تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۰/۱۳ - ۱۵:۰۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 183244

در پانصدوبیست‌وسومین برنامه سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران فیلم سینمایی «دانتون» ساخته آندره وایدا به نمایش درآمد.

به گزارش سینماسینما، در پانصدوبیست‌وسومین برنامه سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران دوشنبه ۱۲ دی فیلم سینمایی «دانتون» ساخته آندره وایدا به نمایش درآمد.

پس از نمایش فیلم نشست نقد و بررسی با حضور غلامرضا حداد دکترای روابط بین‌الملل از دانشگاه شهید بهشتی و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «حذف زندگان» و با اجرای کیوان کثیریان منتقد سینما و مدیر سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در ابتدای این جلسه غلامرضا حداد گفت: عنوان برنامه «حذف زندگان» است که به نظرم عنوان جذابی است و می‌شود در طول تاریخ آن را به شکل‌های مختلف تصور کرد، قتل یا اعدام و… از شکل‌های مختلف این حذف است. امشب در اینجا موضوع صحبت ما «اعدام سیاسی» است که ذیل امر سیاسی قابل پیگیری است. ذیل علوم سیاسی فیلد مشخصی به نام «جامعه‌شناسی انقلاب» وجود دارد که پر دامنه است، در این فیلد معمولاً متفکران علوم سیاسی تلاش می‌کنند با ارجاع به شواهد، قوانین تعمیم‌پذیری را کشف کنند. کتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» نوشته کرین برینتون نمونه‌هایی از همین موضوع است که در آن تلاش شده تا چهار نوع مختلف از انقلاب‌ها از هم تفکیک شوند. برینتون معتقد است هر انقلاب چند مرحله را طی می‌کند، یکی مرحله پیشاانقلابی، سپس شورش و رویارویی طرفداران و مخالفان نظام، پس از آن عدم رعایت قوانین، سرکوب و در نهایت پیروزی انقلاب.

وی با بیان اینکه استقرار نظم نوین نیازمند تکنوکرات‌ها است، مطرح کرد: در جریان انقلاب یک رویارویی شکل می‌گیرد که عموماً با به زیر کشیدن نیروهای میانه‌رو همراه می‌شود و این شروع یک دوره ترور است، که فیلم «دانتون» بخشی از آن را در انقلاب فرانسه نمایش می‌دهد.

وی افزود: در اینجا می‌خواهم درباره این صحبت کنم که چرا انقلا‌ب‌ها اجازه کشتار می‌دهند و چگونه انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد؟ باید بگویم ما دو نوع حقیقت یا واقعیت داریم؛ یک دسته حقیقت‌های مادی هستند که مستقل از سوژه اجتماعی وجود دارند اما دسته دیگر حقیقت‌های غیر مادی هستند. بخش قابل توجه از حیات ما غیرمادی است و وجود این حقیقت‌ها را در رفتارمان بازتولید می‌کنیم. از این منظر، عمده پدیده‌های اجتماعی غیر مادی هستند و همه چیز مخلوق کنش‌گری سوژه‌های اجتماعی است.

حداد ضمن ارائه توضیحاتی درباره مفهوم «نهاد» بیان کرد: نهاد به معنای تمامی اصول و رویه‌هایی است که درست و نادرست را مشخص می‌کنند. مثلاً در نهاد خانواده الگوی درست مالکیت و ارث و… مشخص می‌شود، همه هستی ما در گرو چنین نهادهایی است. این نهادها هستند که مسائل را تعریف می‌کنند.

حداد گفت: همواره متنعمان از نهادهای موجود، در مقابل تغییر قواعد مقاومت می‌کنند، در طول تاریخ، جنگ‌ها در نتیجه چنین مقاومت‌هایی به وجود آمدند و انقلاب جایی است که ناراضیان در مقابل راضیان از توزیع منابع، قرار می‌گیرند. با هم روبرو می‌شوند و یک نبرد خونین شکل می‌گیرد. انقلاب عرصه جابجایی حقایق است، اما گذار از حقایق پیشین به حقایق جدید پر آشوب است و اعدام سیاسی اقتضای همین دوران گذار است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: هویت یک امر اجتماعی است. یعنی «خود» یا «من» در نسبت با دیگری است که معنا پیدا می‌کند، مرزهای «خود» آنجایی ترسیم می‌شود که دیگری آغاز می‌شود، کیستیِ من همواره تابعی از حضور دیگری است. در نهایت هویت، تصویری از من است که در اذهان دیگران شکل گرفته است. نقش هم تابعی از هویت است پس ما برای برساخته شدنِ هویتمان، همواره به دیگری نیاز داریم.

حداد مطرح کرد: انقلاب‌ها در درون فرهنگ دشمنی یا تعارض شکل می‌گیرند، ناگریز از یک فرایند دگرسازی برای معنا بخشیدن به خود هستند و در هر انقلابی مجموعه‌ای از نیروهای سیاسی حول محور دبگرسازی شکل می‌گیرند؛ در این مرحله نیروهای سیاسی متفاوت که گاه نظام ارزشی متضاد دارند می‌توانند به دلیل وجود یک «دگرِ تاریخی» گرد هم آیند. در انقلاب ۵۷ ایران هم یک «دگر» وجود داشت که همان نظام سلطنت بود و باعث شد نیروهایی که اعتقادات مختلف هم دارند گرد هم بیایند. بعد از انقلاب، دیگر آن «دگر» وجود نداشت که آنها را با هم متحد کنند.

وی گفت: برای اینکه یک هویت سیاسی شکل بگیرد نیازمند یک دگر داخلی و یک دگر خارجی هستیم. این دگر داخلی در نسبتش با دگر خارجی تعریف می‌شود و در این فیلم هم دانتون به ارتباط با اشراف متهم می‌شود.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: سکانس ملاقات دانتون و روبسپیر جذاب است. روبسپیر به تصویری که از خودش در بیرون می‌سازد بسیار اهمیت می‌دهد، ظاهر گراست و… اما برای دانتون همه چیز ساده و شفاف است. به نظر می‌رسد روبسپیر در پس این ظاهرسازی چیزی را پنهان می‌کند، او برای جمهوری، تعیّنی منتزع از جامعه قائل است و در راه تحقق آن ضایع کردن حقوق انسانی را طبیعی و مشروع می‌داند، در واقع آنجا که از جمهوری صحبت می‌کند، منافع و تمایلات خود را بیان می‌کند. روبسپیر درست نقطه مقابل دانتون است، دانتون همیشه مردم را مخاطب قرار می‌دهد و آنها را ذی صلاح برای قضاوت می‌داند، حتی در جایی روبسپیر به قاضی می‌گوید ما دشمنان را به نام جمهوری به تو می‌سپاریم و تو آنها را تبدیل به سیاست می‌کنی نه قضاوت. می‌گوید گیوتین ابزار سیاست ماست، روبسپیر حتی از قانون استفاده ابزاری می‌کند و دانتون در جایی پاسخ جالبی می‌دهد؛ اکنون خودِ قانون را به مسلخ می‌برند و جرم خود را اندیشیدن به ایده‌آل‌ها می‌داند. حذف زندگان در عرصه سیاسی محصول تثبیت و تداوم زیست در فرهنگ تعارضی است که مبتنی بر نظریه هابز است. تنها در آن فرهنگ است که شما برای دیگری هیچ‌گونه حقی قائل نیستید و به خود اجازه می‌دهید دیگری را از بنیادی‌ترین حق او یعنی زندگی محروم کنید.
حداد درباره مجازات اعدام نیز گفت: هر نظم خیالی یا ساختار معنایی، جهانی را تعریف می‌کند و ذیل آن در قالب قواعد تنظیمی، باید و نبایدهایی را تعریف می‌کند؛ در واقع این باید و نبایدها مشخص می‌کنند سهم شما از منابع به چه میزان می‌تواند باشد. این مثل یک بازی است، نظام پاداش و تنبیه هم در همین ساختار قابل تعریف هستند، در این نظام، پاداش و تنبیه به میزان متفاوتی وجود دارد. در همین بحث، حذف فیزیکیِ مخالف سیاسی را به این دلیل می‌دانند که او قوانین بنیادین سیستم مستقر را بی‌معنا می‌کند و این می‌تواند برای کارگزاران وضع موجود، بسیار خطرناک باشد. در فرهنگ‌هایی که «دیگری» در قالب تئوری لاکی(که نظم مستقر در عین رقابت برای نیروی مخالف، حقوقی مشابه خود قائل باشد) یا ارزش‌های اخلاقی کانتی پذیرفته شده، مجازات اعدام یا نیست یا سخت داده می‌شود. این فرهنگ‌ها برای انسان چنین حقی (گرفتن جان دیگری به عنوان مجازات) را قائل نیستند. اعدام در برخی فرهنگ‌ها آنگاه معنا پیدا می‌کند که در قالب نظم خیالی، کسی خود را نماینده خدا فرض می‌کند.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها