تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۲۲ - ۱۵:۰۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 20475

مدرسه ملی سینمامدرسه ملی سینمای ایران: چهارمین نشست از سلسله نشست‌های پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «سیاست‌گذاری جشنواره‌ فیلم فجر: چالش‌ها و راهکارها» عصر روز دوشنبه ۲۱ تیرماه در محل مدرسه برگزار شد.

به گزارش سینماسینما، این نشست که عنوان آن با پژوهش دکتر علی مرتضویان مرتبط بود، با سخنرانی ایشان، سیدمحمد بهشتی،علیرضا رضاداد، ابوالحسن داوودی و منوچهر شاهسواری انجام گرفت. رامتین شهبازی نیز اجرا و اداره نشست را برعهده داشت.

در بخش اول نشست، علی مرتضویان به توضیحاتی کلی در مورد محتوای پژوهش خود پرداخت: « در میان نهادهایی که بعد از انقلاب تشکیل شدند و بیش از ۳۰ سال دوام آوردند، جشنواره فیلم فجر یکی از قدیمی‌ترین آنهاست.  درپژوهش‌ها مشخص شد که نفی تمرکزگرایی دولتی، برنامه‌ریزی صحیح و پذیرش سیاست‌ها مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند به رشد این جشنواره کمک کند.  مهم‌ترین مساله مشکل‌ساز در این جشنواره اما اعمال سلیقه به گرایش‌های سینمایی، دولتی بودن جشنواره و فاصله بین نسلی است». وی با اشاره به گفتمان جشنواره در دوره‌های مختلف گفت: «از سال‌های ۶۱ و ۶۷ گفتمان دفاع مقدس و جنگ، از سال‌های ۶۸ تا ۷۶ گفتمان سازندگی واز سال ۷۷ تا ۸۴ گفتمان اصلاحات و از سال ۸۵ تا ۹۳ گفتمان بعد از اصلاحات در جشنواره حاکم بوده است».
سید محمد بهشتی که سابقه‌ای ده ساله در مدیریت جشنواره فیلم فجر و بنیاد فارابی را در کارنامه خود دارد سخنران بعدی نشست پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران بود. بهشتی به قول خود به بررسی تاریخی جشنواره پرداخت: «از آنجایی که در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ سینما وجود نداشت، تمام تلاش ما این بود که به تقویت تولید در سینمای ایران و صنعت سینما بپردازیم لذا همه مسایل در سینما از جمله جشنواره فیلم فجر حول محور تولید مطرح می‌شد و هدف جشنواره تقویت تولید بود. از سال‌های ابتدایی هدف ما این بود که جشنواره فیلم فجر تبدیل به نوروز سینمای ایران و ترازوی سنجش کیفیت فیلم‌ها باشد زیرا معتقد بودیم ترازوی ارزیابی کیفیت فیلم‌ها جشنواره است نه اکران مردمی. از این منظر اگر جشنواره بد بود، سینمای ایران بد بود زیرا جشنواره به صورت طبیعی فیلمی تولید نمی‌کرد. از سال ۶۵ به بعد زیرساخت‌ها و صنعت سینما تقویت شد و مواردی به سینمای ایران وارد شد که تاکنون وجود نداشت مانند صدای سر صحنه و حرفه‌های جدید دیگر».

مدیرعامل اسبق بنیاد سینمای فارابی افزود: «توسعه زبان بیان سینما و توجه به فرهنگ خودمان هدف دیگر ما در سینما بود زیرا قبل از انقلاب سینمای ما به هند، آمریکا، ترکیه نگاه داشت و قبله این سینما جایی بجز فرهنگ سرزمین ایران بود». وی با تاکید بر اینکه در طول برگزاری جشنواره هرگز هیات داوران و انتخاب تحت فشار نبوده است گفت: «من ۱۱ دوره مسوولیت برگزاری جشنواره را داشتم اما می‌توانم امروز قسم قرآن بخورم که حتی در یک دوره هم نگفته‌ایم به کدام فیلم جایزه بدهند وبه کدام فیلم جایزه ندهند».

علیرضا رضاداد دبیر جشنواره‌های پیشین فیلم فجر، پس از سخنان بهشتی اظهار داشت: «یکی از پرسش‌های اساسی در برگزاری جشنواره، ارزیابی آن و شناخت شکاف و عدم شکاف بین سیاست‌گذاری و برگزاری جشنواره خواهد بود. همبستگی و عدم همبستگی بین سیاست‌ها و اولویت‌های سینمای کشور و داوری‌ها یکی دیگر از مسائل مهم است که در برگزاری دوره‌های مختلف جشنواره فجر وجود داشته است». رضاداد افزود: « رابطه دولت و سینما اگر تقویت شود،  حضور در جشنواره پررنگ‌تر خواهد شد و اگر از تقویت آن کاسته شود علاقه به حضور در جشنواره کمرنگ‌تر می‌شود. نباید فضای سوء ظن نسبت به برگزاری جشنواره وجود داشته باشد؛ چون برطرف کردن آن بسیار سخت خواهد بود».

منوچهر شاهسواری تهیه‌کننده سینما و ابوالحسن داوودی کارگردان، هر دو، از اعضای دپارتمان‌های آموزشی مدرسه ملی سینمای ایران، در پنلی جداگانه در مورد دستاوردهای کنونی و چشم‌انداز آینده جشنواره فیلم فجر سخن گفتند.

شاهسواری اظهار داشت: «تا زمانی که  به تعریف درستی از سینما نرسیم نگاه به جشنواره یک نگاه کمی می‌شود. تغییر مدیریت در برگزاری جشنواره ضربه زننده است؛ چون هر کدام از این مدیران با خود روش‌های مدیریتی متفاوتی را ارائه می‌دهند. میزان مداخله دبیران و مدیران دولتی در حدی نبوده که داوری و جشنواره از مسیر اصلی خود خارج شود اما بی‌تاثیر نیز نبوده است و با تحقیق و پژوهش می‌توان به این موضوع رسید. در دوره‌هایی که من در جشنواره فجر در بخش داوری بودم هیچ فشاری از بیرون به ما وارد نشد از سویی نباید بی‌انصافی به خرج دهیم».

ابوالحسن داوودی عضو دپارتمان کارگردانی مدرسه ملی سینمای ایران نیز گفت: «در دوران اولیه رشد گلخانه‌ای سینمای ایران، اصطلاحی عنوان شد به نام “دیکتاتوری دلسوز”. این دیکتاتوری دلسوز مفهوم و قابل فکر است. این اصطلاح توانست فضایی را به وجود آورد که در ابتدا یک ویترین دولتی از سینمای کنترل شده خود را بیرون بدهد. سینمای ایران از محدودیت‌های فرهنگی خود گذشت و اتفاقاً آن را به هویت خود تبدیل کرد».

وی افزود: «بخش مثبت جشنواره فیلم فجر با تمام چالش‌هایی که سینماگران با  دولت، فضای اجتماعی و … دارند، تکیه به تولید است. برای اطلاع از دستاوردهای جشنواره تنها نباید به تحقیق‌ها و مقالات بسنده کنیم و باید حاصل تجربیات سه دوره برگزاری جشنواره را به نوعی از دست‌اندرکاران سینما بیرون بکشیم و نتیجه آن را ببینیم. باید ببینیم اصولاً جشنواره فجر زیرمیدان خوبی برای فرهنگ و سینمای ما هست یا خیر. چگونگی برگزاری جشنواره طی این سال‌ها در دو شکل اجرایی بین جشنواره‌های رده الف دنیا که یک جریان فکری فرهنگی ثابت دارند و اسکار که توسط گروهی متخصص و تصمیمات تخصصی پایه گذاری شده، سرگردان مانده است».

در این نشست پژوهشی دکتر حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، مدیران سینمایی نظیر امیر اسفندیاری، اساتید و دانشجوهای دانشگاه‌های مختلف، روح‌الله حسینی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران، علیرضا داودنژاد، محمود کلاری، علی واجدسمیعی، پرویز آبنار، شاهپور شهبازی از اعضای دپارتمان‌های آموزشی مدرسه در کنار سینماگرانی چون منوچهر محمدی، امیررضا معتمدی، و … حضور داشتند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها