سینماسینما، علیرضا نراقی
خلق موقعیت در یک ساختار اپیزودیک در فیلمنامه یکی از ساختارهای جذابی است که در سینمای ایران نیز کم تجربه نشده. این نوع از آثار را اغلب میتوان در دو دسته کلی قرار داد. یک دسته آثاری هستند که مجموعهای از موقعیتهای بغرنج و پرکنش را خلق میکنند؛ موقعیتهایی که بتوان هر کدام از آنها را در یک درام و داستان کوتاه فشرده کرد، بهطوریکه شخصیتپردازی به اندازه لازم انجام شود و عنصر باورپذیری در آن بهخوبی شکل بگیرد. اما دسته دوم به دنبال ادبیات مینیمالیستی (کمینهگرا) به وجود می آیند که با ابزارهای کم داستانی و پرداختی روزمره و ساده یک رخداد را یا ایجاد یک حس یا تحول را برجسته میکنند و از موقعیت بغرنج و پرکنش دوری میکنند تا روند درونی را بسازند. اما «گلدنتایم» ساخته پوریا کاکاوند که اثری اپیزودیک است، در برخی اپیزودها ساختاری مینیمال دارد و در بیشتر اپیزودها تلاش میکند موقعیت دراماتیک پرکنشی را تصویر کند. مثلا اپیزود راننده سرویس مدرسه یا دختری که به دنبال فردی است که با او از ایران فرار کند، بیشتر به طرف داستانگویی مینیمال متمایل هستند، اما باقی رویکرد متفاوتی دارند. در ادامه تلاش این نوشته این است که نشان دهد چرا این «رویکرد» دراماتیک و کنشمحور منتهی به «ساختاری» دراماتیک با مجموعهای از رخدادها و کنشهای قابل باور نشده است.
«گلدنتایم» از ۱۲ موقعیت تشکیل شده. ۱۲ فیلم کوتاه که همه در موقعیتهایی بغرنج و حاد با اتفاقات اغلب تراژیک رخ میدهند. در همه این موقعیت ها، شخصیتها در برابر انتخاب های بسیار دشواری قرار می گیرند که باید در آن دست به انتخاب بزنند؛ انتخابی که اغلب باید بین منافع و اخلاقیات، احساسات خوددوستانه یا دیگرخواهانه صورت بگیرد و به همین دلیل موقعیت را ملتهب و پرچالش میسازد. اما با وجود این پوسته دراماتیک نباید تصور کرد «گلدنتایم» را مجموعهای از موقعیتهای دراماتیک و درگیرکننده برساخته است، بلکه برعکس فیلم با وجود داشتن اراده برای نمایش چنین موقعیتهایی بیشتر به سبب شیفتگی به فرم داستان کوتاه از ایجاد همراهی و همدلی در مخاطب خود بهشدت ناتوان است.
اتفاقا مشکل ابتدایی فیلم در ارادهگرایی آن است که حتما میخواسته ۱۲ موقعیت داشته باشد و دوم عدم همخوانی و گنجایش داستانها در این قالب ارادهشده. داستانها هیچکدام اندازه مناسبی به لحاظ رخداد، کنش و شخصیتپردازی برای یک فیلم کوتاه را ندارند. همه فیلمهای کوتاه یا همان اپیزودها در «گلدنتایم» در حقیقت فیلمهای بلندی هستند که با دیالوگهای مغشوش و بزرگ نما، روندی داستانی که منطق خود را نمیسازد و تیپهایی غیرقابل باور، فشرده شدهاند. موقعیتها در بعضی از فیلمها مثلا داستانی که در آن هوشنگ گلمکانی و کیومرث پوراحمد حضور دارند، آنچنان در این مسیر غلط پیش میروند که حتی مضحک و آزاردهنده میشوند. آدمها گفتار و کردار غریبی را پیشه میکنند که نه منتهی به کمدی میشود و نه منتهی به تراژدی، تنها نوعی تعجب از غیرقابل درک بودن میسازند. فیلمساز تلاش میکند این موقعیتهای غیرقابل باور و ناقص را با احساساتی پررنگ و تراژیک منتقل کند و باز همین اراده در هدایت حسی موقعیت باعث میشود فیلمها مصنوعی و خستهکننده باشند.
داستانهای «گلدنتایم» درست است که همه بغرنج و در بحرانِ انتخاب رخ میدهند، اما هیچکدام منتهی به حل مسئله و واقعه انتخاب نمیشوند. اغلب داستان ها در ابهام و پایان باز به انتها میرسند، برخی از داستانها مینیمالیستی هستند و واقعه این پایان مبهم را میطلبد، اما خیلی از داستانها اتفاقات پر از سوال و ساختار دراماتیک هستند، اما این دسته دوم هم با ابهام و بدون طراحی روشنی برای پایان تمام میشوند. این یک فرم نیست؛ سهل انگاری در به ثمر رساندن بخشی از کار است که در ساخت فیلمنامه باید به شکلی دقیق پیشبینی شود و فیلمسازی که این کار را انجام نمیدهد، فرم تازهای خلق نکرده، بخشی از وظایفش را انجام نداده است.
همچنین داستان ها فاقد پیوست انسانشناسانه هستند؛ به این معنا که هیچ اتصال طبقاتی یا جغرافیایی میان آدمها وجود ندارد. داستانها در اتومبیل اتفاق میافتند و ما میدانیم اتومبیل همواره در بستر جامعه حضور دارد و نوعی فضای خصوصی در فضای جمعی و شهری محسوب میشود. بنابراین علاوه بر افراد، جغرافیا نیز اهمیت پیدا میکند و وقتی فرد در بستر جغرافیا اهمیت پیدا کند، خاستگاه اجتماعی و طبقاتی او نیز برجسته میشود. با همه این اوصاف اما این نیاز در «گلدنتایم» برآورده نمیشود، نه بستر اجتماعی، نه حقیقت طبقاتی و نه فردیت بهخصوص آدمها پیوست پیدا نمیکند، فقط آنچه اهمیت دارد، در بحران بودن آنهاست، همین.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نقد؛ چراغی در رهگذر تاریک و روشن سینما
- انتشار دو نمایشنامه از علیرضا نراقی
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- میراث نفرینشده/ نگاهی به فیلم «پنجه آهنین»
- جشنِ مرگ/ نگاهی به فیلم «توتم»
- رهایی در اوهام/ نگاهی به فیلم «تفریق»
- «کارخانه بوی مرگ میداد» روی میز تدوین
- نمایش فیلم کوتاه «آغاز» در پلتفرم هاشور
- نقد علیه نفی
- غریبههای آشنا/ تاملی بر فیلم «هارمونیهای ورکمایستر» ساخته بلا تار
- با اتمام مراحل فنی فیلم کوتاه «آغاز» آماده نمایش شد
- بدترین فیلمهای ۲۰۱۹، از نگاه منتقدان ورایتی
- جذاب اما نه فوقالعاده!/ نگاهی به فیلم “متری شیش و نیم”
- یک فیلم خیلی خوب ببینید/ نگاهی به فیلم «روسی»
- «اینسرت»/ رئالیسمِ تلخِ بارانی؛ نگاهی به فیلم «سرکوب»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





