تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۲۵ - ۱۸:۰۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 123611

سینماسینما، محمدرضا مقدسیان

«مردی‌بدون‌سایه» دست روی سوژه مهمی گذاشته، سوژه‌ای که در بستر اجتماع درحال گذار به مدرنیته ایران احتمال بروز بسیار دارد. ماجرا ماجرای حضور اجتماعی زنان در بستری با ظاهر مدرن و باطنی همچنان سنتی است. در دل این فضای پرتناقض بساط سوتفاهم و گله مند شدن مردان از زنان و زنان از مردان فراهم است. «مردی بدون سایه» هم دست روی این نقیصه کمدی تراژیک گذاشته است.

اما این ایده در حد همان طرح اولیه یک صفحه ای باقی مانده و به فیلمنامه با ساختار منسجم بدل نشده تا بعدتر به فیلمی قابل تامل تبدیل شود. در واقع شیرازه از هم پاشیده فیلمنامه باعث شده تا تمام تلاشهای تکنیکی کارگردان، بازیگران و سایر دست اندر کاران تولید کار به نتیجه ای در خور منتهی نشود.

داستان تک خطی فیلم درعین قابل‌پیش ‌بینی و ‌کهنه بودنش به فیلمنامه‌ای قابل توجه بدل نشده است. فیلمنامه «مردی بدون سایه» تمام تلاشش را کرده تا به هر نحو ممکن مخاطب را تا انتهای فیلم بکشاند و پایان‌بندی‌ای که خود فیلنامه‌نویس هم به وضوح دلبسته آن است را رو کند، بلکه گشایشی در کار فیلم رقم بخورد. که نمی‌خورد.

شاه‌پیرنگ ‌فیلم چندان بدیع نیست؛ اما این تمام ماجرا هم نیست. خرده پی‌رنگ‌هایی که در فیلم کاشته شده تا مخاطب را درگیر حل معما و آلوده‌شدن به ماجرای قضاوت کند هم راه به جایی نبرده است. این نقیصه چنان در فیلم جاری است که بعضا خرده‌ پی‌رنگ‌ها باعث انشقاق و پراکندگی در مسیر روایی فیلم می‌شوند. این خرده پیرنگ ها در برخی موارد چنان باسمه ای و مصنوعی در پازل داستان چیده شده‌اند که به جای آنکه به خلق فضایی معمایی کمک کنند، موجب افت کیفیت هیجانات ذاتی فیلمنامه می‌شوند و مخاطب را از رسیدن به سطح بالایی از هیجان و درگیری با داستان (که هدف فیلم است) دور می‌کنند.

در این میان ناگفته نماند که چه به دلیل نقص‌های جدی فیلمنامه و چه به دلیل ضعف و کاهلی در اجرا و کارگردانی، بازیگران حاضر در فیلم هم با شمایلی تکراری و تیپیکال ظاهر شده‌اند و حضورشان چندان بویی از تازگی در جهت لذت‌بردن مخاطب بابت تماشای بازی آنها و مهمتر از آن همدل شدنشان با شخصیت‌ها و دنبال کردن اهداف و انگیزه‌های آنها را ناشدنی کرده است. این ویژگی در مورد بازی علی مصفا، امیر آقایی، فرهاد اصلانی و … عیان است.

ماجرای لیلا حاتمی در نقش «سایه» اما کمی متفاوت است. بعد از تماشای چند فیلم متاخر علیرضا رئیسیان یعنی «ایستگاه متروک»، «چهل سالگی»، «دوران عاشقی» و حالا «مردی بدون سایه» دور از ذهن نیست که فرض کنیم رئیسیان اساسا فیلمهایش را بر مبنای حضور لیلا حاتمی می سازد. نتیجه اینکه تمام انرژی فیلم و فیلمساز معطوف به درخشش ظاهری و البته دراماتیک لیلا حاتمی شود. حاصل اینکه لیلا حاتمی در این فیلم هم مثل قالب آثار پیشین رئیسیان نه چندان خارق العاده اما قابل اعتنا و به قاعده ظاهر شده است و این شاید تنها نکته برجسته و قابل اهمیت «مردی بدون سایه» است. فیلمی که تنها بر پایه سایه حضور لیلا حاتمی و ویژگی های ظاهری و کیفی او رنگ گرفته تا بی سایه شدن مرد فیلم معنایی قابل درک بیابد و مخاطب از نبودن سایه غمگین شود.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها