سینماسینما، ارسیا تقوا:
هیچ فیلمی را به یاد ندارم که این همه احساساتِ پاره پاره و ضدونقیض بر سرِ تماشاگرش آوار کرده باشد. فیلم مثل یک شوک میماند نه شوکی بابت تماشای یک حماسهی بیبدیل سینمایی بلکه به این دلیل که مثل یک الاکلنگ هربار در یک موقعیتِ تازه تو راقرار میدهد. پدر و پسری خلبان میخواهند هواپیمایی را از منطقه تدمُر در سوریه که به اشغال داعش در آمده ، خارج کنند. پسر/امیرعلی/بابک حمیدیان که به زودی پدر میشود همیشه از کودکی در حسرت دیدارِ پدری بوده است که به دلیل ماموریتها کنار او نبوده است ؛او حالا خلبانی شده ودر سوریه دارد کنار پدرش مبارزه میکند؛او اکنون نمیتواند نبودنهای پدر در ایامی که در حسرتِ تایید و حمایت او بود را فراموش کند از همین رو در شبِ پراضطرابِ ماموریت، اعتراضش را به پدر اعلام میکند. فیلم بیآنکه سعی در تبیین حالو هوای ارتباطِ امیرعلی و پدرش/ یونس/هادی حجازیفر داشته باشد ما را به ضیافتِ نفسگیر فراری دادن هواپیما از منطقهی تحت تسلط داعش، اسیر شدن توسط داعش و بعد تعقیب و گریز و کلی هیجانِ دیگردعوت میکند. آنچه جالب است صحنههای پرشکوه و مشخصا پرهزینهای است که بیشک در حین ساختنشان انگار کسی به یادِ سالِ اقتصاد مقاومتی نبوده است.
از طرفی صحنههایی پرتنش و تعلیق در هواپیما و شهرتاریخی حیرتزدهمان میکند و از دیگر سوجلوههای ویژه کامپیوتری که با نازلترین تمهیدِ ممکن آتشگرفتن شهر و بعد انفجار هواپیما را نشان میدهد گیجمان میکند که وقتی قرارست فیلمی عظیم در حد حماسههای هالیوود ببینیم چه اصراری است به نمایش ضعیفِ این گونه تمهیدات کامپیوتری!؟. واقعا نشان دادن بچه مدرسهایهای سوریهای که با فراغ بال به مدرسه میروند و از سختیهای دیگران برای راحتی آنها بیخبرند اینقدر مهم بوده؟! ادراکِ این فراز و فرود حالِ مخاطب که از سویی در حیرت از لحظههای درخشان است و زمانی در نگاه سَرسری سازنده متحیر میماند را شاید بتوان در خصوصیت و ذاتِ فیلمهای سفارشی سراغ گرفت. بهترین توصیف این وضعیت را شاید بتوان از کلامِ خودِ حاتمیکیا پس از نمایش فیلم دید او خود را سرباز معرفی کرد. همگان میدانند کسی از هیچ سربازی انتظار ندارد اول تکلیفش را با احساسش مشخص کند، یکدِله شود و بعد اسلحه/دوربین دست بگیرد. شاید اگر حاتمیکیا عوضِ رخت سربازی جلیقهی کارگردانی به تن میکرد بهترمیتوانستیم امیرعلی و یونس او را مثلِ حاجکاظم،عباس، جمعه و داوود درک کنیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- صداوسیما به از کرخه تا راین هم رحم نکرد!
- حاتمیکیا چرا ساخت سریال «موسی(ع)» را پذیرفت؟
- هفته فیلم مقاومت در شبکه نمایش
- فاشیسم، آرمانگرایی و پایگاه امنِ ایدئولوژی
- یادداشت حاتمی کیا در پی درگذشت نادر طالب زاده
- چرخشهای ناگهانی/ کوتاه درباره فیلم «شب طلایی»
- قصهی خانه مادربزرگ/نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- یک ریسک بزرگ/ نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- تکرار کلیشهها/ نگاهی به فیلم «شب طلایی»
- رونمایی از لوگو و تیزر فیلم سینمایی «شب طلایی»
- نمایش ۱۰ فیلم مرمت شده از گنجینه سینمای ایران در چهلمین جشنواره فیلم فجر
- نام فیلم پسرحاتمیکیا تغییر کرد
- تعبیر یک رویا/ نگاهی به «خواب ابراهیم»
- مهدویان: مخملباف و حاتمیکیا فیلمسازان مهمیاند، اما من هیچکدام آنها نیستم/ تماشاگر باید خشونت را از عمق جانش تجربه کند
- یادداشت ابراهیم حاتمیکیا برای صادق صفایی/ راز ماندگاری نقش نوذر در «از کرخه تا راین»
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- فیلم ترنس مالیک به جشنواره کن نرسید/ لیلا حاتمی با مریم مجدلیه به ونیز میرود؟
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
آخرین ها
- بستههای مکالمه پرتخفیف همراه اول بهمناسبت روز ملی خلیجفارس
- به تو هم سخت میگذرد؟/ نگاهی به فیلم «منطقه تحت نظر»
- معرفی پروژه جدید کارگردان «باربی»؛ گرتا گرویگ «نارنیا» را میسازد
- معرفی داوران جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
- اختتامیه دومین دوره جشنواره «عروسکخونه»/ پیشکسوتان و فعالان عرصه کودک به سمت احیای نمایشهای عروسکی میروند
- عسگرپور: از جانب مدیران کم تسلطِ سطحینگر، مورد حمله قرار میگیریم که شما از فروش فیلمها خوشحال نیستید/ از کجا به کجا رسیدیم!
- پخش سریال «حشاشین» در ایران ممنوع شد
- همراه اول حامی برگزاری ششمین رویداد ایران اکسپو
- حضور معاون وزیر حملونقل و زیرساخت ترکیه در غرفه همراه اول
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- جایزه بزرگ جشنواره کازابلانکای مراکش به «برندهها» رسید
- ۲ انیمیشن ایرانی به جشنواره معتبر انسی راه یافتند
- «رُخ» بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو شد
- «آوای ابرها» به جشنواره کاریبتونز کلمبیا راه یافت
- ۳ جایزه جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید
- خانواده قاتل از «بیبدن» شکایت میکنند؟
- فوت کارگردان فرانسوی برنده نخل طلا و سزار/ لوران کانته درگذشت
- نسخهی آزادیِ لانتیموس/ نگاهی به فیلم «بیچارگان»
- نکوداشت اکبر زنجانپور در نوزدهمین «شب کارگردان»
- حضور همراه اول در بزرگترین نمایشگاه فناوری ترکیه
- معرفی همراه اول بهعنوان کارفرمای برتر سلامتمحور
- «در سایه سرو» از جشنواره ایتالیایی جایزه گرفت
- فیلم ایرانی نامزد قدیمیترین جایزه سینمایی اروپا شد
- کیوسکهای دیجیتال نخستین اپراتور سلامت کشور رونمایی و نصب شد
- تحلیل رسانههای فرانسوی از حضور فیلم رسولاف در بخش مسابقه کن/ یک انتخاب سیاسی
- فیلمهای «رکوردزن» و زنگ خطر برای آینده این سینمای محترم!
- «هواخوری» روی صحنه میرود
- تمدید مهلت شرکت در جشنواره «خیمه شب بازی»
- سینماسینما/ گفتوگو با کن لوچ درباره «بلوط پیر» و دیگر چیزها/ امید، فعالیتی سیاسی است
- نسخه ویژه نابینایان «همسر» با صدای مسعود فروتن منتشر میشود
این تحلیل سینمایی بود یا تسویه حساب سیاسی! بدون اینکه یه خط نقد اصولی کنید اومدید گیر دادید به اینکه گفته سربازم؟! آره از این حیث حاتمی کیا با امثال آیزنشتاین و پودفکین قابل مقایسه است، چرا که صادقانه و با افتخار به سرباز بودنش اعتراف میکنه! نه مثل کسایی که جوری حاشا می کنن که کم کم خودشونم باورشون میشه سرباز کسی نیستن!
این تحلیل سینمایی بود یا تسویه حساب سیاسی! بدون اینکه یه خط نقد اصولی کنید اومدید گیر دادید به اینکه گفته سربازم؟! آره از این حیث حاتمی کیا با امثال آیزنشتاین و پودفکین قابل مقایسه است، چرا که صادقانه و با افتخار به سرباز بودنش اعتراف میکنه! نه مثل کسایی که جوری حاشا می کنن که کم کم خودشونم باورشون میشه سرباز کسی نیستن!