سینماسینما، شهرام اشرف ابیانه
چه رازی است در تصاویر متحرک قدیمی سیاه و سفید سینمای صامت که بعد گذر سال ها این همه ماندنی شان می کند؟ یکی از شاهکارهای سینمای اکسپرسیونیست آلمان را به یاد بیاورید یا کارهای گریفیث یا فیلمی از درایر یا دیگر سینماگر ان بزرگ دوران صامت تا متوجه شوید از چه حس و حالی صحبت می کنیم.
در صحنه ای از فیلم گذران زندگی گدار ، قهرمان زن فیلم، نانا با بازی آنا کارینا، به سینما می رود و فیلمی صامت از درایر، مصائب ژاندارک، را می بیند و در سکوت حاکم بر سینما همراه رنه فالکونتی بازیگر زن آن فیلم اشک می ریزد. این یکی از بهترین ستایش های سینمایی از دورانی باشکوه اما نه فراموش شده از تاریخ تصاویر متحرک است.
سال ها پیش ژنرال باستر کیتون را در سینمایی که فیلم های جشنواره فیلم فجر را نشان می دهد در سکوت مطلق دیدم. نه صدایی بود و نه موسیقی ای. فیلم اما چنان شکوهی داشت و تصاویر فیلم و بافت روایی فیلم آن قدر قدرتمند بود که نمی توانستی چشم از پرده برداری. به راستی جادو شده بودیم. جهان در سکوت کامل بود. قطاری که کیتون جاودانه با آن کلنجار می رفت و حرکات خود باستر کیتون ما را به دنیای یکسره متفاوتی برده بود.
بعدها وقتی از آن دوران با شکوه فاصله گرفتیم تئوریسین های سینمایی گفتند در نبود صدا، سینما به راستی چیزی کم داشت. حرف درستی بود. این نقص به وضوح شاید حتی در آن زمان هم قابل ردیابی بود. گذر به سینمای ناطق گریز ناپذیر بود اما سینما با پا گذاشتن به دوران جدید چیزی را هم به راستی از دست داد. آن معصومیت و بکری که در تصاویر سینمای صامت وجود داشت دیگر وجود نداشت.
باید فیلم های فرانک کاپرا می آمدند تا گوشه ای از آن معصومیت از دست رفته را همراه خوش بینی ای تکرار نشدنی خاص خود کاپرا زنده می کرد. کاپرا انگار نمی خواست این گذر تاریخی را باور کند. شاید هم به راز و جادوی افسانه های قدیمی باور داشت. بی گمان برای همین است که فیلم هایش این اندازه زنده و امیدوارانه به دنیا و آدمهای ساکن در آن نگاه می کند.
سینما اما به کل از نشانه های سینمای صامت جدا نشد. روبر برسون آشکارا زیبایی شناشی سینمای صامت را در سامان دهی به تصاویر فیلم خود به کار بست. به راحتی می شود تصور کرد موشت برسون فیلمی صامت باشد درباره مصائب یک قدیس در دنیایی که او را درک نمی کند. موشت برسون از این منظر مثال خوبی است. حس و حال حاکم بر فیلم و مصائبی که بر سر دخترک نوجوان قهرمان فیلم می آید همانندی بسیاری دارد به بی اعتنایی یکباره ای که با ورود صدا به سینمای صامت شد.
بازی های کمدین های بزرگ سینمای صامت را ببینید. حتی اغراق تئاتری گونه ای که در آنها به کار رفته با بافت تصاویر جور است و پذیرفتنی است. سینمای صامت قراردادهای خاص خود را با تماشاگر را داشت. قرار هم نبود به عرصه فراموشی سپرده شود. برای زنده کردن حال و هوایی خاص گاه مجبور به تقلید از نشانه های صوری سینمای صامت در فیلم هایمان هستیم. مثل فیلم آرتیست میشل هازاناویتس که به کل صامت تهیه شد یا تهیه کننده ها مل بروکس.
در این بازسازی ها اما همیشه چیزی کم است. قطعه گمشده ای است که پازل ما را ناقص می گذارد. فیلم بازسازی شده در حد یک بازسازی، هر چند خوش سر و شکل، باقی می ماند. آن اصالتی که برای مثال در روشنایی های شهر چاپلین هست، در نگاه های عاشقانه پایانی چاپلین به دختری که دیگر کور نیست، دیگر تکرار نشدنی است. به این می ماند سینما در گذر تدریجی تحول خود چاره ای نداشته جز آنکه از آن معصومیت ابتدایی فاصله بگیرد.
مارسل پروست در جستجوی زمان از دست رفته از همین گذر زمان می گوید از زمان های گمشده ای که به ناگاه در زمان حال سربرمی آورند و ما را به سفری راز آمیز به دل گذشته می برند. تا وقتی آرشیو به جا مانده از سینمای صامت است به قول قهرمان رمان سترگ پروست گویی سوار با چوب هایی بلند از دل زمان و مکان می گذریم. گویی اشباحی باشیم سوار قالیچه ای پرنده که تمام تاریخ و اعصار را زیر پای خود داشته باشیم.
به نمای پایانی موشت برسون برمی گردیم. در فیلم برسون حتی وداع با این دنیای نه چندان دلپذیر به بازی ای کودکانه می ماند. لحظه مرگ موشت یکی از بهترین لحظاتی است که سینمای ناطق در تقدیس دورانی فراموش شده از سینما خلق کرده. جالب آنکه ما افتادن موشت در آب را نمی بینیم. صدایش را می شنویم. با صدای افتادن موشت در آب است که تازه تصویر برکه موج برداشته را می بینیم. پس از آن است که موسیقی مونته وردی را می شنویم. موسیقی گویی شروع دوره تازه ای را نوید می دهد. فیلم برسون بر چیزی مویه می کند که دیگر نیست. بر یک خاطره. چیزی پاک، اثیری. چیزی از جنس افسانه های دوران کودکی.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ۲۰ فیلم برتر تاریخ جشنواره ونیز معرفی شدند/ «دایره» در رتبه شانزدهم
- گوهرهایی ناب که جایی در سینمای محبوب فرهادی نداشتند/ درباره انتخابهای آقای کارگردان در ویدئو کلوب «جی ام»
- سکانس افتتاحیه فیلم «خانه به دوش»
- مردی که نمیخندید ولی میخنداند! / «باستر بزرگ»؛ مستندی درباره مرد صورت سنگی
- دستها حرف میزنند
- برشهای کوتاه/ سکانسهایی از ژنرال
- سکانس طلایی/ اُردت
- سکانس طلایی/ زن نازنین
- طعم یک جهان مغموم/ نگاهی به فیلم «زن نازنین»
- بابک کریمی از همکاری با سوفیا لورن در «زندگی پیش رو» گفت/ یک روز تاریخی
- برشهای کوتاه/ برشهایی از فیلمهای باستر کیتون
- برشهای کوتاه/ دستها در فیلمهای روبر برسون
- برشهای کوتاه/ ویدئویی از قوانین باستر کیتون در خلق کمدی/ اورسن ولز درباره کیتون چه گفت؟
- عرضه آثار عباس کیارستمی در نتفلیکس
- نگاهی به فیلم «یک محکوم به مرگ فرار کرده است»/ باد به هر کجا که بخواهد میوزد
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- ما درون خمره گیر افتادهایم/ نگاهی به آخرین اجرای اثر برجسته لوییجی پیراندللو در ایران
- «خواب مرد مرده» به صحنه میآید
- جایزه اصلی جشنواره سالونیکا به فیلمساز ایرانی رسید
- با نمایش ۱۰ روزه؛ «تلماسه ۲» نیم میلیارد دلاری شد/ پیشی گرفتن از فیلم نخست
- فوت فیلمنامهنویس «سخنرانی پادشاه»/ دیوید سیدلر درگذشت
- فصل سوم «داستانهای فوتبال» به آنتن شبکه ورزش میرسد
- رشید کاکاوند راوی «مجنون آن لیلی» شد
- آغاز حراج نوروزی شمارههای رند همراه اول
- با ۸۰ سال تولید فیلم و سریال؛ آتش یک استودیوی قدیمی در قاهره را از بین برد
- با ۸ و نیم دور چرخیدن دور خود؛ فیلم رایان گاسلینگ رکورد گینس را شکست/ برای تعداد معلق خوردن ماشین
- اکران آنلاین «ویلای ساحلی» و ۲ فیلم دیگر
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده» با صدای پیمان معادی
- در هشتمین جشنواره ملی نوآوری برتر ایرانی؛ محصول «اعطای اعتبار با توثیق سیمکارت» نوآور معرفی شد
- در پی بالا رفتن اجاره بها؛ سینماهای خیابان شانزهلیزه بسته میشوند
- صدور ۱۷ پروانه ساخت غیر سینمایی
- آغاز اکران آنلاین «کاپیتان من» در نمایش خانگی
- چند تماشاگر برای فیلمهای نوروزی به سینما رفتند؟
- ۵ انیمیشن ایرانی در اسپانیا نمایش داده میشود
- لباس پارتیتور و گردنبند «پروین» به موزه سینما اهدا شد
- مستند مرکز گسترش در اکران نوروزی یک پلتفرم/ از کیارستمی تا رزاقکریمی
- یادداشت بلومبرگ بر سریال «شکوفههای شانگهای»/ اولین سریال تلویزیونی وونگ کار وای، نوستالژی دهه نود
- لیندا کیانی و آرمین رحیمیان بازیگران «ماه پنهان» شدند
- کنارهگیری آگنیشکا هالند؛ ژولیت بینوش ریاست آکادمی فیلم اروپا را بر عهده میگیرد
- دعوت هندیها از اصغر فرهادی
- گزارش مراسم رونمائی از کتاب «دندان گرگ»/ یک داستان حماسی شهری
- میراث پدر/ نگاهی به فیلم «شطرنج باد»
- با حکم دادگاه؛ «قهرمانِ» فرهادی تبرئه شد
- آغاز پویش مردمی همراه اول برای کمک به سیلزدگان سیستانوبلوچستان
- یک رکورد دیگر برای «تمساح خونی»؛ ۱۱.۵میلیارد فروش در ۷ روز
- اکران «اتاق فرار» در ۱۱ شهر