تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۰۹ - ۱۲:۴۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 37511

طراحی شخصیت‌های «مات» اصولی و چندوجهی است.

سینماسینما، فریبا اشوئی:

آپارتمانی به فروش رفته و دختری به نمایندگی از پدرش که با اسباب و اثاثیه در راه است، برای آماده‌سازی آپارتمان جهت اقامت، پیش از پدر از راه می‌رسد. با ورود او، زوجی جوان و عرب‌زبان نیز از خطه خوزستان با ادعای مالکیت منزل کلید می‌اندازند و وارد آپارتمان می‌شوند. رودررویی این سه نفر بالا می‌گیرد که زوج میان‌سال دیگری از مشهد، با ادعای مالکیت آپارتمان با کامیون اسباب منزل از گرد راه می‌رسند. ابعاد رویداد پیش‌آمده تازه رخ نشان داده که پدری با فرزند خردسالش به‌عنوان مالک چهارم آپارتمان، به این جمع درمانده و مستاصل اضافه می‌شوند.

«مات» به لحاظ فرم، روایت‌گر یک درام اجتماعی است. نمابندی آغازین فیلم، دریافت همه آن چیزی است که فیلم‌ساز از جامعه خود متصور است. تصویری رنگین و مات از اجتماع شهری، که در آن همه چیز، با وجود ظاهر رنگی و جذابش، مات و غیرمشخص است. همین تصاویر گنگ و مات، دلیلی می‌شود برای ترغیب و جذب آن‌ها که از دور شاهد این هزاررنگ هزارتو هستند.

بستر موضوعی فیلمنامه «مات»، تهران و زندگی آپارتمان‌نشینی در این کلان‌شهر قرار داده شده است. بن‌مایه مضمون، بررسی و تحلیل جامعه‌شناسانه از محیطی است که رویداد در آن واقع شده، که البته این نگاه نیز نمی‌تواند منفک از تحلیل روان‌شناسانه شخصیت‌ها و رفتارهای آن‌ها در موقعیت به‌وجودآمده باشد. پیرنگ اصلی داستان به پدیده کلاه‌برداری در کلان‌شهرها می‌پردازد. اما در کنار این پدیده، ما شاهد طرح موضوعات فرعی دیگری در چهارچوب بستر اصلی داستان هستیم، که به لحاظ درجه اهمیت، چندان کم از موضوع اصلی نیستند. فیلمنامه «مات» در دسته‌بندی یک فیلمنامه کلاسیک قرار می‌گیرد. مقدمه، طرح موضوع، شکل‌گیری رویداد، اوج و پایان درام، بر اساس اصول آکادمیک طراحی، و مطابق با سلیقه فیلم‌ساز، ترتیب یافته است. تقدم و تاخر در روایت عناصر داستان، موید تسلط فیلم‌ساز بر ابزار داستان‌گویی است. کاراکترهای «مات» هر کدام به‌طور اختصاصی قطعه‌ای از پازل روایت را در جیب دارند تا به‌موقع و در جای مناسب خود، در مسیر درست شکل‌گیری روایت، آن را نمایان سازند.

شخصیت‌پردازی ازجمله شاخصه‌های قابل بحث و تامل در این درام به شمار می‌آید. کاراکترهای مال‌باخته، همه در خاستگاه زیستی خود (شهرستانی) اشتراک وجه دارند. ساده‌دلی ازجمله کدهایی است که فیلم برای هویت و شناسنامه این شخصیت‌ها متصور شده است. همین مهم‌ترین خطا در نگاه فیلم است که فیلم‌ساز را متهم به نگاهی یک‌سویه‌نگر و جامعه واحد می‌کند. در این نگاه یک اشتباه به‌عمد، در دفعات مختلف به آدم‌هایی نسبت داده می‌شود که از شهرستان‌های مختلف وارد پایتخت شده‌اند و در تهران بزرگ، غریب و بی‌کس هستند. «مات» در روایت کلی‌اش، پایتخت و پایتخت‌نشینان را مردمی هزارچهره و آلوده به انواع خصایص (دزدی، کلاه‌برداری، جعل سند، دروغ و…) معرفی می‌کند. از سویی دیگر نیز شهرستانی‌ها هم در این فیلم متهم به ساده‌دلی، ساده‌انگاری و سطحی‌نگری هستند… نمای کلی از فیلم به واسطه تاکید بر خصایص منفی طرفین درام، نوعی سیاه‌نمایی از جامعه تلقی می‌شود و این بسیار ناامیدکننده است. (سکانس پایانی فیلم که حکایت از وقوع جرمی جدید دارد، بر ابعاد این ترس و ناامیدی افزوده است.) اما «مات» به لحاظ وجهی دیگر، که وجهی است متعلق به روح غالب بر داستان، در زمره فیلم‌های موفق قرار می‌گیرد. این موفقیت نیز به دلیل آن است که «مات» فیلمی شخصیت‌محور است؛ شخصیت‌هایی که طراحی آن‌ها اصولی و چندوجهی‌ است. نشانه‌شناسی رفتاری و بینشی در خلق این شخصیت‌ها به‌وضوح پدیدار است.

مال‌باختگان هم شرایط متنوعی دارند؛ از دختری که از سکانس آغازین فیلم (ورود به آپارتمان خالی برای تمیز کردن) تردید، اضطراب و انفعال را به نمایش می‌گذارد، تا زوج جوان عرب که در آستانه شروع زندگی زناشویی درگیر نگاه سطحی، عجول و خام جوانی‌ و حرافی و زیاده‌گویی اند. زوج میان‌سال مشهدی نیز در ظاهر نگاه عمیق‌تر و مدبرانه‌تری به موضوعات نشان می‌دهند و در مواجهه با موقعیت‌های پیش‌بینی‌نشده و شخصیت‌های ناشناس، منطقی‌تر و اصولی‌تر از سایرین برخورد می‌کنند. سردبیر و قلم‌پرداز نشریه اراکی هم که به‌عنوان چهارمین قربانی وارد ماجرا شده، دارای شخصیتی آرام، متفکر و عمیق‌تر از دیگران است. اما این، وجه ظاهری شخصیت‌هاست. هرکدام از این‌ها با خود خرده‌پیرنگی همراه دارند که مربوط به داستان زندگی شخصی‌شان است؛ داستانی که آن‌ها را به این نقطه رسانیده که اکنون در آن ایستاده‌اند. عادل تکنسین برق است. برای داشته‌هایش جنگیده و یک شبه چیزی را به دست نیاورده است (اشاره به انباشت ثروت در پایتخت و نگاه سرمایه‌داری). او خطایی در پرونده دارد (بی‌اجازه خانواده دختر، او را به تهران آورده است). به واسطه همین خطا گارد می‌گیرد. دروغ می‌گوید. دعوا می‌کند. از پلیس می‌هراسد تا دستش رو نشود. ناهید و حمید (زوج مشهدی) هویت اصیل‌تری دارند. کمتر خطا می‌کنند. مردم‌دارترند. اما همین عمیق‌تر بودن هم کمکی به آن‌ها نکرده تا اشتباه نکنند. وقتی اتفاق حادث شده، مرد زن را باعث اتفاق می‌داند (اشاره به زیر بار قرض و بدهی رفتن حمید و اصرارهای ناهید برای مهاجرت به تهران). سردبیر اراکی هم دغدغه‌های فراوانی در ذهن دارد؛ دغدغه‌هایی که کلاه‌برداری ملک یکی از هزارانش است. این‌که پسرش با کوله مدرسه همراهش است، شاید نشان از چالشی عمیق‌تر در زندگی‌اش دارد.

فیلم «مات» در ساختار نیز موفق و پیش‌رو است. این فیلم تک‌لوکیشن است و این اتفاق نه‌تنها روال ساختاری اثر را با مشکل روبه‌رو نکرده، بلکه با مهندسی درست دکوپاژ و طراحی حرکات و قاب‌بندی‌های مناسب، به شیوه فیلم‌برداری دوربین در دست، در اتفاقی نادر، کل داستان را به صورت یک سکانس پلان ۹۰ دقیقه‌ای تصویر کرده است. این شیوه کاری شیوه‌ای است که کمتر کارگردانی، به دلیل ریسک نهفته در آن، به سراغش می‌رود. انتخاب این راه می‌تواند میزان تبحر و خلاقیت سازنده اثر را آشکارا عیان کند، و صبا کاظمی به‌عنوان فیلم‌سازی متبحر و خوش‌آتیه از آزمودن این راه سربلند بیرون آمده است.

ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها