فرزانه متین:تنها چهارقاب عکس روی تاقچه میز قرار است برای ما داستانی مملو از درد و رنج با افکار،گرایشات،اختلافات سیاسی را بازگو کنند.فیلم آشغالهای دوست داشتنی چون سال ۸۸ را یدک میکشاند تبدیل به اثری پرحاشیه و توقیفی شد که البته نه تنها تاریخ تماشایش منقضی نشد بلکه روایتش برای مخاطب شایدهم اکنون قابل فهم تر شده باشد.در واقع فیلم بیشتر از آن که بخواهدبه نام ۸۸، فتنه برپا کند و هیاهو راه بیندازد در صدد اتحاد و آشتی با ایران بدون جهت گیری سیاسی است.
داستان در یکی از روزهای پرتلاطم سال ۸۸ شروع می شود.در همین روزها منیرخانم، با دیدن ضربدری روی درب خانه اش گریبانگیر ترسی می شود که شایع شده فردا صبح ماموران پلیس به داخل خانه ریخته و وسایل تفتیش میکنند.منیر خانم از این رو سعی دارد هر آنچه که جر خط قرمز محسوب می شود را به عنوان آشعال در داخل کیسه بریزد.حالا منیرخانم از اعضای این خانواده که از هر کدام عکس یادگاری باقی مانده، میخواهد به اودر پیداکردن آشغال ها کمک کنند.در اینجاست که در ابتدا مونولوگ و سپس دیالوگ های خیالی صاحبان ۴قاب عکس که شامل فرزندی رزمنده و شهید،پسری مهاجر و ترسو که نمیخواست میان جنگ و درگیری جوانی اش را هدر دهد، همسری طرفدار نهضت ملی و مصدق و سرانجام برادری کمونیستی و چریک ، آغاز میشود و میخواهند همگی یک شبه سنگ هایشان را وا کنند و اما منیر قصه که بی شباهت به مام وطن نیست تمامی این طیف ها را دردل خود جای داده و آنها را به آرامش دعوت می کند از همان سال ۱۳۱۰ که پدرش را برای چاپ مقالهای در روزنامه دستگیر کردند تا اینکه خبر شهید شدن فرزندش را دادند.
شخصیت های قاب عکس بااینکه جز کاراکترهای کلیشهای هستند اما هر کدام طیف خاصی ازجامعه را در سالهای پرتلاطم نشان می دهند.بیش از همه منصور(برادر منیر و مبارز چریکی) و امیر(فرزند شهید) در حال لیچارگویی به یکدیگرند و هردو یکدیگر به این متهم می کنند تحت شستشوی مغزی قرار گرفته اند تا جایی که امیر مسلسلاش را به طرف دایی اش میگیرد و می خواهد او را بکشد اما گهگاهی دیالوگ های اکبر عبدی(همسر منیر) زخم ها را کمرنگ می کند. همان هایی که بر سر عقاید داد و عربده و بر روی هم اسلحه میکشند زمانی که از مرگ هم با خبر می شوند، حاضرند مرگ خود را قبول کنند اما از مرگ دیگری ناراحت می شوند.
هر چه زمان رو به جلو میرود ترس منیر بیشتر می شود چرا که صبح نزدیک است و باید هر کسی جای آشغال هایش را لو دهد در این مسیر، منصور یاری نمی کند چرا که می داند خودش هم جز همان آشغالی است که درون زباله ریخته می شود.اما زمانی باقی نمانده و حالا که جو ترس حاکم شده همه می خواهند به منیر، ایران،کمک کنند.
ماندگارترین و بی ریاترین صحنه ی فیلم یوسفی جایی است که همه ۴ نفر با خواندن سرود «بهاران خجسته باد»، دلهایشان را برای وطن یکی می کنند و حالا نوبت آن است که یکی از دوست داشتنی ترین آشغال ها محو شود.منیر قاب عکس منصور را درون زباله می اندازد و می خواهد در تاریخ اثری از آن باقی نماند اما ایران گذشته و تاریخش را دوست دارد و برای بازپس گرفتن بخشی از تاریخ به دنبال ماموران شهرداری می رود.
اکران آشغالهای دوست داشتنی با این که دل بسیاری از مخاطبان را شاد کرد باید گفت نواقص کم نداشت اما هنرنمایی محسن امیریوسفی آن بود که مونولوگ و دیالوگ ها را به گونه ایی کنار هم چیده بود که مخاطب را محو پرده نقره ای کند تا جایی حضور بی معنای نگارجواهریان و سراسیمه گی های هدیه تهرانی را از یاد ببرد.
آشغال های دوست داشتنی نشان داد ،جسارت و نبوغ محسن امیر یوسفی ستودنی است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نگاهی به فیلم آتابای : جادوی عشق
- دنیا دار مکافات است؛ نگاهی به فیلم قسم
- نگاهی به فیلم سرکوب؛ نمایش چرخه معیوب خشونت
- فیلمی روان ، ساده و بدون تکلف/یادداشتی درباره فیلم رضا
- نگاهی به فیلم «کتاب سبز»؛ دعوت به انسانیت
- نگاهی به فیلم متری شش و نیم؛ فیلمی ماندگار در حوزه اعتیاد
- نگاهی به فیلم غلامرضا تختی ساخته بهرام توکلی
- نگاهی به فیلم گرگ بازی
- واکنش فرمانآرا پس از تماشای «آشغالهای دوست داشتنی»
- رما؛ در ستایش زنانی که سر تسلیم فرود نمی آورند
- درامی روانشناسانه بارویکردی به سینمای فرهادی/نگاهی به «هت تریک»
- در ستایش ماندن
- مستغاثی :اکران«آشغال های دوست داشتنی» خللی در روند نظام ایجاد نکرده است
- روزنامه جوان : آشغالهای دوست داشتنی اگر همان سال تولید اکران می شد هم هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد
- محسن امیر یوسفی: فیلمساز توقیفی مثل زن بارداری است که اجازه وضع حمل به او نمیدهند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
آخرین ها
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند