تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۳۰ - ۰۸:۵۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 40861

۱۴۷۶۲۸سینماسینما، علی فرهمند*

در وهله نخست سؤالی که مطرح می‌شود این است که مستند «نویسنده بودن» درباره چیست و یا درباره کیست؟ فیلم با کودکی جلال آل احمد آغاز می‌شود و از دوران تحصیلات متوسطه‌اش گذر می‌کند به زمان دانشجویی و ازدواج. پس از آن امّا مسیر فیلم عوض می‌شود و حواس دوربین به سمت سیمین دانشور منعطف می‌شود و از مسیر اصلی‌اش که زندگی جلال است خارج می‌شود؛ و حدود بیست دقیقه تلاش می‌شود تا مخاطب بپذیرد که سیمین زیر سایه جلال بار آمده. هرچند افرادی هم در این مستند هستند که برای سیمین؛ قلم، اندیشه‌ و جایگاه مستقلی را در نظر می‌گیرند امّا اندازه نماها و طولانی بودن صحبت‌های آن طیف نسبت به این یکی نشان از تاکید بر عدم استقلال فکری و نوشتاری سیمین را دارد. شاید به عقیده من هم سیمین دانشور نمی‌تواند بی‌تأثیر از نثر جلال آل احمد باشد امّا این مسئله با «نویسنده بودن» که قرار است پرتره‌ای از جلال باشد چه تناسبی دارد؟ حدود بیست دقیقه حواس مخاطب به سمت خلق و خوی سیمین می‌رود و جلال در پس‌زمینه قرار داده می‌شود تا جایی که شمس آل احمد حکایت طولانی مشاجره‌اش با سیمین را تعریف می‌کند و به کل فراموش می‌کنیم که داستان درباره کیست! حتی اگر پس از این زمان دوباره سرگذشت جلال بر پرده نقش ببندد نیز نمی‌توان «نویسنده بودن» را پرتره‌ای از جلال دانست؛ زیرا یک سوم فیلم موضوعی بی‌ربط را پیش گرفته است. هجوِ ناخواسته «نویسنده بودن» هم در این است که بیهوده‌گویی‌های شمس آل احمد نقشِ برهم زننده حواس را ایفا می‌کند تا حرفی علمی و تخصصی از یک عالم.

در ضمن چه کسی می‌تواند جایگاه «سووشون» را در تاریخ ادبیات نادیده بگیرد؟ حالا هرچه قدر هم که نویسنده‌اش متأثر از شخصی دیگر باشد. وقت آن رسیده است که «مرگ مؤلف» ِ بارت را بپذیریم و با اثر زندگی کنیم و نه مؤثر تا اینکه برای بالا بردن یکی، دیگری را پایین بیاوریم.

در دو-سوم باقی‌مانده مستندِ «نویسنده بودن»، سؤال‌های خوبی مطرح می‌شود و دقت در پرسش‌ها درباره زندگی جلال، بیش از اینکه به مسائل کلیشه‌ای حزب کمونیسم و خاستگاه چپ بپردازد، ما را با خلق و خوی جلال آشنا می‌کند. همچنین انتخاب افراد برای طرح پرسش از آن‌ها – به جز شمس آل احمد – انتخابی هوشمندانه است و همین که فیلم‌ساز به سراغ افراد همیشگی و پُررنگ‌تر جامعه نرفته است جای تشکر دارد. هرچند تعداد این افراد آن‌قدر کم هست که پس از گذشت نیمه اول فیلم، با اُفت ریتم روبه‌رو می‌شویم که البته در سینما برای جلوگیری از اُفت ریتم، تمهیدات سمعی و بصری وجود دارد که «نویسنده بودن» فاقد این تمهیدات است. لااقل باید این اثر کمی کوتاه‌تر می‌بود تا از بار رخوت نیمه دوم فیلم کم می‌کرد که چنین نیست در صورتی که صحنه‌های اضافی و بی کارکرد در «نویسنده بودن» زیاد است.

استفاده درست از گفتار متن، آن هم از کتاب «سنگی بر گوری» انتخاب جالبی است و نشان از این دارد که فیلم‌ساز قصد نشان دادن چهره واقعی جلال را دارد و نه چهره‌ای تقدیس شده که مدت‌ها در ایران رواج داشت. این امر نیز به معنای تنزل دادن جایگاه جلال نیست بلکه وقتی از تعصبات روی نام‌ها دست برداریم، می‌توانیم به عمق هنر آن‌ها دست یابیم. به همین خاطر هم هست که فیلم‌ساز از بسیاری از لحظات مهمی که در زندگی سیاسی جلال وجود داشته است صرف‌نظر کرده و حرفی به میان نیاورده تا همان طور که از نام اثر برمی‌آید، نویسنده بودن را تجربه کنیم. البته تاکید می‌کنم که این فقط قصد و تمایل فیلم‌ساز بوده و توضیحاتی که ارائه شد، نشان از این دارد که در عمل چنین اتفاقی نیفتاده است.

باید گفت که «نویسنده بودن» یک تحقیق مصور است و پژوهشی است که در لحظاتی قابل قبول است؛ امّا نمی‌تواند راه به «سینما» و «فیلم مستند» -به عنوان یک اثر هنری- باز کند چون دارای فرم نیست و برای روایت بصری‌اش، تمهیداتی از جنس تصویر در نظر گرفته نشده است و بخش اعظم مستند در تدوین و صداگذاری به بار نشسته است و نه در متن. اگر چه قرار نیست همان انتظاراتی که از متن یک فیلم داستانی داریم را از متن فیلم مستند داشته باشیم؛ منظور از متن، قراردادهایی است که فرم اثر را تشکیل می‌دهند. اساساً همین رخوتِ ناشی از فقدان ریتم هم باعث شده تا در «نویسنده بودن» صحنه‌های خارجی وجود داشته باشد تا از طریق تغییر تمپو، کمی در اثر تنوع بصری ایجاد شود که این تمهیدات غیر هنری از نیمه دوم به بعد – لااقل برای منتقد – لو می‌رود.

نگاه کنیم به مستندهای پرتره ایرانی در همین سال‌های اخیر که از طریق فرم، پژوهش مصورشان را به یک اثر هنری تبدیل کرده‌اند مانند «فی‌فی از خوشحالی زوزه می‌کشد» اثر تحسین‌برانگیز میترا فراهانی. به هر حال اگر فیلم‌ساز با پشتوانه تجربه ساخت «نویسنده بودن» و پذیرفتن ایرادهای فیلم، سراغ پرتره‌ای دیگر رود، می‌تواند به هنر نزدیک شود.

*منتقد فیلم

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها