تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۲۲ - ۰۹:۵۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 54560

محسن جعفری رادسینماسینما، محسن جعفری راد:

سینمای جنگ در چند سال اخیر با نگاه فیلمسازان زن، انگار جانی دو باره گرفته و بعد از فیلمهای شیار ۱۴۳ و نفس از نرگس آبیار،منیر قیدی هم سعی کرده که ذهنیت تازه و مستقلش را از سینمای جنگ به عینیت تبدیل کند.

مهمترین برگ برنده ویلایی ها موقعیت مرکزی روایت آن است. موقعیتی بکر یعنی زندگی سرشار از اضطراب خانواده های فرماندهان جنگ که کمتر در سینمای جنگ ایران به آن پرداخت شده و نشان از پتانسیل معنازایی و معناآفرینی نامحدود این سینما دارد. در واقع منیر قیدی نشان می دهد که می توان با انتخاب ایده ای که حتی روی کاغذ هم جذاب و تازه به نظر می رسد، مخاطب خسته از فیلمهای کلیشه ای در ژانر دفاع مقدس را با ابعاد پنهان حال و هوای جنگ آشنا کرد.

نقطه قوت کار قیدی از لحاظ ساختاری، انتخاب ساختاری ساده و صمیمی است.در واقع سوژه پتانسیل آن را داشت که کارگردان به سمت به رخ کشیدن مهارت هایش چه در تصویر پردازی و چه فرم روایی حرکت کند اما به این نقشه راه هوشمندانه رسیده که چنین سوژه ای ایجاب می کند که روایتی ساده و صمیمی را برای بسط و گسترش ایده مرکزی امتحان کرد. مثلا در هدایت بازیگران سعی شده بازی ها حدنگهدار و فارغ از جلوه گرایی فیلمهایی با مضامین مشابه باشد.

البته ویلایی ها در مرز تبدیل شدن به یک فیلم عالی متوقف می شود چرا که در چند مورد کارگردان به نظر می رسد مبهوت ایده هایش شده است. از شیوه شخصیت پردازی فرمانده زنان با بازی پریناز ایزدیار  یا زنان دیگر که از حد و اندازه یک تیپ فراتر نمی روند تا افراط در استفاده از نماهای هوایی که از فرط تکرار از تاثیرش کاسته می شود. نقطه پررنگ این مبهوت شدن و شتابزدگی زمانی است که جنگنده های عراقی محیط ویلا را مورد هدف قرار می دهند.زنان همه با هم به سمت پناهگاه حرکت می کنند اما در کمال حیرت هیچ آسیبی به هیچ کس وارد نمی شود تا هم باورپذیری لازم را نداشته باشد و هم با نگاه ریالیستی دیگر بخش های فیلم هم خوانی نداشته باشد و به نوعی آنها را رویین تن نشان می دهد! از این مهمتر نوع پایان بندی فیلم که انسجام لازم با دیگر عناصر داستانی ندارد و انتظار به وجود آمده در طول روایت را برآورده نمی کند.

اما با وجود این ضعف ها، در گره افکنی و گره گشایی سعی شده موقعیت های همدلی برانگیز و پر تعلیقی رقم زده شود. موقعیت انتظار کشنده زنان و فرزندان که هر بار باید خودشان را مهیای شنیدن خبر خوش و ناخوش کنند و انگار به نوبت خبر بد باید به آنها داده شود و فقط ترتیب آنها فرق می کند. تقابل ها و تضادها به خوبی شکل گرفته.تضاد جهان بینی عزیز با عروسش،عروس با سرپرست ویلاها،دختر نوجوان با سرپرست ویلاها و … که باعث شده زنانگی مستتر در موقعیت رنگ و لعاب متنوعی پیدا کند. از زنی که فکر می کند باید فرار را بر قرار ترجیح داد و مستقل از شرایط رفتار کرد (عروس) تا زنی که کار فرزندش را انقدر مقدس می داند که تمام رنج ها را به جان می خرد(عزیز) و در این مسیر می توان او را نمادی از مام وطن نیز دانست. مثلا وقتی به بیمارستان می رود و حتی برای جوان رزمنده دیگر هم می خواهد مادری کند و یکی از بهترین گره گشایی ها شکل می گیرد.

ویلایی ها جایگاه سعید ملکان را هم به عنوان یک تهیه کننده کاربلد و خلاق تثبیت می کند.بعد از موفقیت همه جانبه همکاری اش با سعید روستایی در فیلم ابد و یک روز با ساخت ویلایی ها،  مهارتش را در شناخت استعدادها و کمک به جهت گیری آنها به خوبی نشان می دهد.اینکه می توان بستر لازم را برای ابراز خلاقیت عوامل یک فیلم را مهیا کرد و به جای نگاه مصرف گرایانه اغلب تهیه کنندگان، رویکردی روشنگرانه و فرهنگ ساز نسبت به مدیوم سینما داشت.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظرات شما

  1. Mahshid
    ۲۲, اردیبهشت, ۱۳۹۶ ۱:۳۳ ب٫ظ

    فلیم خوبی نیست بسیار شعاری هست

  2. الف- ف
    ۱۴, خرداد, ۱۳۹۶ ۴:۲۶ ق٫ظ

    خیلی فیلم تاثیر گذار و خوبی بود

  3. رضا
    ۱۷, خرداد, ۱۳۹۶ ۴:۲۹ ق٫ظ

    با سلام
    از نظر داستانی داستان جذاب و جالبی داشت
    پارادوکس زیبایی با داستان عجین شده بود
    آرامش در کنار جنگ
    ولی بازی های بازیگران چهره در این فیلم بسیار ضعیف بود
    اضطراب و دلهره های تصنعی که باید تماشاگر را با خودش همراه می کرد کاری جز کلافگی و دلزدگی از پیش نبرد.
    بهترین صحنه ی تنش زا صحنه درگیری طناز طباطبایی با فرزند پسرش در حضور ثریا قاسمی بود.

    پرداختن به ضرب المثل : کفش فلانی پات نیست که قضاوتش کنی
    عینا بصورت عملی در این فیلم بکار رفته بود که باعث دگرگونی و انقلاب مجدد طباطبایی شد که بسیار تصنعی بود و ناخوداگاه یاد سریال های مناسبتی ماه رمضان و دگرگونی نقش ها پس از شب قدر را تداعی می کند.

    دیالوگ “عزیز عزیز” رزمنده زخمی در بیمارستان خاب به قاسمی هم باز بجای جلو داستانی، تصنعی بودن را به رخ می کشید.
    اما ترسیم رابطه مادرشوهر عروس در این فیلم بسیار منطقی و به دور از کلیشه های رایج صورت پذیرفته بود که نقطه قوت داستان بود.
    جلوه های ویژه بسیار عالی استفاده شده بود.
    و در نهایت بازی قاسمی با اختلاف فاحش از سایرین بهتر بود و نکته اینجاست که این بازیگر کهنکار پس از این همه تجربه نوع دیگری اما از همان جنس مادرانه های همیشه گی اش را به نمایش گذاشته.
    ضعیف ترین بازی بی تردید مربوط به ایزدیار است.
    طباطبایی هم ابدا ارتباطی با نقشش پیدا نکرده بود.
    و در نهایت این حس دست می دهد که قیدی تلاش دارد “ابیار” دیگری شود و عینا ان را تکرار کند بدون هرگونه نو اوری و ایده جدید
    او هدفی جز رسیدن به ابیار ندارد و با این فیلم نشان داد ابدا شانسی ندارد و در نهایت یک کپی بسیار بی کیفیت از ابیار خواهد شد.

  4. ناشناس
    ۲۲, خرداد, ۱۳۹۶ ۱:۱۸ ق٫ظ

    این فیلم عالیه از نظر من که خیلی خوب ساخته شده

نظر شما


آخرین ها