تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۶ - ۱۶:۱۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 149954

سینماسینما، فریبا اشوئی

«زالاوا» در ساختار و متن ساده و بی‌ادعا است. هیچ کدام از این دو بر آن دیگری برتری ندارد. یک توازن معقول در کلیت درام برقرار است که مخاطب را وادار به همراهی می کند. پیرنگ اصلی به چالشی در باب خرافه و حقیقت پرداخته و ساختار نیز در خدمت پیرنگ، با آن همراهی می کند و درام را پیش می برد. قضاوتی در میان نیست. تلاش فیلمساز به تمامی بر روایتگری مستند با خطی کم رنگ از یک داستان و یک حقیقت جاری در میان عوام است. همه چیز از یک حادثه آغاز می شود.(گره اصلی درام)
حادثه ای که دیر زمانی است گریبان زالاوانشینان رارها نمی کند و سال هاست که این مردمان ساده و خوش باور، با آن دست و پنجه نرم می کنند. تفاوت زالاوا از نمونه های مشابهش شاید همین انتخاب زبان روایتگری آن باشد. روایتی یک خطی برای فیلم که بر پایه سه کلمه جن، خرافه و باور استوار است. انتخاب هوشمندانه بستر جغرافیایی مورد وثوق فیلم ساز(روستای مخوف و کوهستانی زالاوا)، خود به تنهایی بار عظیمی از متن و مهم تر از آن الگوی ساختاری درام را بر دوش می کشد و فیلمساز هیچ گونه تلاش اضافه تری برای برجسته سازی و افزودن شاخ و برگ بیشتر به آن، نمی کند. بازی زیرپوستی و آرام نوید پورفرج دقیقا موید پیام اصلی درام است. رویارویی باور و خرافه در ارتباط با یک سوژه همه گیر. پیامی که شاید بتوان در بستری بازتر وجهان شمول تر به بسیاری از خرده خرافات دست و پاگیر اجتماعات بشری آن را تعمیم داد و با لنزی متفاوت به حوادث و رویکردهای مختلف نگاه کرد. ارسلان امیری در ادامه موفقیت هایش در حیطه مستندسازی، این بار با زالاوا ورود قابل قبولی را در عرصه سینمای داستانی برای خود رقم زده و با این فیلم نام خود را در عرصه فیلم سازان صاحب اندیشه و مستقل به شایستگی به ثبت رسانیده است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها