تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۹/۰۱ - ۰۷:۲۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 164657

 

پس از «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» بهروز شعیبی با چهارمین فیلم بلندش «روز بلوا» در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر حاضر شد. با گذشت نزدیک به دو سال و در روزهایی که سالن های سینما کم کم از زیر سایه سنگین کرونا خارج شده و در مسیر بازگشت به روزهای رونق قرار گرفته اند او تصمیم گرفته این فیلم را در قالب مینی سریال سه قسمتی از طریق پلتفرم های آنلاین نمایشی در دسترس مخاطب قرار دهد.
به گزارش سینماسینما ،شعیبی معتقد است در شرایط فعلی شبکه نمایش خانگی جای بهتری برای دیده شدن و عرضه «روز بلوا» است و اظهار امیدواری می کند فضایی برای دیده شدن تمام آثار جامانده از اکران و توقیفی ایجاد شود. آن طور که او می گوید نسخه مینی سریال «روز بلوا» نسخه کامل تری است، شکل روایت آن متفاوت است و در پایان بندی آن نیز تغییراتی اعمال شده است. به گفته او سکانس های اضافه شده بخش هایی است که پیش از این در روند تولید نسخه سینمایی فیلمبرداری شده و به خاطر طولانی شدن زمان فیلم کنار گذاشته شده اند. شعیبی در «روز بلوا» قصه ای ملتهب و پرتحرک را با محوریت نقد تخلف اقتصادی، اختلاس و پولشویی روایت می کند اما در نهایت دغدغه او یادآوری اخلاق بخصوص اخلاق اجتماعی است. سازنده «روز بلوا» بر این باور است که مهم ترین چالش و تهدید جامعه، مسائل فرهنگی و اخلاق است. این فیلمساز در گپ وگفتی کوتاه با «ایران» از دغدغه هایش برای ساخت «روز بلوا» و لزوم شکل گیری فضای گفت وگو گفته است.
در ایامی که اعتماد فیلمسازان به اکران جلب شده و خیلی از فیلم ها متقاضی نمایش عمومی آثارشان هستند تصمیم متفاوتی گرفته اید. چه عاملی باعث شد از اکران نسخه سینمایی صرفنظر کنید و آن را در قالب مینی سریال منتشر کنید؟

در جشنواره سال ۹۸ با نمایش فیلم «روز بلوا» تصور غالبی که از برخورد با یک فیلم اجتماعی داشتیم عوض شد. انگار کسی توجهی نداشت که فیلم چه می گوید و از قبل مشخص شده بود که باید چطور با فیلم برخورد کرد. از همان ایام تمرکزم بر این بود که شرایطی ایجاد شود تا فیلم در بهترین شکل دیده شود. استنباط ما این بود که در وضعیت امروز «روز بلوا» از طریق شبکه نمایش خانگی در دسترس تر است و بهتر دیده می شود. هم من و هم سازمان اوج تاکیدمان بر این بود که فیلم توسط مردم دیده شود چرا که «روز بلوا» حرف مردم است و بخشی از همان چیزهایی است که بین خودشان درباره آن حرف می زنند و نقد دارند. فیلم «دهلیز» هم در زمانی ساخته شد که «قصاص» و صحبت درباره آن جزو سوژه های ملتهب روز بود. معتقدم به هر موضوع اجتماعی و سیاسی می شود نقد داشت به شرط آنکه زبان و لحن درست را پیدا کنیم.

محک سنجش درستی این بیان و لحن چیست؟ به عبارت دیگر این بیان با چه شاخصه هایی، فضایی ایجاد می کند که راجع به آن فکر کنیم، نه اینکه درگیر حواشی و التهاب شویم؟

مهم ترین اش این است که به نتیجه نهایی فکر کنیم و نه منفعت و مصالح شخصی. آیا من فیلم اجتماعی می سازم برای این که مساله مردم مطرح شود یا اینکه قرار است «من»؛ «بهروز شعیبی» با گفتن مسائل اجتماعی مطرح شوم. با پاسخ به این سوال جهت فیلم را انتخاب می کنیم. تصور من این بود که مساله و دغدغه «روز بلوا» باید مطرح شود. در همان ایام از خیلی از دوستان و عموما از همان هایی که در جشنواره فیلم فجر تصمیم گیرنده بودند توصیه هایی شنیدم مبنی بر اینکه شخصیت فرد روحانی را تغییر بده، این کار را بکن و فلان کار را نکن و… اما من بی اعتنا به همه این پیشنهادها، کار خودم را انجام دادم چون معتقد بودم حرفی را که متعلق به مردم است باید در هر شرایطی مطرح کرد. موقع تبادل نظر و گفت وگو همین حالاست. باید فضای گفت وگو را به وجود بیاوریم. همیشه به تغییرات امیدوارم. به اصلاح امیدوارم و معتقدم باید مساله مردم را طوری بیان کنیم که مردم از آن سود ببرند نه کسی که آن را مطرح می کند.

و باور دارید شکل گرفتن فضای گفت وگو می تواند اعتماد؛ همان چیزی را که از جامعه سلب شده و دغدغه فیلم هم هست به جامعه برگرداند.

سخت ترین کار برگرداندن اعتماد به مردم است ولی به نظرم شدنی است. سخت است اما ناشدنی نیست.

هر فیلمی بازتابی از روحیه فیلمساز و تجربه زیسته اوست و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید. دغدغه امروز شما یادآوری اخلاق بخصوص اخلاق اجتماعی است؟

هیچ فیلمساز و مولفی از مردمش جدا نیست. در مواجهه با هر اتفاق اجتماعی، بحران اقتصادی و هر مساله ای او هم مثل بقیه مردم است و مثل تمام جامعه آن را لمس می کند. فقط یک جا مستثنی می شود؛ جایی که انتخاب می کند چقدر از امکاناتی که در دسترس دارد برای گفتن حرف هایش استفاده کند. هرکس لحن و زبان خاص خودش را انتخاب می کند. برخی ترجیح می دهند آن را وارد فضای فیلم نکنند و در قالب پست اینستاگرامی یا اظهار نظر شخصی مطرح کنند. انتخاب من اما این نیست. اگر مشغول ساخت فیلم نباشم در ناخودآگاهم در حال پذیرش مسائلی هستم که باید درباره آنها حرف بزنم یا راجع به آنها فکر کنم. ممکن است در کوتاه مدت از جریانی که برخی دوستان خوبم برای فضای حاشیه ای و پیرامون کارشان استفاده می کنند بی بهره بمانم اما ترجیح ام این است هر آنچه می خواهم بگویم را با هر توانایی و دانش و درکی که دارم به اثری که می سازم بیاورم. اگر هم کم است ناگزیرم، همین قدر از من بر می آید.

پرسش قبلی را مشخصا با این تاکید بر این نگاه مطرح می کنم که «روز بلوا» به نوعی در نقد تخلفات اقتصادی، پولشویی و اختلاس و… است و در این میان تاکید شما همچنان بر این باور است که اخلاق راهگشاست.

حتما همین طور است. هر کس اگر از خودش، از اخلاق فردی و تعهدی که نسبت به دیگران دارد شروع کند قطعا خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد. همیشه نگاهمان این بوده که مشکلات از جایی که نمی دانیم کجاست سرازیر و برای ما نوشته می شود، در حالی که اگر مدیران به همین نکته توجه کنند که خودشان بخشی از جامعه هستند و مراقب رفتارشان باشند، مراعات هر موضوع کوچکی از آنها می تواند به اصلاح بخشی از جامعه منتهی شود. و ای کاش از ابتدا در مدرسه همین ها را آموزش بدهیم و همان طور که بر تعالیم مذهبی تاکید داریم بر اصول اخلاقی که اصل دین ماست تکیه کنیم. کاش بر حق الناس که در همه ادیان و جوامع تعریفی واحد دارد جدی تر توجه کنیم. ما حق نداریم بخشی از حقوق طبیعی انسان ها را از آنها بگیریم چرا که سرنوشت شان تغییر می کند.

برش

مینی سریال سه قسمتی «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان در شبکه نمایش خانگی پخش می شود. داستان «روز بلوا» درباره یک روحانی استاد دانشگاه خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه به نام عماد (بابک حمیدیان) است که ناگهان با اتهام های جدی از سوی نیروهای امنیتی مواجه می شود که خود و خانواده اش را در موقعیت پیچیده و بر سر دوراهی قرار می دهد؛ دوراهی که در یک سوی آن پای خانواده و آبروی خانوادگی در میان است و در سوی دیگرش دفاع از شرافت انسانی و حرفه ای اش.  بابک حمیدیان، لیلا زارع، محسن کیایی، محمد علیمحمدی، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، ساغر قناعت، پاشا جمالی و داریوش ارجمند در این سریال به ایفای نقش پرداخته اند.

روزنامه ایران

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها