تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۹/۰۷ - ۱۶:۵۳ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 73491

سینماسینما، زهرا عمرانی / مدیر گروه پژوهش پروژه کارستان:

درباره کوه یخی می‌گویند توده‌ای از آب شیرین یخ‌زده ‌است که از کناره‌ یک پهنه‌ وسیع یخی جدا شده و روی آب دریا شناور مانده و تقریبا ۹۱ درصد از حجم آن زیر سطح آب قرار دارد. نگاه من به «کارستان» چنین است. توده‌ای از شیرینی زلال که از حجم عظیمی جدا شده و در دریا روان است و تازه حالا فقط حجم کوچکی از نوک آن عیان. به روایت این بخشِ عیان، «کارستان» شش فیلم مستند است در مورد زندگی چند کارآفرین ایرانی که اکنون در گروه سینماهای هنر و تجربه در حال اکران است.

اما قصه آن بخش نهان چیست؟ جوهره «کارستان» «شدن» است و «توانستن»، روایت تاثیر مثبت انسان‌ها بر سرنوشت خود و اطرافیانشان در این واد‌‌یِ «نمی‌شود و نمی‌توانم». «کارستان»، خود، در مسیری که پیموده، بارها به مرز توقف رسید، اما قرار اولیه بر«شدن» بود، بر «باور» و «امید» و «از پای ننشستن». جادوی این کلمات به قدری هست که هر دردآشنایی را همراه کند، و بخت با من یار بود که همان زمان که افق‌های روشنی را در آینده ایران دیده بودم و بازگشته بودم تا در رسیدن به فرداهای روشن‌تر نقشی ایفا کنم، طرحی که آن روز نامش «مجموعه فیلم مستند کارآفرینان» بود، شکل گرفت؛ طرحی که از زمان مکتوب شدن آن در بهمن ماه ۱۳۹۲ تا امروز نزدیک به چهار سال می‌گذرد.

در این نوشتار می‌خواهم با مرور کلی چهار سال گذشته، به دو سال اول برگردم؛ از زمانی که «مجموعه فیلم مستند کارآفرینان» تنها بهانه‌ای بود که چندین نفر ساعت‌ها دور هم بنشینند و از رویاهایشان برای به وقوع پیوستن یک پروژه سخن بگویند، تا روزی که پژوهش‌ها به گروه تولید تحویل داده شد و به قول کارستانی‌ها، دست کارآفرین در دست کارگردان گذاشته شد.

 

  نشیب و فرازهای شروع کار

شورای راهبردی پروژه «کارستان»، از دل جمعی برآمد که در خردادماه ۱۳۹۳ در دفتر بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان دور هم نشستند و از اهمیت ساخت مجموعه فیلم مستندی از زندگی کارآفرینان ایرانی سخن گفتند. رخشان بنی‌اعتماد، به‌حق نقش مادری دلسوز و صبور را برای «کارستان» دارد. سال‌ها پیش، بذر اولیه این ایده در ذهن خلاق او متولد شده و رشد کرده بود. در سال ۱۳۸۷ دغدغه‌اش را با فیرزه صابر، دوست قدیمی و مدیرعامل بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان، در میان گذاشته و حتی آن زمان تحقیقات میدانی مختصری از زندگی کارآفرینان را آغاز کرده بود. در پیشینه بنیاد توسعه کارآفرینی هم پیش‌ترها، زمانی که «طرح ملی ترویج کارآفرینی و توان‌افزایی زنان کارآفرین» در سال ۱۳۸۱ در جریان بود، با هدف انتقال تجربه و تاثیرگذاری بر جوانان مشتاقی که در ابتدای مسیر حرفه‌ای خود بودند، پنج مستند از زندگی کارآفرینان تهیه شده بود. تاثیر فیلم‌ها بر افزایش علاقه‌مندی مخاطب به ورود به عرصه کار و تولیدِ حرفه‌ای چنان بود که در تمام این سال‌ها بنیاد درصدد تکرار آن تجربه موفق و تولید فیلم مستند از کارآفرینان در سطح کلان و برای مخاطب عام بود. تلاقی این پیشینه‌ها با تغییراتی که در ساختار مدیریتی کشور رخ داده بود، از یک طرف امیدی به «شدن» در دل‌ها ایجاد کرده بود و از سوی دیگر پیوستن مجتبی میرتهماسب به این گروه-که تخصصش به نتیجه رساندن رویاهای ناتمام است- این امید را دست‌یافتنی و واقعی‌تر کرده بود. این بود که با وجود همه چالش‌ها و موانعی که کارآفرینان و اساتید حوزه کارآفرینی در آن نشست (خرداد۱۳۹۳) برشمردند، شش نفر پای کار، مصمم و با عزم جزم تصمیم گرفتند در دل ماجرا بروند و کاری کنند کارستان. از این شش نفر، دو نفر فیلم‌ساز بودند، دو نفر پژوهش‌گر و فعال حوزه کارآفرینی و دو کارآفرین. در یک آمار کلی، تاکنون ۵۰ جلسه شورای راهبردی برگزار شده است. تقریبا ۱۵۰ ساعت و نزدیک به ۶۵۰ نفر/ساعت. هدف اولیه تهیه و تولید ۲۶ فیلم مستند از زندگی کارآفرینان، به همراه ساخت فیلم بیست‌وهفتم از روند شکل‌گیری و تولید پروژه و تهیه و تدوین دو جلد کتاب حاوی مستند اتوعکس‌های پروژه بود.

در سال اول و نیمه اول از سال دوم که درواقع «دوران شکل‌گیری» پروژه بود، اکثر جلسات شورای راهبردی در محل دفتر بنیاد توسعه کارآفرینی برگزار می‌شد و تمرکز اصلی این جلسات حول سه محور بود: ۱٫ گفت‌وگو در مورد زیرساخت‌ها و ملزومات انجام کار، شامل تفاهم‌نامه‌های همکاری، منشور همکاری و ارزش‌های پروژه. ۲٫ نحوه تامین منابع مالی، با توجه به ارزش‌های پروژه و اهمیت حمایت بخش خصوصیِ بی‌چشم‌داشت. ۳٫ هم‌فکری و گفت‌وگو در مورد مفاهیم کارآفرینی و ویژگی‌های کارآفرینان، شناسایی و انتخاب سوژه‌ها.

سال دوم، سال «ثبات» بود. زیرساخت‌ها مشخص شده بود، جمع در مورد انگیزه‌ها و اهمیت پروژه هم‌سوتر شده و لیستی از سوژه‌ها انتخاب شده بود. در آن سال گروه روابط عمومی به پروژه اضافه شد و نام «کارستان» برای پروژه انتخاب شد. نقطه عطف برای پروژه تابستان ۱۳۹۴ بود. زمانی که شورا تصمیم گرفت با توجه به میزان منابع مالی تعیین‌شده و طی شدن زمان طولانی از آغاز کار، پروژه را به چند فاز تقسیم کند. کار ساده‌ای نبود، اما گاهی برای رسیدن به هدف چاره‌ای نیست. قرار شد در مرحله اول شش فیلم تولید شود. راضی کردن سوژه‌ها نسبت به ساخت فیلم مستند از زندگی حرفه‌ای و خصوصی‌شان، از وظایف پرچالش بنیاد در آن دوران بود. سوژه‌هایی که یک عمر در این مملکت بی‌سروصدا کار کرده بودند، به دلایلِ متعدد نسبت به دیده شدن واهمه داشتند. رابطه صمیمانه و اعتمادی که از قبل شکل گرفته بود، در کنار قدرت جادویی ماموریت و هدف «کارستان»، سبب شد تا درنهایت از شش نفری که انتخاب شده بودند، پنج نفر راضی به حضور در این پروژه شوند و نفر ششم به‌ناچار جایگزین شد. از نیمه دوم سال ۱۳۹۴ پیش‌تولید به صورت جدی آغاز شد، اکثر جلسات شورای راهبردی از آن زمان به بعد در دفتر کارگاه فیلم کارا برگزار شد و تا پایان سال ۱۳۹۴ همه سوژه‌ها و کارگردانان نهایی شده بودند.

سال سوم، سال «تولید» بود و البته چشیدن طعم شیرین رونمایی از اولین فیلم. اقدامات مربوط به پخش به‌طور جدی از سال ۱۳۹۵ شروع شد و هم‌چنان ادامه دارد و امسال، سال لذت بردن از به بار نشستن آرزوهاست، هرچند کوچک‌تر از آن‌چه می‌پنداشتیم، اما هنوز شیرین و زلال.

 

  روایت یک زیست مشترک کارآفرینانه

تردید ندارم فیلمی که آن زمان نامش فیلم بیست‌وهفتم بود، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. روایتی خواهد بود از تلاش جمعی، کار گروهی و عزم برای رسیدن به نتیجه. بارها گفته شده که «کارستان» خود نمونه‌ای زنده از کارآفرینی است. کارآفرینی با تعریف ما به معنای ایجاد ارزش است. برداشتن باری از دوش جامعه که معمولا وظیفه دولت‌هاست، اما کارآفرین پا به عرصه می‌گذارد و بی‌اتکا به دولت، یک‌تنه وارد عمل می‌شود. مفاهیم را بازتعریف می‌کند و ارزشی نو می‌آفریند.

با این تعریف روش و منش مهم است و نمی‌شود از آن کوتاه آمد. هدف توجیه‌کننده‌ ابزار نیست. حتی ممکن است از نظر کمی از هدف کوتاه بیایی، اما از روش نه!

از این‌رو حفظ استانداردهای حرفه‌ای در همه سطوح در «کارستان» بسیار مهم بوده است. در تعریف ما از کارآفرینی، وقتی ارزشی ایجاد شد، در کنارش اشتغال هم ایجاد خواهد شد، توسعه هم رخ خواهد داد. اما این‌ها همه در قیاس با ارزشی که خلق می‌شود، فرع است. در «کارستان» تلاش شده تا مفهوم جدیدی از کار، موفقیت و حرفه‌ای‌گری ارائه شود. نوعی نگاه به زندگی ترویج شود و جوهره کار، مقدس شمرده شود. در کنار این هدف، «کارستان» تحولاتی در سینمای مستند به وجود آورده؛ معرفی شیوه حذف سود در تولید، استفاده از روش‌هایی نو برای رساندن فیلم‌ها به دست حداکثر مخاطبان، بازتعریفی از سبک زندگی کارآفرینانه و… از این جمله‌اند. هم‌چنین در دو صنعت سینمای مستند و پژوهش که هردو چندان خوش‌اقبال نیستند، اشتغال ایجاد شده است. در حوزه پژوهش و فعالیت‌های ستادی «کارستان» هشت نفر در بخش پژوهش و سه نفر در حوزه پشتیبانی ستادی با این پروژه همکاری داشته‌اند.

 

  گذاشتن دست کارآفرین در دست کارگردان

در فرایند پژوهش‌ «کارستان» که خود داستان شیرینی از مواجهه با آدم‌های تاثیرگذار بود، برای رسیدن به یک قالب استاندارد و مقبول پروژه، آزمون و خطاهایی صورت گرفت. در ابتدا کار از جست‌وجوی کتاب‌خانه‌ای و اینترنتی و با هدف شناسایی کارآفرینان شناخته‌شده آغاز شد و لیستی حدود ۴۰۰ نفره از کارآفرینان شناسایی شد. لیست به بررسی اعضای هیئت مدیره بنیاد توسعه کارآفرینی و تعدادی از مشاوران رسید و افراد دارای اولویت مشخص شدند. در ادامه کار پژوهش و با توجه به ماموریت اولیه «کارستان»، شناسایی‌ها از افراد سرشناس به سمت کارآفرینان گمنام و جوان‌تر رفت و پژوهش‌گران به پژوهش میدانی روی آوردند. هم‌زمان چهارچوب و فرمتی مشخص برای تهیه زندگی‌نامه مختصر از کارآفرینان طراحی شد. از آن‌جا که قرار بود متن‌ها توسط اعضای شورای راهبردی مطالعه شوند و درنهایت مورد انتخاب این اعضا واقع شوند، لازم بود که فرمت یکسانی طراحی شود تا مطالعه و تصمیم‌گیری را سهولت بخشد. تیم پژوهش علاوه بر ادامه جست‌وجو و شناسایی کارآفرینان، تا امروز نزدیک به ۱۰۰ پژوهش در فرمتی که «دو صفحه‌ای» نام گرفت، تهیه کرده است. «دو صفحه‌ای»ها در شورای راهبردی به گفت‌وگو گذاشته می‌شد و براساس معیارهای انتخاب کارآفرینان اولویت‌ها مشخص می‌شد. انتخاب کارآفرینان بر اساس شاخص‌های عمومی و اختصاصی از پیش تعیین‌شده در چند مرحله صورت می‌گرفت. در شاخص‌های عمومی، به در دسترس بودن سوژه‌ها، وجود اطلاعات و اسناد مکتوب و مضبوط و امکان اختصاص زمان لازم و کافی برای مصاحبه توجه شده بود و در شاخص‌های اختصاصی، به جدید بودن ایده، تبدیل ایده به کسب‌وکار و تداوم آن، مقبولیت اجتماعی فرد و سازمان او و خصوصی بودن کسب‌وکار به معنای واقعی توجه شده بود. به‌علاوه دامنه موضوعوت نوع شخصیت‌های انتخاب‌شده، چه به‌صورت فردی و چه در قالب تشکیلات به‌وجودآمده نیز مورد توجه قرار داشتند. قبل از ورود به فاز مطالعه عمیق و گفت‌وگوی موردی با سوژه، یک بار دیگر، کارآفرینان منتخب بر اساس معیارهای سینمایی و جغرافیایی محل کار بررسی می‌شدند. درنهایت و پس از قطعی شدن انتخاب، پژوهش عمیق و گفت‌وگوی مفصلی را پژوهش‌گر منتخب، با سوژه انجام می‌داد و مطالعه موردی انجام‌شده که مبنای پژوهش برای فیلمنامه بود، نگارش می‌شد. تاکنون هفت مطالعه موردی از زندگی کارآفرینان در پروژه «کارستان» تهیه شده که شش‌ تای آن تبدیل به فیلم مستند شده ‌است.

در گام آخر پژوهش، قبل از پیوستن هر کارگردان به تیم «کارستان» متن مطالعه موردی در اختیار او قرار داده می‌شد. هم‌چنین کارگردانان متن مفصلی را به نام «مدل مرجع سری فیلم‌های مستند کارستان» که شامل روند پژوهش، نقش‌های هر یک از اعضای گروه، شاخص‌های انتخاب و تعاریف پروژه از کارآفرینی بود، مطالعه می‌کردند. سپس در جلسه‌ای با حضور تیم پژوهش، تیم تولید، کارگردان و کارآفرین معارفه اولیه صورت می‌گرفت و علاوه بر متن کتبی، یافته‌ها و ادراکات شفاهی تیم پژوهش به کارگردان منتقل می‌شد. حالا روی مفاهیم توافق وجود داشت، سوژه‌ها انتخاب شده و مهم‌تر این‌که راضی شده بودند به حضور در پروژه «کارستان». ساعت‌ها وقت گذاشته بودند برای مصاحبه با پژوهش‌گران، متن پژوهش‌ها کامل شده بود و به تایید سوژه رسیده بود، تفاهم‌نامه‌ها امضا شده بود، بودجه مورد نظر تامین شده بود و تازه همه این‌ها ما را ‌رسانده بود به شروع مرحله پیش‌تولید! که خودش نفر/ساعت‌ها کار و یک مثنوی حرف است.

به قول آقای میرتهماسب ما در «کارستان» با نداشته‌هایمان شروع کردیم، اما امروز کوله‌بار «کارستان» در بخش ستادی پربار است از زیرساخت‌ها و تفاهم‌نامه‌های همکاری، مدل‌های مرجع و سندهای اجرایی. در حوزه پژوهش، داشته‌های ما پایگاه داده‌ای از ۹۰۰ کارآفرین شناخته‌شده و گمنام ایرانی است، به‌علاوه ۱۰۰ پژوهش دوصفحه‌ای مختصر، چندین قالب و فرمت برای تهیه مطالعات موردی، سندهای جامعی از همکاری در بخش تولید و فهرستی از اساتید، مشاوران و یارانی که در این پروژه همراهمان بودند.

همه این‌ها حکایت می‌کند که بخش زیر آب این زلال شیرین، عظیم است و ما تازه در ابتدای راهمان.

ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها