تاریخ انتشار:1396/04/04 - 00:20 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 58911

سحر عصرآزادسینماسینما، سحر عصرآزاد:“قاب ها” یک مستند سیاسی موجز و حساب شده با چاشنیطنز و ریتمی پویا است که همراهی مخاطب را برای رسیدن به پاسخ او به سوال مستتر در فیلم طلب می کند.
کیوان مهرگان؛ روزنامه نگار و شاعر در اولین تجربه فیلمسازی خود سراغ دغدغه های شخصی اش در حیطه تاریخ سیاسی ایران رفته و یک استاد علوم سیاسی را که به واسطه اظهار نظرهای صریح و روشنگرانه اش در بزنگاه های سیاسی شهره خاص و عام است، محور کار قرار داده است.
حضور صادق زیباکلام به عنوان کاراکتر محوری مستندی که قرار است تاریخ سیاسی ایران را در یک فَست موشن مرور کند، مهمترین ویژگی “قاب ها” است که خود به خود کنجکاوی برای همراهی با روایت این اثر ایجاد می کند.
اما فیلمساز به همین امتیاز اولیه بسنده نکرده بلکه با انتخاب ساختاری داستانی و حساب شده، این امتیاز را ارتقا داده؛ آنهم به واسطه بسط دادن دیدگاه های استاد از خلال نخ تسبیحی که همان عکس های قاب شده بر دیوار دفتر کار او است.
در این فَست موشن جذاب – که ناگفته مشخص است با تکیه بر شیواییِ کلامِ زیباکلام! و شرح و توصیف های طولانی او، تدوین کار را سخت کرده –، استدلال و تحلیل های شخصی این استاد علوم سیاسی از چرایی قرار دادن این قاب ها در کنار هم، به شکلی ظریف و زیرپوستی منجر به مرور تاریخ سیاسی کشور می شود که در کنار تصاویری نادیده یا کمتر دیده شده از رویدادهای مستند، سازنده روایتی بکر و گرم از تاریخ است.
هوشمندی فیلمساز در انتخاب یک نخ تسبیح دراماتیک برای این مستند، از وجوه ساختاری است که باعث شده فیلم آغاز، میان و پایان مشخص داشته باشد و در انتها برای مخاطب یک سوال حیاتی ایجاد کرده و او را با پاسخ سوال که در ذهن هر فرد شکل می گیرد، تنها می گذارد.
در سکانس ابتدایی فیلم با حضور فیلمساز در مغازه قاب فروشی و سفارش یک قاب برای عکسی مواجه هستیم که این عکس را نمی بینیم و این صحنه کات می خورد به معرفی صادق زیباکلام و معرفی او در محل کارش؛ دانشگاه تهران و تأکید بر روحیه طنز یا به گفته بهتر طنز گزنده کلام او که در نهایت پس از پرسه زدن در اتاق های مختلف و در میان همکاران، به دفتر کار شخصی او ختم می شود که لوکیشن اصلی یا در واقع هسته ملتهب فیلم است.
لوکیشنی که فیلمساز تلاش کرده تصویری واقعی از یک مکان با زاویه دیدی باشد که خود قبل از مواجهه با آن، طی سالیان در ذهنش تصویر می کرده و نهایتاً به قاب هایی می رسیم که در ابعاد مختلف و با محتویات متفاوت و چه بسا در ظاهر ناهمگون در کنار هم قرار گرفته اند.
همانطور که اشاره شد نخ تسبیح روایی این مستند، همین قاب ها و تحلیل های شخصی است که زیباکلام از چرایی کنار هم قرار گرفتن آنها ارائه می دهد تا از خلال این تحلیل چه بسا نگاه جدید و متفاوتی به تاریخ سیاسی ایران در ذهن مخاطب شکل بگیرد که … می گیرد.
با تکیه بر همین ساختار قرص و محکم است که فیلمساز به جای غرق شدن در این تحلیل ها که می توانستند زمان بیشتری را به خود اختصاص دهند، حواسش به هدف زیرپوستی که برای فیلمش در نظر گرفته، هست و به همین دلیل این تحلیل ها را که همراه با روح امید به آینده سیاسی این سرزمین است، پیوند می زند به قابی که از سوی خودش یا به گفته بهتر تک تک مخاطبان –با محتویات مختلف- ، به زیباکلام اهدا می شود تا آن را در میان قاب هایش جای دهد.
عکسی که در همان سکانس ابتدایی قاب گرفته شده و در پایان هم مجهول باقی می ماند تا تصویر ذهنی هر فردی از قابی که جایش در میان قاب های استاد خالیست، استعاره ای باشد از آنچه می تواند فردای این سرزمین را بسازد و برآیند همین نقاط امید باشد.
“قاب ها” گزارشی است شخصی از تاریخ سیاسی ایران که فراتر از این هدف اولیه رفته و هر مخاطبی را با هر دیدگاه سیاسی به شراکت در این تحلیل بر اساس زاویه دید خود فرا می خواند تا در نهایت فَست موشن تاریخ سیاسی سرزمینش را با نگاه خودش و با انتخاب آخرین قاب، به سرانجام رسانده و تبدیل به گزارشی همگانی کند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها