سینماسینما، رضا دانش پژوه
سینما شهر قصه، عنوان فیلمی از علی اکبر حیدری و کیوان علی محمدی با موضوع سینماست. فیلمی که تلاش می کند، طرح دوستی با سینما را ویرایش کند. این ویرایش هم با مرور سینمای گذشته و خاطره بازی از سر گرفته می شود. فارغ از داستان فیلم، اینکه فیلم حامل چه مفاهیمی و مناسباتی ست، در این نوشته بیشتر اهمیت دارد.
سینما شهر قصه در اولین حرکت خود موفق می شود بعد از سالها تصویر بهروز وثوفی و فردین را بر روی پرده، هر چند آرشیوی، نمایش دهد. بعد از چهل سال که از انقلاب می گذرد، هنوز این تاکید وجود دارد که هیچ کدام از بازیگران سینمای قبل، خطری برای کشور نداشته اند و برعکس این تفکرات به شدت رادیکال، محسن مخملباف و رفیع پیتز بودند که اتفاقا مورد حمایت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بودند و نهایت آنها بعد از یک دوره درخشان فیلمسازی، نتیجه کارشان ساخت فیلمهای شعاری و بازی در فیلم ضد ایرانی آرگو شد.
شخصیت عطار فیلم، که نماد افراطیون مخالف سینماست به اندازه کافی رقت بار بودن تفکراتش در فهم سینما، مخاطب را مجبور به یادآوری دهه شصت و حواشی فراوان سینما در این خصوص میکند.
اینکه سینما در چه مقر اجتماعی و فرهنگی قرار دارد، برای تمامی حکومت های دنیا مهم است. چرا که سینما به همان اندازه که مورد کملطفی قرار بگیرد ، می تواند خطرناک باشد. خطرناک، از این بابت که اگر میدان برای تولید خالی باشد، قطعا مصرف کنندگان به تولیداتی روی میآورند که مصرف کننده را می شناسند.
درکشورهای صاحب صنعت سینما، اگر چرخه مالی سینما را بررسی کنیم به مجموعه های بزرگتر اقتصادی می رسیم که حیاتشان زنجیر وار به هم وصل است. این اتصال برای افزایش شانس حیات اقتصادی، منجر به تولید شرکت های مختلفی، در حفظ حقوق مادی تولیدکنندگان فیلم، میشوند که هر کدام به نحوی متصل به ساز و کار های اقتصادی عظیم تری هستند و نهایتا اجماع آنها، در گستره بزرگتری جریان سینمای صنعتی را بوجود می آورند.
اینگونه نیست که مناسبات سینمایی در خارج از عرف سیاسی کشور حرکت کند و مناسبات سیاسی بدون در نظر گرفتن حضور سینما ، قوانین و دستورالعمل هایشان را اجرایی کنند.
در فیلم سینما شهر قصه، یادآوری صحنه های مختلف از فیلم های سینمای ایران، فقط در صورت تجربه زیست دهه های قبل ارزشمند است. چرا که بخشی از مخاطبین کنونی سینما، فاصله زیادی با دوران مد نظر فیلم دارند و حتی می تواند تماشای این آثار برای آنها، نه تنها لذت بخش نباشد که چه بسا در هجوم انبوه آثار پرکشش دنیا، بسیار خسته کننده هم باشد.
سینمای ایران در طول سالها در معرض سلایق مختلف مدیران قرار گرفته است و نتیجه آن عدم حضور، وضعیت زندگی حداکثری جمعیت ایران و به تبع آن، از دست دادن بخش عظیمی از مخاطبان سینماست.
فیلم سینما شهر قصه در جریان مرور دوران سینمایی دو سه دهه ایران نتوانسته است به اصل و اساس مقصودش دست پیدا کند ، اما نسبت به بعضی از آثار هم جنس خود، فیلم استخوان دار تریست.
سینمای ایران با مناسبات مختلفی روبرو می شود که روز به روز، از قدرت جریان اقتصادی سینما کاسته و اندام آن نحیف تر می شود.
سینما شهر قصه بازگشت به سینمای مردمی را یادآوری می کند. سینمایی که مردم خود را روی پرده ببینند. اکثر تولیدات سینمای ایران با داستان هایی از اقلیت روایت می شود.
این می تواند برای سینما خطرناک باشد. پیامد نداشتن سینمای ملی می تواند خطرناک تر از سانسور حضور بهروز وثوقی بر پرده سینما باشد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- پیوند نوستالژی و نقد اجتماعی در «سینما شهر قصه»
- در جلسه شورای صنفی نمایش مصوب شد: «دو روز دیرتر» و «سینما شهرقصه» به سینماها میآیند
- دو فیلم تازه در راهند؛ «رکسانا» و «سینما شهر قصه» تابستان به سینماها میآیند
- یا در اوج یا سوار بر موج/ بررسی حواشی نقدهای “روز صفر”
- قانون هست، اما نیست/ نگاهی به جایگاه قانون در فیلمهای جشنواره سیوهشتم فجر
- مروری بر سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر/ تنوع در ژانر؛ ضعف در فیلمنامه
- اسلوب غلط از درک واقعیت عاجز است/ درباره داوری فیلم
- نمایه/ جشنواره و حاشیه و دامها!
- نگاهی به بهترین های جشنواره/ پیروزی جوانها بر پیشکسوتها!
- من از «از دست دادن» میآیم وطنم/ نگاهی به فیلم «روز صفر»
- یورش سنگین برنامه هفت علیه جشنواره فیلم فجر + ویدئو
- آن سه کام حبس لعنتی/ نگاهی به فیلم سه کام حبس
- نگاهی به فیلم عنکبوت/ همه چیز در سطح
- گفتوگو با مجید مجیدی/ نباید فضا را خشن کنیم
- ای کاش قضاوتی در کار بود/ یادداشتی درباره «قصیده گاو سفید»
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی





