تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۲۵ - ۱۴:۲۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 132672

سینماسینما، منوچهر دین‌پرست

«ذغال» با یک رهایی آغاز می‌شود. رهایی از زندانی که می‌توانست در آن نباشد و شاید در جاهای دیگری این رهایی رخ دهد. اما مسئله اصلی فیلم را باید در همین رهایی دانست. فیلم «ذغال» سعی کرده با نشان دادن وضعیت جوانی که به خاطر مسائل مالی در زندان افتاده و خانواده‌اش درگیر مشکل او شدند، این وضعیت را در قالب داستانی آشکار کند. در این میان فیلم از عنصر عشق و مروت و تلاش و کار هم بهره برده تا داستان بیش از هر چیز دیگری جذاب شود.  اما تمام این عناصر در کالبد همان رهایی قرار گرفته تا جوان از زندان خلاص شود. خلاصی جوان به گونه‌ای در فیلم رقم خورده که او در آستانه دوگانه‌ای ایستاده است. از یک سو احتمال بازگشتش به زندان زیاد است و از سوی دیگر، می‌تواند از کشور فرار کند و رهایی خود را در آن سوی مرزها بجوید. گویی جوان در دو زندان قرار گرفته است؛ زندانی که او در آن حبس بوده و سرزمینی که رهایی‌اش را تحمل نکردند و او از این وضعیت فرار کرد. معنای فیلم با گره خوردن اخلاق در یک بستر معرفتی قرار گرفته که مخاطب را به‌سختی با آن همراه می‌کند. تصاویر کش‌دار و لوکیشن‌ها و زبان آذری فیلم از جمله مواردی هستند که بر ابهام این بستر معرفتی افزوده است. اگرچه شاید کارگردان تعمدا مخاطب را در فضایی نابه‌هنگام و نامنتظر قرار داده تا او خود درگیر معنای فیلم شود.

«ذغال» حکایت از عشق هم هست؛ همان عشقی که می‌تواند بسوزاند و تبدیل به خاکستر و ذغال شود. جوان فیلم به همراهی پدرش، با چهره‌ای تکیده و درهم، بر این فضای خاکستری عشق افزوده‌اند. کارگردان از درام‌های تکراری استفاده کرده است؛ عدم وصال عاشق به معشوق و گناهی ناکرده و خانواده‌ای که قربانی بی‌گناهی می‌شوند، از جمله همان مفاهیمی هستند که معنای فیلم را کش‌دار کرده‌اند. اگرچه باید اذعان کرد فیلم به دلیل عدم بهره بردن از تنش‌های فیزیکی و قرار دادن مخاطب در آستانه تفکیک قابل توجه است. استفاده از لحظات آرمانی و شوم همان دوگانه‌ای است که آستانه تفکیک را برای مخاطب قابل ردیابی می‌کند و مخاطب باز به همان رهایی می‌اندیشد؛ رهایی‌ای که می‌توانست به عمق یک ابتذال باشد، یا رهایی از جنس بلورین که پسر روستایی را با امیال سرکوب‌شده‌اش همراه و هم‌داستان نکند. فیلم «ذغال» را بیشتر از جنبه اخلاقی فیلم می‌توان معنا کرد؛ همان جنبه‌ای که دائما در مسیر تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد و اغلب تصمیم‌هایی اتخاذ می‌کند که دیگران را در چاه سرنوشت رها می‌کند.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها