تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴ - ۲۲:۳۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 107946

سینماسینما، علی ظهوری‌راد

مریم بحرالعلومی در نخستین ساخته سینمایی خود، «پاسیو»، سعی کرده به سیاق بعضی فیلمهای اجتماعی چند سال اخیر، با نمایش مشکلاتی که بخشی از آنها در جامعه به دلیل تفاوت دیدگاه نسلها یا قومیتهای مختلف با یکدیگر است، روایتی از تلاش برای حل این مشکلات را ارائه دهد، اما ضعف فیلمنامه و وجود حفرههای داستانی در این فیلم به قدرت و باورپذیری داستان آن لطمه زیادی زده است.

فیلم در دادن اطلاعاتی که میتواند به پیشبرد داستان و درک آن توسط تماشاگر کمک کند، خست زیادی به خرج میدهد. به نظر میرسد چون اصولا قرار نبوده ما با یک راهحل در داستان روبهرو شویم، طرح مسئله اصلی فیلم که تمام شخصیتها درگیر آن هستند، عملا تا جایی نزدیک به انتهای فیلم طول میکشد. این اطلاعات اندک که در میان خردهداستانهای متعدد فیلم پراکنده شده، شبیه پازل هزار تکهای است که بیننده برای فهم دقیق آن نیاز به دیدن چند باره فیلم دارد. ضمن اینکه هر مخاطبی ممکن است حوصله حل کردن یک پازل هزار تکه را نداشته باشد و این مسئلهای است که میتواند مخاطبان بالقوه فیلم را کم کند.

اگر بخواهیم به نقاط قوت فیلم اشاره کنیم، بیشک بازی خوب بازیگران مهمترین نقطه قوت آن است. از بازی خوب محدثه حیرت در نقش دختری که تلاش دارد در این دنیای باری به هر جهت که بارها عشق و احساسش را لگدمال کرده، سهمی برای خود بیرون بکشد تا فردای بهتری را برای خودش بسازد، تا بازی حیرتانگیز و بهیادماندنی یاسمن ترابی که یک دختر پر از شور و عشق و هیجان و در عین حال یک انسان زخمخورده و خسته است و هر دو این حالتها را بهخوبی در فیلم به نمایش میگذار. بیشک میتوان گفت که بحرالعلومی تمام تلاش خود را برای هدایت خوب بازیگران به کار گرفته و در این کار تا حد زیادی موفق بوده. ضمن اینکه نباید بازی خوب کریم امینی را در نقش عاشقی که پس از سالها به دنبال عشقش برگشته و برای به دست آوردن آن دست به هر کاری میزند، از یاد برد. با اینکه گریم کلیشهای و شخصیتپردازی تا حدی ناپخته او دست این بازیگر را در اجرا تا حدی بسته بود، اما امینی به شکل قابل قبولی توانست از پس این نقش بربیاید.

یکی از جنبههای هوشمندی بحرالعلومی در انتخاب بازیگر استفاده از شمایل سینمایی پوریا پورسرخ در یک نقش کوتاه اما مهم در فیلم است. صاحب یک پیتزافروشی که کاراکتر یاسمن ترابی به او دل بسته است و پورسرخ با همان شمایل جوان خوشسروزبان و خوشتیپ و پولدار که در بسیاری از فیلمهای سینمای تجاری برای او ساختهاند، در برابرش قرار میگیرد و در بخشی از فیلم شاهد این رابطه ظاهرا شیرین هستیم. باورپذیری و جذابیت این رابطه و در ادامه شوکی که به بیننده پس از پایان دردناک آن وارد میشود، نتیجه همین شمایل سینمایی پورسرخ و انتخاب درست او توسط کارگردان برای این نقش است.

همانگونه که پیش از این اشاره شد، ضعف فیلمنامه مهمترین مشکل «پاسیو» است. همانطور که روزگاری زندهیاد کیارستمی مقلدان بیشماری داشت، این روزها تقلید از اصغر فرهادی مد روز شده و خیلی از افراد سعی میکنند با پایان باز یا مسکوت گذاشتن بخشهایی از داستان که احتمالا باید در ذهن بیننده شکل بگیرد، فیلم اجتماعی تاثیرگذار بسازند، درحالیکه هرگز در این مسئله موفق نیستند. داستان فیلم با خلأهای زیاد و تغییر رفتار ناگهانی شخصیتها به شکلی بیننده را شوکه میکند که گاهی حس میکنیم قطعاتی از یک فیلم دیگر را وسط «پاسیو» چسباندهاند و این شخصیت همان کسی نیست که چند دقیقه قبل او را دیدهایم. حتی زمینهچینی خوبی هم برای دلیل این تغییر شخصیتها در داستان بیان نمیشود و ما تنها شاهد چرخش ۱۸۰درجهای رفتار آنها هستیم و فقط در چند مورد معدود از این تغییر رفتارها مثل وقتی که پوران (بهناز جعفری) از سقط جنین منصرف میشود، پسزمینه یا دلایل منطقی برای این رفتارها را میبینیم. تحول ناگهانی شخصیتها یا رها کردن بیننده در ناآگاهی ترفندی برای نویسنده بوده تا نقاط خالی فیلمنامهاش را توسط ذهن تماشاگر پر کند، اما نبود پسزمینه مناسب از شخصیتها در داستان و عدم وجود نشانههایی در فیلم که تماشاگر به واسطه آن در انجام این کار موفق باشد، به کار لطمه زیادی زده است.

«پاسیو» فیلم خوشریتمی است که حوصله تماشاگر را سر نمیبرد و تلاش زیادی دارد که به مخاطب خود احترام بگذارد. البته بعد از ساخت فیلم کمدی، ساخت فیلم اجتماعی این روزها راحتترین روش برای ورود به سینماست و مریم بحرالعلومی هم از این راه تلاش کرده اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند خود را انجام دهد و از همین کار اول نشان داده که در این کار چندان هم ناموفق نبوده و حداقل بخشهایی از کار را که به او مربوط بوده، بهخوبی انجام داده است. میتوان ایرادات این کار را با کمی اغماض به عنوان یک فیلم اول قبول کرد و منتظر ماند تا ببینیم این کارگردان در ادامه مسیر کاری خود قرار است به چه سمتی برود

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها