرمندان، بازرگانان، سران یهودی و حتی جانبازان و نامآوران بازمانده از جنگ جهانی نخست)چاره را در آن دیدند که صبوری بیشتری نشان دهند و آن گروه برگزیده از بیچارگان را در شهری به نام ترزین اشتات سکنی دهند. جایکه برگزیده بودند درحقیقت اولین و آخرین ایستگاه ساکنیناش پیش از اعزام به کورههای آدمسوزی(آشویتس، سوبیبور،تربلینکا و …) در کوران جنگ جهانی دوم بود. این فیلم، بخش کوچکی از ساعتها فیلمبرداری و گفتوگوست که منجر به ساخت مستند تاثیرگذار “شوآ” شده است. لنزمن، آگاهانه این بخش را از کلیت فیلم درآورده- به دلیلِ ماهیت بازرسان و اهمیت شهر ترزین اشتات- و در فیلمی مستقل آورده است. فیلمی که در سال ۱۹۷۹ فیلمبرداری شده لیکن ۲۰ سال پس از آن، راسل اجازهی انتشارش را داده است. با این توضیح که در دههی هشتاد زندگیاش چیزی برای پنهان کردن ندارد و با افزودن این خواسته که لنزمن آشکارا تلاش نکند تا او را احمق جلوه بدهد و البته که خواسته و ساختهی لنزمن، ناخواسته به خلافِ خواستِ راسل بدل شده است!
راسل بارها و بارها در طول فیلم و به منظور کم کردن بار گناهش و توجیه گزارشاش، تمکین و انفعال شهروندان(یهودیان) ترزین اشتات را شاهد میگیرد و مدعی است بر این اساس نمیتوانسته که نادیده را دیده انگارد و بنگارد. با این وجود لنزمن در توالی بخش پسین(بازدید از ترزین اشتات و عدم یادآوری ظاهر اپشتاین-مسئول ارشد یهودیان-) پس از بخش نخست(ماجرای بازدید از آشویتس، ظاهر به یاد ماندهی افسر آلمانی با جزئیات و اشارهاش به رنگ چشم و مو) تضاد گفتار، سادهلوحی، سادهاندیشی و در نهایت سوگیری بازرس/ نمایندهی صلیب سرخ را به چالش میکشد و چالهای که برای دیگران ساخته(این بهانهها که ساکنین میتوانستند تا این حد محو نقششان نشوند) با هوشمندی لنزمن بدل به چاهی میشود که راسل در آن میافتد. با وجود اینکه موجود دوپایی نبود که دربارهی جنایات رژیم نازی اطلاع نداشته باشد- از جمله راسل- و نداند که این فضا تصنعی است. راسل باز هم به دنبال نشانههای رفتاری بود. حال آنکه اتفاقا نقش طبیعی یهودیان در آن فضای تصنعی، بهترین نشانی برایِ فهم این موضوع بوده و این یادآوری از سوی لنزمن که هرچند یهودیان بازیگر این نمایش بودهاند اما کارگردانی این فضا بر عهدهی آلمانها بوده است. بر همین نهج، هرچند راسل تنها ستارهی فیلم محسوب میشود اما در دست کارگردان به سیاهی لشگری با کارنامهای سیاه تبدیل میشود. آرامش و بی کنشی لنزمن باعث میشود تا رامش و کرنش راسل دربرابر آلمانها از زبان خودش بیان شود(دیدار از آشویتس و ماجراهایش) و در ادامه با تصویری فانتزی که آلمانها در ترزین اشتات برایش فراهم آوردهاند( امکانات رفاهی نظیر زمین مخصوص بازی کودکان و نوزادان، بانک، محلی برای کنسرت موسیقی و حتی کنیسهای برای عبادت. در حالیکه زنان مجبور به سقط جنین بودند، اموال یهودیان از همان ابتدا غارت، هنرمندانشان بیکار میشدند و این همه، به دلیلِ باور مذهبیای بود که داشتند!) ابلهانه به تصدیق تصوری نادرست در متن گزارشاش ختم میشود.
لنزمن، نخست با نمایشِ تبختر و تفرعن راسل در نماهایی ثابت و با اندک نماهایی متحرک ( تراولینگ به سمت سوژه به منظور بستن نمایی نزدیک- برای نمونه، زمان دفاع لنزمن از “اپشتاین” برای درک و دریافت واکنش طبیعیاش نسبت به متن پایانی) و همچنین استفاده از متریالی که در فیلمهای متعارفِ مستند، نماهایی زائد و حذفی محسوب میشوند ( برای نمونه، راسل آنقدر در نقشاش فرو رفته که جایی فرمان کات میدهد تا بچهای که بیرون از کادر قرار دارد را از آنجا دور کنند و یا در چند نمای بعد، صدای بازی کردن همان بچه را که خارج از کادر است میشنویم. درست زمانی که صحبت از بچههای شهر ترزین اشتات است) و آن ضربهی نهایی(خواندن بخشی از متن “اپشتاین” که به وضوح اشاراتی روشن به شرایط اسفبار یهودیان دارد. نکاتی که راسل نادیده و ناشنیده گرفته است) هنرمندانه به قضاوت سوژهاش مینشیند و یادآور میشود که اگر ناظران بینالمللی کور و کر هم باشند. تاریخ، هم بینا و هم شنواست.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- قابهای رنگین از روزگاری ننگین!/ نگاهی به فیلم ۱۹۷۶
- سقوط قهرمان، فروپاشی جامعه/ نگاهی به فیلم «اعدام»
- تبانی ابر قدرتها و تباهی ملتها/ نگاهی به فیلم «در سایه»
- همسویی مدرنیته و سنت در جایگاه قدرت!/ نگاهی به فیلم «اتاق دبیران»
- این همانی سوژه و ابژه/ نگاهی به فیلم «چه کسی برایت آواز میخواند»
- خرافهزدایی علاءالدین!/ نگاهی به فیلم «سیدالمجهول»
- تا ابد، متهم!/ نگاهی به مستند «هارلان: زیر سایه زوس یهودی»
- قانون شفا!/ معرفی فیلم «مورفین»
- «آقای کلاین»؛ تلاش برای زدودن یک اشتباه
- بستن باب نسیان و گریز!/ نگاهی به مستند «ما اکنون نخواهیم مُرد»
- پیشنهاد تماشای فیلم: «هیچ ردی باقی نگذار»/ تلاقی هنر و تاریخ
- بلبلانه نعره زن در روی گل، تا کنی مشغولشان از بوی گل/ نگاهی به فیلم «بی رویا»
- ذبحِ بی دلیل منطق در پای احساس/ کوتاه درباره فیلم «ملاقات خصوصی»
- «علفزار»؛ مملو از علف هرز!
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش